اگر در آستانه سقوط یا فروپاشی از درون بودیم؛ این انبوه هزینهکردنها و دست و پازدنهای خصمانهی بین المللی برای تحریم و جنگ اقتصادی صورت نمیپذیرفت
اسلامی را درنیافتهاند و معادلهی آزادی، قانون، امنیت و مصلحت را خودمحورانه حل میکنند، اما منصفانه بنگریم: در این سالها نمونه های بسیاری را میتوان فهرست وار برشمرد که سخت ترین نقدها و بلکه فحاشی ها به اصل نظام، شخص اول کشور و برخی مسئولین اهل سعه صدر بدون کوچکترین هزینهای انجام شده و انجام میشود. این وضعیت را با دوران پیش از انقلاب که نقض آزادی بیان یک رویه بوده است مقایسه کنید! حتی اگر حرکت عمومی نظام و جامعه را واکاوی کنیم حتما به پیشرفت مستمر این شاخصه هم گواهی خواهیم داد و چند برخورد معدود از سر جناح بازی یا رفتارهای سلیقهای را به پای این حرکت 40 ساله نخواهیم نوشت.
امروز عمق نفوذ و تسلط نظام استکبار بر غرب آسیا را، که روزگاری حیاط خلوت آمریکا و صهیونیسم شمرده میشد، محدود ساخته و آمریکا را روز به روز از منطقه عقب و عقبتر راندهایم.
ست.
ولی متاسفانه بسیاری از حقایق ذکر شده در حد شعار بوده است ومردم که ولی نعمتان این انقلابند آنطور که شایسته وبایسته می بوده آن را لمس نکردند. ولی با این حال باز این مردم نجیب منتظر خواهند بود که شعار های بالا تحقق پیدا کند