پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۴
۱
آسیب شناسی//

شش ضرورت بازتعریف نسبت "عمل سیاسی" اصولگرایان با نهادهای حاکمیت

شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۲۸
کد مطلب: 530299
اصلاح طلبان خیال خود را راحت کرده و همواره ـ حتی در زمان حضور حداکثری در قدرت ـ خود را اپوزوسیون نظام جا می‌زنند و در مقابل، اصولگرایان در حرکتی برلبه تیغ ـ گرچه به درستی وظیفه خود می‌دانند مدافع اصول انقلاب باشند ـ نتوانسته اند میان حفاظت از ریشه درخت و هرس کردن شاخ و برگ آن به دقت جمع نمایند و تحولخواهی را با اصولگرایی همراه کنند.
شش ضرورت بازتعریف نسبت "عمل سیاسی" اصولگرایان با نهادهای حاکمیت
گروه سیاسی جهان نيوز، مالک شریعتی: متن ذیل را با فاصله از انتخابات 96 تقدیم می‌کنم تا هیجان زده از نتیجه انتخابات خوانده نشود.

در بندی از ابلاغ سیاست‌های انتخاباتی رهبرانقلاب آمده است: «ممنوعیت ورود نیروهای مسلح، قوای سه‌گانه اعم از وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های تابعه آنها، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، سازمان‌ها، نهادها و شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی در دسته‌بندی‌های سیاسی و جناحی انتخاباتی و جانبداری از داوطلبان.»

مفهوم این بند آنست که همه ارکان حاکمیتی دولتی و غیردولتی که مستقیما یا باواسطه توسط مردم سر کار آمده ـ و بدخواهان انتخابی و انتصابی شان می‌نامند ـ به دلیل وظایف فراجناحی خود نسبت به کل جامعه، نباید طرف رقابت سیاسی قرار گیرند؛ هرچند بعضی، بخش دولتش را عامدانه نمی‌گویند. اگر به مردم معتقد به اصل نظام، اثبات یا القاء شود که این سرمایه ملی و عمومی برای یک سلیقه سیاسی خرج می‌شود در مقابلش می ایستند.

اصلاح طلبان خیال خود را راحت کرده و همواره ـ حتی در زمان حضور حداکثری در قدرت ـ خود را اپوزوسیون نظام جا می‌زنند و در مقابل، اصولگرایان در حرکتی برلبه تیغ ـ گرچه به درستی وظیفه خود می‌دانند مدافع اصول انقلاب باشند ـ نتوانسته اند میان حفاظت از ریشه درخت و هرس کردن شاخ و برگ آن به دقت جمع نمایند و تحولخواهی را با اصولگرایی همراه کنند.

این وضعیت موجب سوءاستفاده رقیب و القاء این گزاره به جامعه شده که اصولگرایان در "عمل سیاسی" خود با برخی از نهادها پیوند کامل دارند. گرچه این ادعا، به دلایل متعدد فاقد اصالت و قطعیت است، همان بخش از این تلقی که حقیقت داشته و از سوی اصلاح طلبان ـ و متاسفانه با سکوت رضایت‌مندانه اصولگرایان ـ در چشم مردم به شدت بزرگنمایی و تثبیت شود، دربردارنده نتایج ناگواری است که اصولگرایان باید هرچه زودتر در یک تصمیم راهبردی آن را اصلاح کنند:

1️) فعالان جریان اصولگرایی مانند هر جریان سیاسی دیگری مرتکب خطا شده و می‌شوند، اما وقتی این خطاها به هر دلیل و حتی ناجوانمردانه به پای بخشی از حاکمیت نوشته شود، به حیثیت و آبروی اصل نظام لطمه جدی وارد می‌کند.

2️) از آنجاکه برخی اصولگرایانِ دارای مسوولیت حقوقی در مصادر حاکمیتی، فاقد مرزبندی دقیق بین "عمل سیاسی" خود با جایگاه کلان حاکمیت بوده و در نتیجه  غیرشفاف می‌شوند، قدرت اقناع نسبت به بدنه انقلابی شان را روز به روز از دست می‌دهند.

3️) همین افراد با نیت خوب جلوگیری از خراشیده شدن چهره نظام، دچار محافظه کاری شده، جسارت موضع‌گیری بهنگام و موثر را در برخی مقاطع حساس از دست داده، به بدنه جوان خود نیز چنین روحیه ای را تزریق می کنند.

4️)دور بودن برخی صاحب منصبان ستادی از صف جامعه یا لااقل همراه نبودن آنها با سرعت تحولات اجتماعی و اصرار همزمان آنها در فعالیت سیاسی، ضریب خطا را در تصمیمات و تحلیل‌های آنان افزایش داده و نمی تواند مورد پذیرش و مبنای عمل بدنه جریان اصولگرایی قرار گرفته و طبعا اثربخش نخواهد بود.

5️) اصلاح طلبان در رقابت‌های انتخاباتی، سعی می‌کنند با #رقیب_هراسی وانمود کنند که اصولگرایان چند نفری به مصاف یک نفر آمده و مظلوم نمایی کنند؛ در این میان، حمایت‌های مستشاری، رسانه ای و حتی مالی پنهان خارجی از اصلاح طلبان ـ در قالب موسسات خیریه و انجمن‌های به ظاهر غیرسیاسی ـ در این هیاهو مانند داروی دوپینگ با چشم غیرمسلح دیده نمی شود.

6️) نسل جدید و بدنه انقلابی جریان اصولگرا که حوادث پیروزی انقلاب و کوره انسان ساز دفاع مقدس را درک نکرده است، به خیال غلط آنکه "همیشه آن بالا افرادی در حال تدبیر امورند" از آزمون و خطا و یادگیری "عمل سیاسی" به دور مانده، چون کودکی معلول با عصای زیربغل بزرگ شده و در فعالیت سیاسی از هم نسلان خود در جریان رقیب عقب می ماند.

پی نوشت:
در مطالب بعدی به ارائه پیشنهاداتی خواهم پرداخت ان شاءالله.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


فرهاد
Iran, Islamic Republic of
مطلب قابل تاملی است...
ولی باز هم محافظه کارانه نوشته شده است.
مسئله اصلی افراد شاخص و بدنه بالای اصولگرایان داشتن حاشیه امنیت و رانت دسترسی به رسانه و شغل در هر زمان است. چه رای آورده باشند و چه نیاورده باشند. حضور در نهادهایی مانند صدا و سیما، موسسات و نهادهای غیرنظامی وابسته به بخش نظامی، قوه قضائیه، بنیادها و ... به آنها اعتماد به نفس غیرواقعی داده که هیچگاه احساس محرومیت از حضور در صحنه اجتماعی و سیاسی را نداشته باشند و تقریبا" با یک روند ثابت در همه شرایط امکان اعلام موضع و فعالیت داشته باشند.
این فرصت برای رقیب به این شدت وجود ندارد و لذا همیشه در یک بازار رقابتی برای حضور در قدرت و یا خروج از ان و محدودیتهای بعد از خروج مواجه میشوند و تلاش بیشتری میکنند و خلاقیت و تنوع درابزارهای رقابت را بروز میدهند و نتیجه هم میگیرند.
هر توجیهی دیگری هم مبنی بر دنیوی بودن و حواشی دیگر را برایشان متصور شوید، این نقص شما را نمی پوشاند.
مگر نه اینست که گرفتن پست و مقام و حکومت حتی با نیت اخروی و کار خیر، یک امر دنیوی است و باید با معیارهای دنیوی هم سنجیده شود؟ پس چرا در سالهای اخیر و بصورت مستمر و تکراری موفقیت نصیب آنها میشود و اصولگرایان نتیجه نمیگیرند؟
البته که چرخش قدرت وجود دارد ولی ورود مجدد اصولگرایان ناشی از عدم موفقیتهای طرف مقابل خواهد بود و نه داشتن استراتژی مدون و رقابت حرفه ای...
مگر اینکه واقعا" در شرایط رقابت برابر قرار گیرند و برای ارائه راهکارهای جدید حاکمیتی و جلب نظر رای دهندگان تلاش کنند.