پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

چرا FATF شرایط تعلیق را برای ایران تمدید کرد؟

شنبه ۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۵۸
کد مطلب: 529163
FATF شرایط را در همان حالت تعلیق نگه داشت.چرا که می‌خواهد ایران در حالت خوف و رجا اقدامات باقی مانده در برنامه اقدام را انجام دهد.هرچه عمق آنها افزایش یابد، آمریکا به نتیجه مطلوب خود نزدیک‌تر خواهد شد.
چرا FATF شرایط تعلیق را برای ایران تمدید کرد؟
به گزارش جهان نيوز، دیروز بیانیه جدید FATF منتشر شد که تصمیم این گروه درباره ایران نیز در آن قرار داشت. بیانیه نهایی اجلاسیه اخیر FATF در شهر والنسیا بر روی سایت این گروه قرار گرفته است. (http://yon.ir/QpFWP)
در این بیانیه اشاره شده است که ایران فعالیت‌های خوبی در زمینه اجرای برنامه اقدام داشته است. همچنین بر تعهد سیاسی ایران برای اجرای برنامه اقدام مجددا تاکید شده است. بر همین اساس FATF اعلام کرده است که تصمیم گرفته شرایط تعلیق را برای ایران ادامه دهد. یعنی FATF تصمیم سال گذشته خودش را درباره تعلیق شدن ایران از لیست اقدام متقابل ادامه می‌دهد. FATF زمان مشخصی را برای ادامه دادن اعلام نکرده است. در بیانیه سال گذشته تصریح شده بود که 12 ماه خواهد بود، اما در بیانیه اخیر زمان خاصی اشاره نشده است. البته به قرائن مختلفی می‌شود زمان مد نظر FATF را تشخیص داد. از آنجا که طبق زمان‌بندی برنامه اقدام (Action Plan) آخرین اقدامات ایران باید تا ژانویه 2018 انجام شود، در نتیجه می‌شود پیش‌بینی کرد که زمان تمدید شرایط تعلیق برای ایران تا ژانویه 2018 خواهد بود.

طبق بیانیه صادر شده ایران کماکان در بیانیه عمومی FATF که مشخص کننده کشورهای پرریسک است (یک مرحله خفیف‌تر از اقدام متقابل) باقی می‌ماند. FATF همانطور که قبلا گفته بود شرط خارج شدن ایران از بیانیه عمومی اجرای کامل برنامه اقدام است. مانند گذشته FATF تاکید کرده است که روند اجرای برنامه اقدام توسط ایران را رصد می‌کند و گام بعدی را بر اساس آن تعیین می‌کند.
تا قبل از برگزاری این اجلاس در اسپانیا، مسئولان دولتی اظهار امیدواری می‌کردند که به خاطر اقداماتی که ایران انجام داده است به طور کلی از لیست سیاه (اقدام متقابل) خارج شود. اما بیانیه صادر شده حکایت از غیرواقعی بودن این امیدها داشت.

چرا FATF شرایط تعلیق را برای ایران تمدید کرد؟ پاسخ به این سوال برای فهم و پیش‌بینی آینده بسیار مهم است.

در یادداشت قبلی این وضعیت را پیش‌بینی کرده بودم (http://yon.ir/N4RZq). در آنجا نوشتم «FATF و متفکران پشت این نهاد به ظاهر بین‌المللی می‌دانند در صورت بازگشت ایران به لیست سیاه، ایران همکاری‌های خود با این نهاد را پایان خواهد داد چرا که نفعی در آن مشاهده نمی‌کند. لذا بر اساس قواعد نفوذ نباید رشته روابط میان ایران و FATF کاملا گسسته شود. در نتیجه بهترین حالت ممکن ادامه دادن شرایط تعلیق به همراه ایجاد فشار برای اجرای کامل برنامه اقدام خواهد بود»

FATF یک نهادی است که در دو دهه سال اخیر بسیار ضریب پیدا کرده است. هرچند ریشه این نهاد به اواخر دهه هشتاد بازمی‌گردد اما این نهاد پس از حوادث 11 سپتامبر در جهان مطرح شد اما نه با همان ماموریت قدیمی بلکه با ماموریت جدیدی به نام مقابله با تامین مالی تروریسم. در همین‌ راستا شورای امنیت سازمان ملل نیز این نهاد را تایید کرده و از تمامی کشورها می‌خواهد که استانداردهای 49 گانه آن را اجرا کنند.
این ضریب یافتن روند طبیعی نبود. بلکه هم‌راستا با سیاست‌های آمریکا بود. آمریکا بعد از 11 سپتامبر سلاح جدیدی را آزمایش می‌کرد که قدرت بسیاری به این کشور می‌داد. «سلاح پولی» سلاح جدید آمریکا بود، سلاحی که برای هدف قرار دادن افراد و نهادهای غیرمطلوب از نظر آمریکا بسیار کارایی داشت و البته هزینه‌های سلاح‌های گرم و جنگ‌های نظامی را نداشت.

سلاح پولی هم می‌تواند سبک باشد و تنها یک فرد را نشانه بگیرد و هم می‌تواند سنگین باشد و بانک مرکزی یک کشور را هدف قرار دهد. اما در هر مقیاسی که مورد استفاده قرار گیرد نیازمند ره‌گیری و سامانه هدایت است. این سلاح بدون داشتن سامانه ره‌گیری که بتواند دقیق شناسایی کند و مختصات نقطه نهایی را بدهد، کارایی نخواهد داشت.

برای شناسایی و ارایه مختصات دقیق از اهداف در نظام بانکی نیاز به نهادی بین‌المللی است که ظاهری غیرسیاسی داشته باشد و جنس کارش با این نیاز همخوانی داشته باشد. FATF نهادی به ظاهر جهانی و با دغدغه به ظاهر اقتصادی است که نیازهای آمریکا در مقوله شناسایی اهداف تحریمی را برطرف می‌کند. البته FATF سنتی نواقصی دارد که باید برطرف شود. به رسمیت شناختن تامین مالی تروریسم و تامین مالی اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی به عنوان دو معضل در نظام بانکی جهانی و قبول کردن مبارزه با آن‌ها به عنوان ماموریت‌های نظام بانکی از جمله تکمله‌هایی است که FATF به آن نیاز دارد. همچنین توجه دادن کشورها به گسترده کردن همکاری‌های خارجی و بین‌المللی نیز از تکمله‌های دیگری است که FATF آنها را می‌پذیرد.
دیوید کوهن مسئول اسبق اوفک اینگونه می‌گوید: «موفقیت تحریم‌های ما بستگی عمیق به شفافیت مالی دارد. از طریق جمع‌آوری اطلاعات کلیدی راجع‌به ماهیت تراکنش‌های بانکی، گروه‌های درگیر در آن و افرادی که در نهایت از آن بهره‌ می‌برند.»

خلاصه آنکه FATF بیش از آنکه یک نهاد جهانی برای اصلاح نظام بانکی جهان و ماموریتی صرفا اقتصادی داشته باشد، یک نهاد پوششی برای اعمال دقیق‌تر سیاست‌های آمریکا در بسط سلطه‌گری خود در جهان است.
آمریکا ایران را مهم‌ترین هدف خود در استفاده از سلاح پولی انتخاب کرد. ویژگی‌هایی که اقتصاد ایران داشت (وابستگی و غیرمقاوم بودن) به آمریکا انگیزه لازم برای استفاده از سلاح پولی را می‌داد. همچنین FATF نیز ایران را مهم‌ترین هدف خود در اجرای استانداردهای خود انتخاب کرد. ایران علی‌رغم وجود کشورهایی که نظام بانکی‌شان بسیار بدتر از ایران است، اولین کشوری بود که در لیست سیاه (اقدام متقابل) قرار گرفت. بعد از ایران کره شمالی نیز به این لیست اضافه شد. این هم‌گامی اتفاقی نبود بلکه مکمل هم و در طول هم معنا پیدا می‌کند.

اما با امضای توافق‌نامه برجام استفاده از سلاح پولی توسط آمریکا وارد یک مرحله جدید تری شد. مرحله بازدارندگی و خودتحریمی. آمریکا در برجام بدون آنکه ساختار تحریم‌های ثانویه بانکی و غیربانکی را تغییر دهد، امتیازات محدودی به ایران داد. اجازه داد تا بخش غیرخطرناک ایران برای آمریکا از لیست اهداف سلاح پولی (لیست تحریم SDN) خارج شوند، اما بخش‌های دیگر که از نظر آمریکا خطرناک بودند را حفظ کرد. چیزی در حدود 200 فرد و نهاد که عمدتا نهادهای انقلابی، امنیتی و نظامی ایران هستند.

آمریکا پس از طراحی و اجرای برجام FATF را به مساله ایران تبدیل کرد. از طریق اروپایی‌ها بارها و بارها به ایران پیام داد که برای عادی شدن روابط اقتصادی لازم است منویات FATF اجرایی شود (به زبان دیگر ایران باید از لیست سیاه خارج شود). در نتیجه این سیاست ایران با FATF به توافقی برای اجرای برنامه اقدام دست پیدا کردند.
اجرای هرچه بیشتر و بهتر برنامه اقدام پیشنهادی FATF به معنای مهیا کردن زمینه برای اصابت دقیق‌تر سلاح پولی به هدف است. این فضا را بازیگران اقتصادی به خوبی درک می‌کنند و با توجه به آنکه آثار اصابت کردن سلاح پولی به هدف را دیده اند، جانب احتیاط را رعایت می‌کنند. حال هرچه سلاح پولی بزرگ‌تر باشد و سامانه هدایت‌گرآن نیز دقیق‌تر عمل کند، بازدارندگی بیشتری درپی خواهد داشت.

آمریکا با تصویب قانون سیدا 2017 (سیاه چاله تحریم) یک سلاح فوق سنگین از سلاح پولی را آماده پرتاب به سمت ایران می‌کند که اهداف بسیاری را هدف قرار داده است، لذا برای آنکه بتواند به مقصود خود که اولا زدن اهداف و ثانیا ایجاد بازدارندگی و خودتحریمی در داخل ایران است، نیاز به استفاده از سامانه هدایت شونده یا همان استانداردهای FATF دارد.

حال فرض کنید که در این اجلاس FATF ایران را مجددا در لیست سیاه قرار می‌داد، به طور طبیعی ایران همکاری خود را با FATF پایان می‌داد. در نتیجه آمریکا در استفاده هوشمند از سلاح پولی خود دچار مشکل می‌شد. لذا FATF شرایط را در همان حالت تعلیق نگه داشت. چرا که می‌خواهد ایران در حالت خوف و رجا اقدامات باقی مانده در برنامه اقدام را انجام دهد. هرچه عمق آنها افزایش یابد، آمریکا به نتیجه مطلوب خود نزدیک‌تر خواهد شد.
بی شک همکاری با FATF تا زمانی که اقدامات پدافندی لازم از جمله پیمان پولی دوجانبه را اجرایی نکنیم، منافع ملی ما را تامین نخواهد کرد.
 
منبع: فارس
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *