آیا مطهری، حکم حکومتی رهبرانقلاب در سال 84 برای تایید صلاحیت مصطفی معین را نیز ناشی از علاقه درونی و غیرقابل کنترل رهبری به معین تلقی میکند؟ و براستی فهم این مسئله که شرایط تصدی جایگاه ریاست جمهوری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام با یکدیگر متفاوند برای ایشان تا این حد مشکل است؟

به گزارش جهان نیوز، دیگر باید به مواضع عجیب و غریب علی مطهری همچون اشخاص دیگری مثل صادق زیباکلام عادت کنیم. مواضعی که این روزها در بین آدم حسابی های طیف های مختلف سیاسی کشور خریداری ندارد اما هزینه هایش را عوام‌الناس میدهند. شاید اگر او هم آقازاده یکی از استوانه های انقلاب نبود، نمیتوانست به جایگاه هیئت علمی دانشگاه و نایب رئیسی مجلس مملکت برسد. علی مطهری، برادر زن علی لاریجانی و کسیکه با گرفتن مواضع شاذ در بین رجال سیاسی کشور، سهم بیشتری از رسانه ها را به خود اختصاص داده است؛ تا آنجا که رسانه های اصلاح‌طلب به او لقب «ذو وجهین»(!) داده‌اند.
 

سانسور این قسمت از مصاحبه در سایت خبرآنلاین
 
به گزارش رجانیوز، دکتر مطهری نایب رئیس دوم مجلس، اینبار در مصاحبه‌‌ای با سایت خبرآنلاین، علاقه درونی و غیرقابل کنترل(!) رهبرانقلاب به اشخاص مختلف را به عنوان علت احکام ایشان به این افراد دانست. مطهری در پاسخ به چرایی ردصلاحیت احمدی‌نژاد توسط شورای نگهبان و چرایی انتصاب وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام پاسخ داده است: «ممکن است نظر رهبری یک چیز باشد و نظر شورای نگهبان چیز دیگر. نباید بگوییم که لزوما باید برهم منطبق باشند. رهبری از قدیم یک علاقه خاصی به آقای احمدی‌نژاد داشتند و ظاهراً همچنان این علاقه باقی مانده است. محبت و علاقه را کاری نمی‌توان کرد و یک امر درونی است. همان طور که علاقه ایشان به آقای حسین شریعتمداری باعث شده است که کیهان سبک ویژه خود را ادامه بدهد.»
 

سایت آفتاب به نقل از خبرآنلاین 
 
علی رغم بازنشر متعدد این مصاحبه به نقل از خبرآنلاین در رسانه ها، این قسمت از پاسخ مطهری از این سایت سانسور شده است. اگرچه، سایت های اصلاح طلب و حامی دولت نظیر آفتاب، اعتدال و همچنین کانال های تلگرامی  روزنامه شرق و عصر ایران اقدام به انتشار سخنان عجیب مطهری کردند. این اتفاق حاکی از آنست که یا مطهری از گفتن این سخنان پشیمان شده و یا خبرآنلاین از نشر آن منصرف؛
 

سایت اعتدال به نقل از خبرآنلاین ذیل یک سوال دیگر این قسمت از مصاحبه را آورده است.
 

کانال تلگرامی روزنامه شرق
 
هاشمی یا احمدی‌نژاد، بالاخره کدامیک؟!
این نوع از اظهارنظرهای مطهری در نوع خود منحصر به فرد است.به عنوان مثال نقض های فراون دراین‌باره میتوان به فرازونشیب های شخصیت های سیاسی نگاهی انداخت؛ برای مثال، هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال 92 توسط شورای نگهبان ردصلاحیت میشود اما همچنان ریاست مجمع تشخیص را از طرف رهبری تا پایان عمر خود عهده دار است؛ حال آنکه مواضع اختلافیِ عمیق وی با رهبرانقلاب در سال 88 بر کسی پوشیده نیست. از این دست مواضع میتوان بسیار نام برد؛ از جمله نهیب صریح رهبرانقلاب به احمدی نژاد بعد از ماجرای «یکشنبه سیاه» در سال 91 و دعوت رئیس جمهور به رعایت تقوا و پرهیز از حاشیه آفرینی بین آحاد ملت.
 
صرف تعریف از یک شخصیت نسبت به اقدامی که مورد تایید است و یا توبیخ یا قهر علنی و غیرعلنی را چگونه میتوان به جای بررسی نقش فاکتور هایی چون «مصلحت جامعه»، «عملکرد،سابقه و توانایی های مختلف افراد» در عمر سیاسی ‌شان ،  «دل بخواهی» توصیف کرد؟ و با همین نسبت های ناروا، احکام انتصابی رهبرانقلاب را سنجید و به خورد افکار عمومی داد؟!  آیا این چیزی جز غرض‎ورزی است؟
 
در خوشبینانه‌ترین قضاوت، تحلیل ایندستی و تلقی اینچنینی نسبت به مسائل کلان و عیان کشور،  نشان از سطحی‌نگری  و کج فهمی گوینده دارد.
 
 حال آقای مطهری باید کلاه نداشته خود را قاضی کند و ببیند به عنوان نایب رئیس مجلس کشور که از جایگاه سیاسی و نخبگانی مشخصی برخوردار است، این سبک از استدلال در خصوص تبیین کنش های رهبری نسبت به احکام انتصابی خود و مدیریت جامعه را با کدام عقل سلیمی میتواند تطابق ببخشد؟ براستی فهم این مسئله که شرایط تصدی جایگاه ریاست جمهوری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام با یکدیگر متفاوند برای ایشان تا این حد مشکل است؟ 

آیا مطهری، حکم حکومتی رهبرانقلاب در سال 84 برای تایید صلاحیت مصطفی معین را نیز ناشی از علاقه درونی و غیرقابل کنترل رهبری به معین تلقی میکند؟!!
 
نگاه حداقلی به ولی فقیه و ادعای حداکثری نسبت به سایرین
مطهری در همین مصاحبه از برخی جریانها به علت مصادره رهبری انتقاد میکند؛ وی در خصوص حکم مدیر مسئولی حسین شریعتمداری در موسسه کیهان نیز به مانند استدلال برای احمدی نژاد، علت را علاقه شخصی رهبرانقلاب به او بیان میکند؛ اینجا سوالی مطرح میشود: اگر علت، علاقه درونی و غیرقابل کنترل است پس چرایی انتصاب «محمود دعایی» به مدیر مسئولی موسسه اطلاعات (با مواضعی نظیر دفاع بی چون و چرا از رئیس دولت اصلاحات) چیست؟ جالب آنست که سبقه حکم دعایی بیشتر از حسین شریعتمداری است.
 
مثالِ نقض دیگر این نسبت نابخردانه، انتصاب شخصی چون دکتر سید محمد صدر به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام در حکم اخیر رهبرانقلاب است. دکتر صدر مدیر ارشد وزارت امورخارجه دولت اصلاحات،  عضو موسس حزب منحله مشارکت بوده است. آیا این انتصاب نیز ناشی از علاقه بدون کنترل به حزب مشارکت بوده است؟!!
 
با منطق لایفهم علی مطهری، مردم باید اینگونه تلقی کنند که مدیریت کشور امروز چه کسی را دوست خواهد داشت و فردا از چه کسی بدش خواهد آمد؛ حال آنکه بر عقلای جریانات مختلف سیاسی، چرایی انتصاب یا عدم انتصاب اشخاص در پست های مختلف براحتی قابل فهم است و بیان اینگونه تحلیل ها مستقیما افکار عمومی را دچار پسرفت میکند و دودش به چشم همه جریانات سیاسی کشور خواهد رفت.
 
لازم بذکر است چرایی بیان این مواضع نابخردانه از جانب آقای مطهری، هنوز نامعلوم است!