در «انقلاب جنسی» سعی کرده ایم مسیری که غرب در آزادیهای جنسی طی کرده است را تا انتها برویم و ببینیم به کجا میرسد. سعی کردیم بدون جانبداری و قضاوت غلط واقعیت را نشان دهیم و بخشی از آن مسیر که درست بوده را نشان دادیم و آن قسمتهایی که موجب شده این مسیر، مسیر خوبی نباشد و ما نباید دنبال آن برویم را به مخاطب گوشزد کنیم.
گروه فرهنگ جهان نیوز: «انقلاب جنسی» نام مستندی است که این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است. سازندگان این مستند که پا را آن سوی خط قرمزها گذاشتهاند پیش از این آثاری چون مجموعه مستند سه قسمتی «میراث آلبرتا» و «33 سال سکوت» را به سبد تاریخ مستند ایران اضافه کردهاند که با استقبال نیز مواجه شده بودند. «انقلاب جنسی» به مقایسه فضای تمایلات جنسی جامعه اروپایی و ایرانی پرداخته و نگاه اسلام را به میان کشیده است. «حسین شمقدری» کارگردان این اثر در گفتگو با خبرنگار فرهنگی روزنامه افکار از پشت صحنه تولید آن به تفصیل سخن گفته است. قرار است قسمت بعدی این مستند اردیبهشت ماه سال 97 منتشر شود؛ مستندی که کاملاً آتش به اختیار و بدون هیچگونه حمایت مالی نهادها و سازمانها ساخته شده و بودجه شخصی پای تولید آن آمده است. تهیهکننده این مستند 38 دقیقهای محمدحسن مددی، دستیار کارگردان، مجتبی خلفیزاده، نویسنده، محمدحسن ناظمی اردکانی، مدیر تولید و ارتباطات، محسن اخوانفر و محقق اثر، احسان رستگار هستند.
به نظر می رسد مستند انقلاب جنسی جزو جسورانهترینها در تاریخ مستندسازی ایران است. در این سه روز که از انتشار آن میگذرد از آن استقبال شده است؟
بله، از کار استقبال شده است البته منتقد هم زیاد دارد و برخی می گویند چرا این کار به دنبال مسائل جنسی رفته است.
چه انگیزهای موجب شد به سراغ این موضوع خط قرمزی بروید؟
ما در تولیداتی که تا کنون داشتهایم نسبت به موضوعات حساس این شناخت را پیدا کردهایم که با چه زبان و تعبیری بحثهای حساس و خط قرمزی را مطرح کنیم و به گونهای به موضوع بپردازیم که از آن سالم بیرون بیاییم؛ اینکه موجب بدبینی نشود و ایجاد آفت نکند. موضوع مهاجرت نخبگان و مستند آن جانباز پناهنده از این جنس بود.
ما نسبت به وضعیت جامعه و کشور خوشبینیم به این معنا که این نظام و کشور را دوست داریم و وقتی با این رویکرد سراغ موضوعات میرویم موجب میشود راحتتر موضوعات را مطرح کنیم و به خط قرمزها نزدیک شویم. اغلب تولیدات وقتی وارد خط قرمزها میشوند چون نگاه دلسوزانه در آنها کمرنگ میشود کار توسط مخاطب پذیرفته نمیشود. نگاه دلسوزانه، نکته کلیدی کار ماست برای همین با اطمینان خاطر بیشتری سراغ این جنس موضوعات میرویم.
دغدغه بحران جنسی در کشور را از قبل داشتیم اما مسأله این بود که چگونه در این باره حرف بزنیم. یکسری سخنان تکراری در این باره هست. کلید اصلی این مستند اتفاقی است که دارد در دنیای غرب میافتد. در سفرهایی که در مدت این شش هفت سال داشتیم و با تحقیقاتی که انجام دادیم و در خارج از ایران زندگی کردیم و با برخی افراد ملاقات کردیم به خصوص با افراد بومی اروپایی و آشنایی که با بافت خانوادگیشان پیدا کردیم به این جمعبندی رسیدیم که اکنون میشود این مستند را ساخت و می توان شرایطی که امروز ایران دارد را با شرایطی که در دنیای غرب اتفاق افتاده است مقایسه کنیم.
تا کنون کارهایی در این باره شده اما اکثر این کارها نتوانسته است پیام مشخصی را به مخاطب منتقل کند و بیشتر از جنس هشدار بوده است. هشدار درباره اینکه در شرایط بدی هستیم. «انقلاب جنسی» بیشتر از اینکه هشدار داشته باشد پیام دارد. درک جدیدی به مخاطب میدهد و او را وارد دنیای نویی میکند. در این مستند سعی کرده ایم مسیری که غرب در آزادیهای جنسی طی کرده است را تا انتها برویم و ببینیم به کجا میرسد. سعی کردیم بدون جانبداری و قضاوت غلط واقعیت را نشان دهیم و بخشی از آن مسیر که درست بوده را نشان دادیم و آن قسمتهایی که موجب شده این مسیر، مسیر خوبی نباشد و ما نباید دنبال آن برویم را به مخاطب گوشزد کنیم. انقلاب جنسی سعی کرده فراتر از یک هشدار باشد. خواسته است بینش و شناخت به مخاطب بدهد، بینشی که امروز در این حجم سنگین بمباران اطلاعات در فضاهای مجازی مسیر را مشخص کند. وقتی جمهوری اسلامی در این فضا کار فرهنگی خاصی نمیکند ناخودآگاه مخاطب در فضای غربی پیش می رود.
این بینش در مستند شما انگار مسیری است که اسلام مشخص کرده است. در حقیقت مستند میگوید مسیر ارضای جنسی یا باید از ازدواج دائم بگذرد یا موقت.
بحث دائم و موقت نیست. میخواهیم بگوییم که راهکار و بینشی که اسلام در مسائل جنسی دارد، جهانبینی برتری است که سعادت انسان را در این مسأله دیده است. نکته این است که جمهوری اسلامی سبک جنسی اسلامی را اصلاً پیاده نکرده است. حداقل باید بگوییم در پیاده کردن آن خیلی ضعیف بوده است. سبک غربی هم مشکلات خودش را دارد. اتفاقاً سبک غربی در جاهایی که توانسته در مسائل جنسی موفق باشد و توانسته جامعه را نسبت به مسائل جنسی سالم تربیت بکند، جاهایی بوده که اسلامی رفتار کرده است. هر جا که در دنیای غرب نسخه اسلامی اجرا شده موفق بوده و هر جا از این نگاه فاصله گرفته به انحطاط رفته است.
در غرب چه موفقیتی در حوزه مسائل جنسی با نگاه اسلامی وجود دارد؟
نگاه اسلام این است که نیاز جنسی باید ارضا شود مثل غذا خوردن، اسلام نمی گوید انسان نباید به نیازهای جسمیاش پاسخ دهد. اسلام میگوید نیاز جنسی باید به طور کامل ارضا شود و کسی نباید از آن خودداری کند مگر اینکه انسان نتواند و آن هم استثنائاتی دارد. در غرب جوانان وقتی نیاز جنسی دارند خیلی راحت میتوانند آن را ارضا کنند، به آنان آموزش و امکانات داده می شود که نیازهایشان را ارضا کنند. جوانی که در سنین 15، 16 و 17 سالگی است خیلی راحت میتواند این نیاز را برآورده کند. راحت میتواند پارتنر مورد نظرش را پیدا کند.
این اتفاق را اسلامی میدانید؟
بله، کلیت آن اسلامی است، اینکه با جنس مخالف ارتباط داشته باشی و نیاز خود را ارضا کنی اسلامی است. جالب این است که بیشتر این رابطهها در غرب متعهدانه است یعنی همین جور که در اسلام گفته میشود وقتی با یک فرد رابطه داری و باید به او متعهد باشی و در قاعده و چهارچوب رابطه را برقرار بکنی، آنجا هم همین اتفاق میافتد.
در مستند هم با افرادی که گفتگو شده بود همین تعهد قابل درک و برداشت بود.
دقیقاً. جو غالب جامعه غربی این است که اگر کسی در رابطه دو طرفه تعهد نداشته باشد خیانت کرده است. این موضوعی است که به بچهها در غرب یاد میدهند و امکاناتش را به آنها میدهند و شرایطش را هم مهیا میکنند که افراد روابط متعهدانه داشته باشند و روابطشان به گونهای باشد که حتماً نیازهای جنسیشان برطرف شود. در نقطه مقابل اتفاقی که در ایران میافتد بچهها از این ارضای نیاز جنسی دورند و شاید تا سنین خیلی بالا از آن محرومند.
گفتگوهای شما با افراد در تهران نشان میدهد آنان مقاومت جدی به ارتباط مشروع جنسی در سنین جوانی با اشاره به فرهنگ ایرانی دارند.
بله، فرهنگ ایرانی، فرهنگی است که نتیجه تفکر اسلامی نیست. یک فرهنگ سنتی است که سخنان مختلفی درباره ریشه آن هست ولی این فرهنگ امروز در ایران ریشه اسلامی ندارد و خیلی جدی و سنگین در خانوادههای ما حاکم است. جالب این است که در آنجایی که این فرهنگ رعایت نمیشود و افراد زیرآبی می روند و برخی خانوادهها به طور کلی وادادهاند و فکر میکنند که به سبک غربی رفتار میکنند، دقیقا این گونه است که به شیوه غربی رفتار نمیکنند. گاهی دیده میشود برخی روابط مطلقاً باز و بدون تعهد است، روابطی که هیچ قاعدهای در آن نیست و هیچ وقت علنی نمیشود و همیشه پنهان است.
البته تصویری که در ایران از روابط در غرب وجود دارد همین است اما روایتی که مستند انقلاب جنسی ارائه میکند چیز دیگری میگوید.
همین طور است. این موضوعی است که پژوهشگران و مستندسازان دیگر باید روی آن کار کنند. چیزی که ما از دنیای غرب درک کردیم این است که وقتی دو نفر با هم رابطه دارند، این رابطه را اعلام می کنند و اطرافیان، دوستان و آشنایان میدانند که این دو با هم ارتباط دارند. ممکن است این رابطه ازدواج دائم باشد یا نه دوست دختر، دوست پسر باشند اما فضا، فضای تعهد است. اتفاقی که در آنجا میافتد خیلی شبیه صیغه در اسلام است. همان طور که حاج آقای قاسمیان در فیلم، موضوع صیغه را مطرح میکنند اصل بر این است که موضوع علنی باشد نه پنهان و روابطی کاملاً مشخص باشد و فرد وقتی که زن یا شوهر دارد رسماً آن را اعلام کند و به عنوان همسر به آن نگاه کند هرچند موقت باشد. این اتفاقی است که در غرب میافتد.
اتفاق منفی در آنجا این است که برای آزادیهای اجتماعی حید یقف قائل نشدهاند، برهنگی و روابط غیرمتعارف را به صحنه جامعه آوردهاند و آن چیزی که باید در خانواده باشد را به کف اجتماع کشاندهاند. در نتیجه لذتی که قرار است دو جنس مخالف از هم ببرند جایگاه خود را از دست میدهد و رابطه دختر و پسر دیگر لذتبخش نیست. وقتی از سنین خیلی پایین، همهجور روابطی خیلی باز در جامعه هست و همه جور صحنهای در اجتماع میبینند، موضوع عادی میشود، وقتی هم عادی شد بنیان خانواده ضعیف میشود. آن وقت مردم مجبور می شوند به سراغ کارهای دیگر بروند، پدیدههای نویی مثل تجمع همجنسگراها که در مستند هم به آن پرداخته شده است. پدیدههای نوِ جنسی، گرفتاری جدید غرب است. سالیان سال است که در غرب این اتفاق افتاده است.
واکنشها بعد از انتشار مستند چگونه بود؟
اکثر واکنشها مثبت بود. چیزی که خود ما از آن میترسیدیم این بود که اقشار مذهبی این مستند را نپذیرند اما خدا را شکر اغلب آنان استقبال کردند. البته در اکران خصوصی به این جمعبندی رسیدیم که از کار استقبال میشود. این مستند برای گروههای مختلف مذهبی از کارشناس تا خانوادهها اکران خصوصی شد و دیدیم فضای مذهبی آن را پذیرفت. البته گروهها و افرادی هستند که میگویند این مستند زیادی شورش را درآورده است و نباید این قدر موضوع را باز مطرح میکرد.
دقیقا منظورشان چیست؟
مثلاً میگویند موضوع همجنسبازی را نباید اینقدر باز مطرح کنید. چون در مستند با همجنسگراها گفتگو شده است. میگویند این کار عادی سازی همجنسگرایی است ولی به نظر من مخصوصاً برای مخاطبی که در فضای اینترنت است و با همه این مسائل مواجه شده و شنیده است، اینکه ما بخواهیم آن را مطرح نکنیم و دربارهاش حرف نزنیم، راهکار درستی نیست.
درباره مسائل فقهی فیلم هم با روحانیون مختلفی صحبت کردیم، یکی از آنها حجت الاسلام قاسمیان است که در مستند هم حضور دارند. اینکه حد حیا و محرک بودن فیلم و ریبه داشتن آن متناسب با مخاطب اینترنتی و جوان چقدر است را با همین علما بررسی کردیم. سعی کردیم همه مسائل را چک کنیم. البته قید 18+ را گذاشتیم. این قید را گذاشتیم که اگر پدر و مادری خواست مستند را ببیند متوجه حساسیت موضوع آن باشد و قبلا چک بکند و بعد آن را به تنهایی تماشا کند. این اثر برای کسانی است که در معرض ازدواج و فضای رابطه با جنس مخالف هستند. ممکن است کسی بگوید بچه های 15 یا 16 ساله هم درگیر موضوع هستند و باید آن را ببینند که میتواند برای آنها هم اثرگذار باشد. در حقیقت با این قید میخواهیم بگوییم کسی که درگیر مسائل جنسی نشده، فیلم را تماشا نکند.
نگران نیستید با شما برخورد کنند؟
با ما برخورد زیاد شده است و یک مقدار هم در این باره پوست کلفت شدهایم ولی نمیخواهم این جو را بدهم که قرار است با ما برخورد شود. بالاخره این فیلمی است که در گفتمان انقلاب اسلامی تعریف میشود و جریان مستندسازی که از سال 88 شکل گرفت و جلوه آن را در جشنواره عمار دیدهایم، حرفهای انتقادی جدی را می زند. اگر برخی افراد میخواهند اینگونه القا کنند که حرفهایی که در این مستند و سایر مستندهای مشابه گفته میشود حرفهایی نیست که در مسیر انقلاب باشد، جریان مستندسازی انقلاب اسلامی این را قبول ندارد و اتفاقاً میخواهد بگوید اینها حرفهای انقلاب است. برای همین است که در مستند انقلاب جنسی، اولاً اینکه فیلمساز ظاهر و روزمهاش مشخص است، ثانیاً اینکه حرف فیلم، سخن اسلام است یعنی ما از ابتدا داریم از اسلام حرف میزنیم که در انتهای مستند به کتاب شهید مطهری درباره مسائل جنسی و یکی از علمای اسلامی ارجاع داده میشود. حالا اینکه برخی نپذیرفتند و برخورد کردند ما به این موضوع عادت کردهایم.
ظاهراً میخواهید قسمتهای بعدی این مستند را هم بسازید.
کلیت کار، داستان انقلاب جنسی و جنبههای دیگر آن است. اجازه بدهید که بیشتر توضیح ندهم چون اصل کار میسوزد. طرحی در این باره داریم. این مستند جزو مستندهایی بود که ابتدا سناریواش نوشته شد. اول تحقیقات انجام شد بعد سناریو را نوشتیم. بعد از آن به مرحله فیلمبرداری رسید و شاید فقط 10 تا 20 درصد در اجرا متفاوت از سناریو عمل شد.
مخاطبان کی منتظر قسمت دوم باشند؟
تلاشمان این است که در اردیبهشت سال بعد حاضر شود.
در پایان اگر مطلبی هست بفرمایید.
ما در آرمان مدیا کارها را اینترنتی عرضه میکنیم. این کار هیچ حامیای نداشت. ابتدا که طرح را به افراد ارائه کردیم هیچ کس حاضر نشد از آن حمایت کند. گفتیم اشکال ندارد خودمان میسازیم. بعد از ساخت هم حمایت نشد. فیلم کاملاً مستقل و با هزینه شخصی ساخته شد ولی خدا را شکر به حدی رسیدیم که مخاطبمان را پیدا کردیم و مخاطبهای ما هم خدا را شکر بحث کپی رایت و حق مؤلف را رعایت میکردند و این اتفاق خیلی ارزشمندی است. افرادی بودند که آثار قبلی را دیده بودند و به ما گفتند فیلم شما را دیدیم، بعداً فهمیدیم که باید پولش را میدادیم، یک شماره حساب بدهید پولش را واریز کنیم. خدا را شکر مخاطب مستندهای اجتماعی به بحث کپی رایت و مالکیتش خیلی توجه میکند. بر همین اساس کارهایمان را میفروشیم و از کنار فروش این کارهاست که کارهای بعدی را میسازیم و کار درآمدزا میشود. حتی اگر هیچ سازمان و نهادی از کار حمایت نکند، خودمان با حمایت مخاطبان کار بعدی را میسازیم. کسی که بخواهد این فیلم را تهیه کند به سایت 1film.ir مراجعه میکند. قیمت لینک دانلود هم 3900 تومان است. اکثر کسانی که خریدند گفتند این قیمت خیلی کم است و کارتان خیلی ارزش داشت اما نُرم بازار همین قیمت است.
امروز سعی کردهایم روی پای خودمان بایستیم چون هم موجب شده فرز و چابک باشیم و کمهزینه کار را تولید کنیم و هم اینکه کار را با کیفیت بسازیم. آغاز فیلمبرداری مستند 1 جولای بود و دو ماه بعد کار تمام شد. البته قبل از آن پژوهش داشت اما کار اجرایی دو سه ماهه انجام شد. این مدل کار کردن را در «میراث آلبرتا» و «33 سال سکوت» داشتیم. کم کم به این نتیجه رسیدیم که کار را بفروشیم و مخاطب با خرید لینک دانلود کار را تماشا کند و ما بتوانیم با مخاطب زندگی کنیم تا با نهادهایی که بودجه عمومی دستشان است.
منبع: روزنامه افکار