اختلاف عمده دولت موقّت با امام بزرگوار سر این قضیّه بود؛ آنها توجه نمیکردند که آمریکا تغذیهکننده رژیم طاغوت بود؛ این رژیم حالا برافتاده است امّا آن دستگاه تغذیهکننده هنوز باقی است، اگر به او میدان داده شود، دوباره ضربه خواهد زد.
به روایت مقام معظم رهبری
دولت موقت «واقعبین» بود یا خط امام؟
9 بهمن 1395 ساعت 8:55
اختلاف عمده دولت موقّت با امام بزرگوار سر این قضیّه بود؛ آنها توجه نمیکردند که آمریکا تغذیهکننده رژیم طاغوت بود؛ این رژیم حالا برافتاده است امّا آن دستگاه تغذیهکننده هنوز باقی است، اگر به او میدان داده شود، دوباره ضربه خواهد زد.
به گزارش سرویس سیاسی جهان نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، سیام دیماه، سالروز درگذشت شخصیتی است که چندین دهه از تاریخ معاصر ما، پیش و پس از انقلاب، خاطراتی از فعالیتهای پررنگ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او دارد؛ مهندس مهدی بازرگان. منتقد نشانهدار سیاستهای پهلوی و از «پیشروان ترویج و تبیین اندیشههای ناب اسلامی با زبان و منطق و شیوه نوین بود.» 1373/11/5 [1] جدای از چهره فرهنگی مرحوم بازرگان، حوادث سالهای پس از پیروزی انقلاب، وجه دیگر شخصیت او را برجسته کرده است که بیشتر صبغهی سیاسی دارد؛ وجهی که از یکسو، یکی از مهمترین پایگاههای تقابل با ارزشهای سیاسی نظام جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر، بهعنوان نمونهای ناموفق، از سوی انقلابیون معرفی و مایهی عبرت خوانده میشود.
«دولت موقت»، اگرچه در کارنامه طولانی عمل سیاسی بازرگان، زمان چندانی را در بر نمیگیرد اما مهمترین بخش آن است؛ مهم است برای آنکه تجربه دولت موقت، نه صرفِ یک تجربه تاریخی که یک الگوی حاضرِ تعریف از انقلاب و عمل انقلابی است. آنچه کارنامه ناموفق دولت موقت نامیده میشود، اتفاقاً ناشی از تعریفی است که بازرگان و همفکرانش از «انقلابیگری» میدادند نه آنکه صریحاً خود را بیگانه از انقلاب و ارزشهای آن معرفی کنند. با نگاهی به انتقادات انقلابیون از دولت موقت و دفاعیات و مدعیات مرحوم بازرگان به نظر میرسد که علت اصلی «اختلاف» و بعد «جدایی مطلق» این دو طیف، برداشتهای متضادشان از انقلاب بود؛ برداشت متضادی که بهویژه در مسئلهی «ارتباط انقلاب با آمریکا» متجلی شد.
دیدار مهندس بازرگان نخستوزیر دولت موقت و ویلیام سولیوان سفیر آمریکا در ایران؛ اسفند 57
مهندس بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» که در تابستان 1363 منتشر شد، به ارائه روایتی از انقلاب بر اساس نوع نگاه نهضت آزادی پرداخت. در این روایت، مرحوم بازرگان تأکید میکند که «آنچه مردم و رهبری انقلاب ایران میخواستند، کوتاه کردن دست جنایتکار و چپاولگر ابرقدرتها از دخالت در امور ایران و از سلب استقلالمان بود. ولی بعد از پیروزی، گام فراتری برداشته شده، شعار و ادعای درافتادن با تمامی بیگانگان و نابودی امپریالیسم و پنجه در پنجه آمریکا انداختن در سطح جهانی در برنامه انقلاب وارد گردید.»[2] مهندس بازرگان، خوی انقلاب در مقابله با آمریکا را نه برخاسته از اصل انقلاب که افزودهای پسینی بهوسیلهی «طرفداران اسلام فقاهتی» و منبعث از تفکرات مارکسیستی برشمرد[3] و انتقاد کرد که شعار نه شرقی نه غربی، با آنکه خاصیتی «ملی و دفاعی» داشته و «منظور از آن احراز استقلال همهجانبهی خودمان در برابر بیگانگان و ابرقدرتها و عدم اتکا به بلوکهای شرق و غرب» بوده است، به «حالت غربزدایی» افزایش پیدا کرده است.[4]
این مبنای منطقی و تحلیلی از انقلاب، از آن سالها تاکنون از سوی مرحوم بازرگان و نهضت آزادی و حتی در سالهای بعد، از سوی برخی شخصیتها و گروههای سیاسی درون جمهوری اسلامی تکرار شده است. این منطق تحلیلی همچنین میافزاید که بسیاری از مشکلات کشور ناشی از همین تغییر در روند «واقعی» انقلاب به سمت «غربستیزی» و «آمریکاستیزی» است و با «توبه» از این تغییر، و اتخاذ مشی فوق با آمریکا و ابرقدرتها، مشکلات کشور هم حل میشود و البته انقلاب نیز به مسیر اصلی خود باز میگردد.
اما استدلال انقلابیونی که مخالف این منطق بودند چه بود؟ جمع مهمی از یاران امام -بهویژه آنها که به طرفداری از اسلام فقاهتی مشهور بودند و در حزب جمهوری اسلامی متشکل شده بودند- بیش از هر موردی، در مسئله «رابطه با آمریکا» با دولت موقت اختلاف داشتند. آنچه میتوان از موضع شخصیتهای خط امامی گفت، انتقاد از «غیرواقعبینانه» بودن تز بازرگان و دولت اوست. آنها بههیچوجه قبول نمیکردند که ارزشهای ضدآمریکایی انقلاب از مارکسیسم آمده باشد و حتی به غربستیزی به معنای نفی کامل آنچه در غرب وجود دارد نیز اعتقادی نداشتند؛ بلکه معتقد بودند آگاهی از واقعیتی به نام «دشمنی آمریکا»، علتِ این تقابل است.
صریحترین تعابیر در این باره را مرحوم شهید بهشتی در سخنانی در دیماه 58، در تبیین علت اختلاف «خط امام» با دولت موقت مطرح میکند و با روشی جدلی، به نقد دولت «مستقل لیبرال» میپردازد.[5] به بیان او: «در این ماهها آن چیزی که بهعنوان خطر بزرگ، سد راه انقلاب بود، یک خطر بود که این خطر امروز هم به همان قوت باقی است؛ خطرِ اینکه ما در ایران بهجای آنکه یک حکومت اسلامی داشته باشیم، یک حکومت لیبرال داشته باشیم که به اسلام و مسلمانی اجازه زندگی در خانه و مسجد میدهد. این را بگویم شکی نیست که یک حکومت لیبرال مستقل، از رژیم گذشته برای ما بسیار بهتر است ولی دقت کنید تجربه تاریخی نشان میدهد که یک حکومت لیبرال مستقل در این منطقه از جهان دوام نخواهد داشت. به آنهایی که به حکومت لیبرال مستقل دل بستهاند بگوئید سادهاندیشی میکنید. این کمالمطلوب شما در این منطقهای که ما در آن قرار داریم، در شرایط سیاسی امروز جهان دوام نخواهد آورد.»[6]
****
همین تبیین، در سخنان آیتالله سیدعلی خامنهای، شخصیت مهم دیگر این جریان وجود دارد. به نظر ایشان، بحث انقلابیون با دولت موقت، نه تقوا و ایمان 1361/6/11 [7] که غفلت از دشمنی «واقعیِ» آمریکا بود: «کسانی بودند آن روز که با حضور آمریکاییها، با فعّالیّت آنها -حتّی فعّالیّت برخی از نهادهای آمریکایی- در داخل کشور موافق بودند! اختلاف عمدهی دولت موقّت با امام بزرگوار سر این قضیّه بود؛ ما از نزدیک میدیدیم. آنها توجه نمیکردند که آمریکا تغذیهکننده رژیم طاغوت بود؛ این رژیم حالا برافتاده است امّا آن دستگاه تغذیهکننده هنوز باقی است، فعّال است، اگر به او میدان داده شود، مجال داده شود، دوباره مشغول خواهد شد و ضربه خواهد زد و نقاط ضعف را جستجو خواهد کرد و از آن نقاط ضعف وارد خواهد شد؛ این را توجّه نمیکردند. امام این را میدید... امام این عقبه را از روز اوّل دید، با آن مقابله کرد؛ لذا تا آخر، امام علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیّتی آمریکا موضع داشت.» 1394/3/14 [8]
کد مطلب: 500184
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/news/500184/دولت-موقت-واقع-بین-یا-خط-امام