پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

روایت‌جوانانی‌که‌قصد داشتند مخفیانه‌به‌کاظمین بروند

چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۱
کد مطلب: 605039
رمان ابدی دومین رمان دوست عزیزم مهدی صفری است که مثل رمان اولش، پرتاب، اثری خوش خوان و جذاب است. این رمان جذاب از جمله آثار به نگارش در آمده در «مدرسه رمان شهرستان ادب» است.
روایت‌جوانانی‌که‌قصد داشتند مخفیانه‌به‌کاظمین بروند
به گزارش جهان نيوز، رمان ابدی دومین رمان دوست عزیزم مهدی صفری است که مثل رمان اولش، پرتاب، اثری خوش خوان و جذاب است.

کاروانی که برای زیارت به کربلا می‌روند و جوانانی که قصد دارند مخفیانه سری به کاظمین بزنند و بین راه توسط داعش ربوده می‌شوند.

این رمان جذاب از جمله آثار به نگارش در آمده در «مدرسه رمان شهرستان ادب» است.
 

رمان ابدی
قسمتی از رمان:
طاق باز روی تخت دراز کشیده بودم.ماتم برده بود به سقف.ترک بزرگی از سه کنج کنار پنجره راه افتاده بود و سه متر آن طرف تر از بالای در ورودی بیرون می رفت.امین با بچه هیئت هایش حلقه درست کرده بود.پیراهن های مشکی شان را عوض کرده بودند و لباس خانه تنشان بود.رنگ و وارنگ انگار لباس مشکی را فقط باید بیرون پوشید.چند تا شعر از اینترنت دانلود کرده بودند و برای هم می خواندند.زیر چشمی می پاییدمشان.سر وصدایشان سرم را برده بود.زنگ صدایشان سوهانی بر اعصابم بود.امین که می خواند خوش صدا بود.انگار ژن مداحی داشت و حنجره اش را برای همین کار تراشیده بودند ولی آنهای دیگر چه!جایی نیست بشود پناه گرفت.همه برای ما شده اند سعید حدادیان.باز خدار اشکر هنوز عقلم سر جایش است و به من سرایت نکرده....

منبع:مشرق
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *