به گزارش جهان نيوز، ابوتراب يكي از كنيههاي افتخار آميز اميرمومنان علي عليهالسلام است كه رسول خدا (ص) در غزوه ذات العشيره آن حضرت را با اين كنيه خطاب، كرد. به جز اين غزوه، در مواقع ديگري نيز اميرالمومنين علي عليه السلام به اين كنيه مورد خطاب پيامبر قرار گرفت، علاقه علي عليه السلام به اين كنيه، از مدح آميز بودن آن حكايت دارد
تراب به معناي خاك[1] و نيز خود زمين[2] آمده است. اين كنيه در مفهوم لغوي به معناي پدر خاك و پدر زمين است. اين كنيه را اولين بار پيامبر خدا صلي الله عليه و آله براي امير المومنين به كار برد.
اما علت نامگذاري حضرت به اين كنيه: بنابر روايات متعدد، رسول خدا (ص) در غزوه ذات العشيره، در سال دوم هجري[3] آن حضرت را با كنيه ابوتراب خطاب كرد. اين جريان به نقل از عمار ياسر چنين نقل شده است: من و علي در غزوه ذات العشيره كنار هم بوديم. وقتي پيامبر به ذات العشيره رسيد و اقامت گزيد، ديديم افرادي از قبيله بني مدلج در كنار نخلستان و چشمه خود مشغول به كار هستند. امير المومنين به من گفت آيا ميخواهي نزد اين قوم برويم و ببينيم چه ميكنند؟ گفتم برويم. سپس نزد آنها رفتيم و مدتي به كار آنها نظاره كرديم. در اين موقع، خواب بر چشمانمان غالب شد. سپس من و علي عليهالسلام در كنار نخلها مدت كوتاهي خوابيديم. پيامبر به كنار ما آمده و ما را بيدار كرد. ما در حالي كه خاك را از لباسهايمان پاك ميكرديم، پيامبر چون مشاهده كرد كه مقداري خاك بر سر و روي اميرالمومنين است خطاب به ايشان فرمود: تو را چه شده يا ابا تراب؟ سپس فرمود: آيا ميخواهي شقيترين مردم را به تو معرفي كنم؟ گفتيم بله يا رسول الله. فرمود: ... كسي كه به تو ضربه ميزند ... به گونهاي كه اين قسمت (ظاهرا اشاره به سر و صورت حضرت نمودند) با خونت آغشته ميشود.[4]
2- عباية بن ربعى در وجه ديگر اين نامگذارى مى گويد: به ابن عباس گفتم: چرا رسول خدا على(ع) را »ابوتراب« ناميد؟ گفت: چون على صاحب زمين است و پس از پيامبر(ص) حجت خدا بر اهل زمين است و به وسيله او زمين و آرامش آن باقى است، از اين رو او را «ابوتراب» ناميد.
از رسول خدا شنيدم: «وقتى روز قيامت به پا مى شود، آن قدر ثواب و كرامت نصيب شيعيان على(ع) مى شود كه كفار با ديدن اين صحنه مى گويند: اى كاش ما از خاك، يعنى از شيعيان على بن ابى طالب بوديم».(5)
پي نوشت: ---------------------
[1] . حسين مصطفوي، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص412-413.
[2] . راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، ص73.
[3] . طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج2، ص123.
[4] . محمد بن اسحاق بن يسار، سيره النبي صلي الله عليه و آله، ج2، ص434؛ احمد حنبل، مسند، ج4، ص263 همچنين برخي ديگر از نويسندگان نيز اين مطلب را با تفاوتهايي آوردهاند. به عنوان نمونه: طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج2، ص123؛ ابن شهراشوب، مناقب آل ابيطالب، ج2، ص305؛ حاكم نيشابوري، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص140.
[5] اصغر ناظم زاده، مظهر ولايت، ص 39.