پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

نقش حضرت زینب ( س) در اسلام

يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۵۶
کد مطلب: 553702
پنجم جمادی الاول و یا ششم هجرت ، حضرت زینب(س) به دنیا آمد.نیاکان حضرت زینب(س) از جمله افرادی بودند که نقش بسزایی در گسترش اسلام داشته اند.و به همین خاطر اسلام ناب بدون وجود این بزرگواران تداوم نمی یافت.
به گزارش جهان نيوز،پنجم جمادی الاول و یا ششم هجرت ، حضرت زینب(س) به دنیا آمد.نیاکان حضرت زینب(س) از جمله افرادی بودند که نقش بسزایی در گسترش اسلام داشته اند.و به همین خاطر اسلام ناب بدون وجود این بزرگواران تداوم نمی یافت. مراحل زندگی حضرت زینب(س) را می توان به پنج دوره تقسیم کرد: اول:دوران حیات پیامبر(ص) که حضرت زینب ( س) با دیدن خوابی وحشتناک و تعبیر آن از سوی پیامبر به مصیبت های آینده آگاه شدند و اولین مصیبتی که حضرت زینب ( س) در عالم واقعیت درک کرد رحلت پیامبر(ص)بود. دوم:دوران حیات مادر ( س) که مصادف با وقایعی تلخ و حضرت زینب ( س) شاهد عینی این مصیبت ها بودند از جمله هجوم به خانه پیغمبر و غصب حق حضرت علی ( ع) و ... و بعد از آن دومین مصیبت تلخ یعنی شهادت مادر گرامیشان به وقوع پیوست. سوم:دوران پر تلاطم خلافت حضرت علی ( ع) ، حضرت زینب ( س) با عبدالله ازدواج کرده و ثمره این ازدواج 4 فرزند بوده ، دوران خلافت پدر با جنگ های مختلفی میان مسلمانان همراه بود و حضرت زینب(س) این شعله های جنگ و مصائب ناشی از آن را مشاهده می کردند و به تفکرات سیاسی و اجتماعی خود می افزودند.حضرت علی ( ع) بعد از پنج سال خلافت به شهادت رسیدند و داغی دیگر بر قلب حضرت زینب ( س) در صفحه روزگار نوشته شد. چهارم:دوران امامت امام حسن ( ع) ، حضرت زینب ( س) بعد از به خلافت برادرش امام حسن ( ع) شاهد جنگ مردم کوفه با اهل شام و سستی سپاه در جنگ و تنهایی برادر در جنگ ، صلح برادر با معاویه و ... بود.امام حسن ( ع) بعد از صلح با معاویه همراه با برادران و خواهران از کوفه خارج شد و به مدینه بازگشت.حضرت زینب ( س) دوباره مصیبتی دیگر با شهادت برادرش امام حسن ( ع) را تجربه کرد ، و این مصیبت را با صبر و بردباری تحمل کردند. پنجم:دوران امامت امام حسین ( ع) و بیعت نکردن با یزید ، حضرت زینب ( س) به خاطر علاقه ای که به برادرش امام حسین ( ع) داشتند همراه ایشان به کوفه حرکت کردند و حضرت زینب ( س) در این سفر شاهد نگرانی هایی از جمله هوای گرم و تشنگی بود و خون دل می خورد. در شب عاشورا امام حسین ( ع) اشعاری را می خواند که حضرت زینب ( س) با شنیدن این اشعار به شدت گریستند.ولی امام حسین ( ع) فرمودند شیطان بردباری تو را از بین نبرد.حضرت زینب ( س) در شب عاشورا وقتی وفاداری یاران امام را دیدند ، خشنود شدند ، اما روز عاشورا حضرت زینب ( س) بعد از شهادت علی اکبر ، عون ، محمد ، علی اصغر،عبدالله و یاران واقعی امام حسین ( ع) ، شاهد تنهایی برادر بود.به همین خاطر امام برای وداع با اهل بیت خود به کنار خیمه ها آمده و از حضرت زینب ( س) پیراهنی کهنه طلیبدند تا دشمنان به آن رغبت نکنند. حضرت زینب(س) بعد از شهادت برادرش نوحه گری کردند و از همین جا بود که رسالت اصلی آن حضرت آغاز شد.دشمنان بعد از شهادت امام حسین ( ع) قصد جان امام سجاد ( ع) را کردند که این توطئه با عکس العمل به موقع حضرت زینب ( س) و ایستادن در مقابل دشمن مانع کشته شدن امام شد. حضرت زینب(س) بعد از شهادت برادر ، در هیچ کدام از حرکت های وحشیانه دشمن سکوت نکرد و آن ها را نفرین می کرد.بعد از انتقال خاندان امام به کوفه ، حضرت زینب ( س) با شناخت عمیقی که از خصوصیات مردم و سستی آن ها در امر ولایت داشت خطبه ای آتشین قرائت فرمودند که باعث بیداری مردم کوفه از خواب جاهلیت شد.حضرت زینب ( س) در خطبه خود بیشتر به خصوصیات پست مردم و تشبیه کردن آن ها به زن دغل باز و عدم لیاقت آن ها نسبت به اهل بیت و ... اشاره فرمودند. حضرت زینب ( س) باقرائت خطبه های خود انقلابی را آغاز کردند و خاندان نبوت را از خطری بزرگ نجات دادند.بعد از گذراندن کاروان از بازار کوفه آن ها را وارد کاخ زیاد کردند. حضرت زینب ( س) در مجلس ابن زیاد نیز ساکت نماند و به دفاع از دین اسلام و خاندان نبوت پرداختند و باعث رسوایی ابن زیاد و یزید شدند.حضرت زینب ( س) در خطبه خود به نکات مهمی اشاره فرمودند ، از جمله : 1- قرائت آیه تطهیر که در شأن اهل بیت آمده.2-زیبا دیدن تمامی مصیبت های حضرت زینب ( س) بعد ایراد خطبه ، از امام سجاد(ع) در مقابل تهدید ایشان به مرگ دفاع کرده و مانع قتل ایشان شدند. بعد از آن ، ابن زیاد آن ها را راهی شام کرد و وقتی کاروان وارد کاخ یزید شدند ، یزید اشعاری خواند و آرزوی حضور بزرگان خود را می کرد تا ببیند که یزید کینه روز بد را به آل علی ( ع) چشانده است. حضرت زینب ( س) با دیدن این صحنه شروع به سخنرانی کرد و به مطالبی مهمی اشاره فرمودند:شکر خدا و درود بر پیامبر و خاندانش،استهزاء شدن حقایق الهی ،اشاره به طرز فکر جاهلانه یزید و ... . یزید بعد از اتمام سخنرانی حضرت ، آثار ناخوشایندی را در چهره خاندان دید و گفت:خدا بکشد پسر مرجانه را که من راضی به قتل حسین ( ع) نبودم.بعد از آن یزید اهل بیت امام را به مدینه فرستاد.حضرت زینب ( س)همراه کاروان به مسجد رسول خدا ( ص) رفته و به عزاداری پرداختند.به هر حال گریه حضرت زینب ( س) نیز هدفی پیامبر گونه داشت.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *