جاسوسي واژهاي است كه در طول تاريخ سرنوشت دهها نبرد بزرگ را متحول كرده و از همين رو از هزاران سال پیش نهادهاي جاسوسي همواره به عنوان عاملي در جهت برتري قدرتها ايفاي نقش كردهاند. جاسوسي اغلب در ذهن مردم عادي به نفوذ در ساختارهاي محرمانه يك كشور و انتقال آن به ساير كشورهاي خارجي تعبير ميشود. شايد اين تصور از واژه جاسوسي تا سالها همان چيزي بود كه در واقعيت رخ ميداد، اما پيشرفت فناوري و افزايش دانش انسان در حوزههاي گوناگون سبب شده تا پس از پايان جنگ سرد شاهد ظهور پديدههاي جديدي در عرصه جاسوسي و فعاليت نهادهاي اطلاعاتي كشورهاي ديگر باشيم .
اين پديدههاي جديد در حوزه جاسوسي كه اغلب به عنوان جاسوسي نوين ياد ميشود، نه تنها افراد و نهادهاي دخيل در ساختارهاي محرمانه را شامل نميشود و به راحتي ميتواند حتي شهروندان عادي را درگير كند. بلکه افرادي كه شايد حتي خود نيز نميدانند در جريان سوء استفاده يك نهاد خارجي براي كسب اطلاعات قرار گرفتهاند.
اين پديدههاي جديد جاسوسي عمدتا مبتني بر پيشرفتهايي است كه زندگي انسانها را دگرگون كرده است.
جاسوسي سايبري مولود قرن بيست و يكم
جاسوسي سايبري از مهمترين پديدههاي نوين در عرصه جاسوسي است كه اتفاقاً كشور ما به كرات و در مواقع حساس هدف آن واقع شده است. با توجه به اينكه هر روز و با گستردگي بيشتر اداره امور روزمره انسانها با فرآيندهاي خودكار صورت ميپذيرد، ايجاد اختلال در اين فرايندها و سوء استفاده از دادههاي مبادله شده در آن به عنوان يكي از اهداف راهبردي نهادهاي جاسوسي در آمده است. اوضاع به گونهاي است كه برخي از كشورها در قالب برخي سازمانهاي بالادستي اقدام به تشكيل ارتشهاي ويژه سايبري كردهاند كه اغلب نيز تحت نظر نهادهاي امنيتي قرار دارد. كشورهايي مانند امريكا، چين و روسيه از كشورهاي فعال در اين حوزه محسوب ميشوند. ايران شايد يكي از اولين كشورهايي باشد كه در اين حوزه مورد هدف قرار گرفته است. بر اساس اسنادي كه هم اكنون جنبه عمومي پيدا كرده است، ايالات متحده امريكا و رژيم صهیونيستي در قالب طرحي به نام « المپيك» تلاش كردند تا با وارد كردن ويروسهاي مخرب تأسيسات هستهاي ايران را مورد هدف قرار دهند.
يكي از اين ويروسها كه بسيار مخربتر از بقيه بود، استاكس نت نام داشت كه سبب آسيب به تعداد زيادي از سانتريفيوژها شد. همچنين طرحي به نان نيترو زئوس براي حمله به ايران تدارك ديده شده بود. نيترو زئوس، برنامه يك جنگ سايبري گسترده است و قرار بود در صورتي كه تلاشهاي ديپلماتيك به منظور محدود كردن برنامه هستهاي بينتيجه بماند و توافق هستهاي به جايي نرسد، اجرايي شود. امريكا مدعي است كه اگر اين سلاح سايبري مورد استفاده قرار ميگرفت، سامانههاي پدافند هوايي، ارتباطي و بخشهاي حياتي شبكه توزيع برق ايران از كار ميافتاد. نكته جالب اينجاست كه در اسناد افشا شده در اين باره متخصصان فني به اين نكته اشاره كردند كه اولويت اصلي براي اين اقدام ورود برخي از تجهيزات آلوده به شبكههاي كامپيوتري ايران بود. اتفاقي كه عمدتاً به وسيله پرسنل بي اطلاع رخ ميداد. براي تشريح اين مسئله حتي ورود يك فلش آلوده نيز ميتواند به راحتي يك شبكه رايانهاي را با مشكل روبه رو كند.
شايد در سالهاي بعد شاهد تلاش سرويسهاي اطلاعاتي غرب براي استفاده از شهروندان عادي ايراني براي نفوذ و ايجاد حمله مخرب سايبري باشيم.
تهاجم در حوزه بيولوژيكي
حوزه بيولوژيك و فناوريهاي زيستي از جمله حوزههايي است كه به شدت كارزار يك جنگ تمام عيار در سطح جهاني است. پيشرفتهاي علم ژنتيك در سالهاي اخير اين توان را براي انسان ايجاد كرده است تا دست به اقداماتي بزند كه شايد 20 سال قبل تنها ميشد در روياها از آن سخن گفت.
بحث فناوري زيستي آنچنان اين روزها مهم شده است كه ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه در سخناني به اين نكته اشاره ميكند كه برخي از آزمايشات زيستي امريكاييها ميتواند تبعات جبران ناپذيري براي بشر داشته باشد. تهاجم بيولوژيك ميتواند حوزه مختلفي را در بربگيرد كه براي مواجه كردن يك كشور با يك بحران تمام عيار كافي است. يكي از مهم ترين موارد تهاجم بيولوژيك تضعيف توانايي توليد محصولات توسط گياهان و احشام ميباشد. ورود آفت به كشور از طريق واردات بذرهاي آلوده، واردات بذرهايي كه نابارور هستند، واردات احشام آلوده به بيماريهاي خاص و ... از مواردي است كه توليدات داخلي را به صورت جدي مورد تهديد قرار داده است.
نكته اصلي اينجاست كه براي ايجاد يك تهاجم موثر نياز به يك ذخيره ژنتيكي از سوژه مورد تهاجم وجود دارد. از نظر دانشمندان زيستشناسي بسياري از ذخيرههاي ژني داراي ارزشهاي ويژه ميتواند يك تهاجم بيولوژيك را بسيار هدفمند تر كند. اين ذخيرههاي ژني در دنيا بسيار مورد توجه قرار گرفته است و همين ژنها پايه بسياري از تحولات در جامعه آنها ميباشد.
اينجاست كه نقش افراد غيرنظامي در موفقيت چنين تهاجمي روشن ميشود. جمع آوري نمونههاي ژنتيكي يك كشور بدون ايجاد حساسيتهاي امنيتي نكتهاي است كه هيچ سرويس متخاصم جاسوسي نميتواند از آن چشم بپوشد. در سالهاي گذشته نيز اقدامات مشكوكي در همين باره انجام شده كه اغلب از چشم دستگاههاي امنيتي پنهان مانده است.
تلاش براي روشن شدن ابعاد بحرانهاي زيست محيطي و همچنين جمع آوري اطلاعات در اين حوزه از جمله مواردي است كه ميتواند در زمره اهداف سازمانهاي جاسوسي قرار بگيرد. بديهي است كه تشكلهاي مردم نهاد فعال در حوزه محيط زيست از جمله هدفهايي هستند كه ميتوانند در اين باره مورد سوء استفاده قرار بگيرند.
جاسوسي اقتصادي با سوء استفاده از تجار
جاسوسي اقتصادي يكي دیگر از مواردي است كه به صورت جدي در دستور كار نهادهاي جاسوسي غربي قرار دارد كه ايران نيز بارها دراين حوزه مورد هدف قرار گرفته است. در جريان اوج گيري تحريمهاي ظالمانه عليه ايران سرويسهاي اطلاعاتي غرب با استفاده از نفوذ تجار و بازرگانان اقدام به شناسايي راههاي مخفي دور زدن تحريمها و تحت فشارقراردادن طرفهاي تجاري ايران ميكرد. اين مسئله سبب شد تا راههاي انتقال پول به داخل ايران بسته شود و ارزش پول كشور به صورت تاريخي افت كند.
البته جاسوسي غرب عليه اقتصاد ايران پايان نيافته است و هنوز هم غرب به دنبال تحت فشار قرار دادن اقتصاد ايران است. در اين حوزه شهروندان عادي به خصوص تجار ميتوانند مورد سوء استفاده غرب قرار بگيرند، همان گونه گه در گذشته بارها اين اتفاق روي داده است.
ضرورت آگاهسازي شهروندان
با تمام اين تفاصيل به نظر ميرسد، دورهاي كه تنها افراد نظامي و يا دارندگان مناصب حساس در معرض جاسوسي باشند گذشته است. هم اكنون سرويسهاي اطلاعاتي غربي تلاش خود را ميكنند تا در حوزههاي جديد از تمام پتانسيلهاي موجود براي كسب اطلاعات استفاده كنند. شايد لازم باشد كه نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي برخي اقدامات آگاه كننده را به خصوص در مورد اقشاري كه بيشتر در معرض خطر هستند، آغاز كنند تا شاهد برخي وقايع تلخ در اين حوزه كه منافع ملي را تهديد كند، نباشيم.