جهان نیوز - دکتر محمد حسین محترم: نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپایی و آمریکایی از جهات مختلف حائز اهمیت و درخور توجه ویژه است که به فراخور توان به برخی از این امهات اشاره میکنم.
1- مخاطب قراردادن مستقیم جوانان اروپایی و آمریکایی- با توجه به اینکه جوانان امروزی در کشورهای اروپایی مثل هر کشور دیگری قطعاً مسئولان و سیاستمداران آینده غرب محسوب میشوند، پیام رهبر معظم انقلاب به آنها در حقیقت یک سرمایهگذاری دراز مدت برای جهان اسلام است تا فکر و اندیشه جوانان امروزی اروپا و آمریکا با فریبکاری و اقدامات تناقضآمیز سیاستبازان و مسئولان قدرتطلب خود آشنا شود و مسائل و حوادث را با نگاهی به حقایق موردجستوجو و تجزیه و تحلیل قرار دهند که این خود میتواند حداقل از نگاه و مواضع تند و عنادآمیز و البته غیرمنطقی غرب علیه اسلام در آینده بکاهد. چرا که جوانانی که آینده سیاسی جهان در دستان آنهاست، اگر با آگاهی بخشی بیدار شوند و کنترل اوضاع را در دست بگیرند، میتوانند «تغییر» ایجاد کنند و «بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه» را با جهان اسلام پیریزی کنند. لذا رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجه این موضوع شدهاند و جوانان اروپایی و آمریکایی را مخاطب قرار دادهاند.
2- خنثی کردن استفاده ابزاری غرب از جوانان- در شرایط کنونی این نامه و هم چنین نامه قبلی و شاید نامههای بعدی میتواند موجب روشنگری جوانان اروپایی شود تا آنها حداقل در کوتاه مدت به عنوان ابزاری در جهت تحقق اهداف سیاستبازان غربی قرار نگیرند. اهمیت مخاطب قرار دادن جوانان اروپایی از آن جهت است که در حال حاضر مواجه با مسائل مهم و تلخی هستند و دولتها و رسانههای غربی حقایق را از آنها کتمان میکنند تا زودتر به مقاصدشان که نابودی تمام دولتهای مستقل است، برسند. لذا مخاطب نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی، جوانان و نه مقامات ریاکار غربی و آمریکایی است تاجوانان اروپایی و آمریکایی با خواندن این پیام بفهمند اقدامات دولتمردان غربی و آمریکایی و کشورهای دست نشانده آنها همچون عربستان نتیجهای جز «شر» ندارد.
3- استفاده از فضای مجازی و رسانه اینترنت- نکته جالب توجه و مهم این است که رهبر معظم انقلاب رسانه اینترنت و فضای مجازی را برای مخاطب قراردادن جوانان اروپایی و آمریکایی انتخاب کردند. مخاطب قراردادن جوانان اروپایی از سوی رهبرمعظم انقلاب از طریق فضای مجازی نشان میدهد که چگونه میتوان یک تهدید را به یک فرصت استثنایی تبدیل کرد. ابزارهای ارتباطی جدیدموجب شده تا رسانههای جمعی دیگر نتوانند واقعیتها را پنهان کنند.لذا جوانان اروپایی و آمریکایی از طریق رسانههای اجتماعی میتوانند نامه رهبر انقلاب را بدون سانسور رسانههای تحت کنترل صهیونیستها در کشورهایشان بخوانند.
4- دفاع از اسلام ناب در هر زمان و با هر وسیله ممکن- بعد از آن که بر همگان روشن شده که غرب و آمریکا با به وجود آوردن حوادث خشونتآمیز و تروریستی قصددارند وابستگی عاملان چنین اقدامات افراطگرایانهای را به جهان اسلام القا کنند، رهبر معظم انقلاب با تمام ظرفیت حقیقی و حقوقی خویش وارد میدان این مبارزه شدهاند تا با روشنگری از اسلام ناب محمدی دفاع کنند. لذا انتشار نامه، مخاطب قراردادن جوانان اروپایی و استفاده از فضای مجازی سه پارامتر مهمی هستند که رهبر معظم انقلاب اسلامی در این میدان کارزار از آنها به خوبی بهرهبردند.
5- صدور اسلام با کار فرهنگی- از آنجایی که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بر پایه تحول فکری و بنیان فرهنگی از طریق روشنگری و آگاهی بخشی پیریزی شد و به پیروزی رسید، گسترش تفکر اسلام ناب محمدی و انقلاب اسلامی در جهان نیز نیاز به روشنگری و آگاهی بخشی دارد، امری که سالها مغفول مانده بود و اکنون رهبر معظم انقلاب با نگاه استراتژیک و درک عمیق این مهم، آن را در دستور کار همه اندیشمندان و متفکران و گویندگان و نویسندگان و دانشگاهیان و حوزویان و رهبران ملتهای جهان قرار دادند.
6- درک رویش معنوی نامحسوس در اروپا و آمریکا- از آنجایی که رهبرمعظمانقلاب رویش معنوی آرام و نامحسوس را در اروپا و آمریکا با محوریت جوانان حس کردهاند، لذا برای تقویت این رویش و تبدیل آن به یک جریان پویا و تأثیرگذار، جوانان اروپایی و آمریکایی را مخاطب قرار دادند تا بتوانند در آینده بین پیشرفتهای «مادی» و «معنویت» همگامی ایجاد کنند.
7- تفکر درباره ریشه تروریسم نه ثمره آن- همانگونه که رهبر معظم انقلاب در نامه قبلی برشناخت درست و بدون واسطه جوانان اروپایی از اسلام و تعامل صحیح با جهان اسلام تأکید کرده بودند و از جوانان اروپایی و آمریکایی خواسته بود تا درباره «انگیزههای سیاهنمایی گسترده» علیه اسلام «پرسش و کاوش» کنند، محتوای نامه اخیر ایشان نیز بر شناخت درست و صحیح «ریشه و اندیشهها»، «عاملان اصلی تروریسم» و «حامیان تروریستها» تأکید داشت و از جوانان اروپایی و آمریکایی خواستند قبل از پرداختن به حوادث تروریستی، اندیشهها و عاملان و حامیان این حوادث تلخ و خسارتبار را بشناسند و آنها را مخاطب و مورد پرسش قرار دهند تا به جای اینکه از خود سؤال کنند که چرا چنین حوادث خشونتآمیزی به وجود میآید، از عاملان این حوادث سؤال کنند که چرا چنین حوادثی را بوجود میآورند؟ و چرا با حوادث مشابه تروریستی در نقاط مختلف جهان با معیارهای دوگانه برخورد میکنند؟ چرا یکی را محکوم میکنند و یکی را حمایت؟!
8- هشدار درباره پروژه نفوذ آمریکا و غرب- این نامه در حقیقت یک بار دیگر نسبت به «خطر نفوذ» و «هجوم نرم» فرهنگ غربی به فرهنگ بومی کشورهای غیرغربی هشدار میدهد که چگونه غرب با استفاده از این «خشونت خاموش» و بهرهگیری از شبکههای جهانی رسانهای به دنبال «شبیهسازی فرهنگی» در کشورهای جهان بویژه در جهان اسلام برای «تحمیل فرهنگ وارداتی» خود است.
9- افشای چهره تروریسم دولتی- رهبر معظم انقلاب در نامه اخیر با این عنوان که «تروریسم درد مشترک ما است» و با اشاره به حوادث تروریستی پاریس تلاش کردند از این فرصت فراهم شده، از چهره تزویر «تروریسم دولتی غربی- صهیونیستی» پرده بردارند و به جهانیان بفهمانند که مسئله فلسطین و ظلمی که به فلسطینیان میشود همچنان مسئلهای اساسی و محوری در وضعیت کنونی غرب آسیا است و بار دیگر درد و رنج ملتهای فلسطین و عراق و یمن و بحرین و سوریه و افغانستان و پاکستان و... را به گوش جهانیان رساندند که چگونه بر مردم این کشورها در دنیای اسلام، حوادث بسیار بزرگتر و خشنتری با حمایت قدرتهای بزرگ تحمیل میشود.
10- فهم درست از اسلام- رهبر معظم انقلاب از جوانان غرب خواستهاند تا شکاف موجود میان فهم درست از اسلام و شیوه اشتباه موجود را پر کنند. در این پیام به خوبی به برخی از انحرافات روشن دولتهای غربی درباره اسلام و همچنین انحراف برخی از کشورهای مسلمانان منحرف اشاره شده که چگونه انحراف فکری در برخی از کشورهای اسلامی همسو با انحراف فکری کشورهای غربی درباره اسلام است.
11- واکنش سران غرب به این پیام- هیچ شک و تردیدی نیست که همه مقامات جهان از محتوای این نامه آگاه شدهاند. واکنش مقامات کشورها به این پیام در چارچوب سیاست سلطهطلبانه غرب خواهد بود و محتوای نامه به گونهای حقایق را بیان میکند که هر خواننده و مخاطب این نامه میتواند چشم باز کند و دهها مورد از مصادیق مفاهیم و حقایق بیان شده را در اطراف خود ببیند و جستوجو کند. لذا روشن شدن مظلومیت ملتها و همچنین به حق بودن خواستههایشان باعث میشود که کشورهای غربی در موضع متناقضی قرار بگیرند. کشورهای غربی از یک طرف نمیتوانند این پیام را به عنوان یک نوع گفتوگوی مسالمتآمیز رد کنند و از طرف دیگر چون بااهداف و سیاستهای پلید آنها در تضاد است، نمیتوانند آن را بپذیرند. پس تنها راهی که برای آنها میماند، سیاست سکوت است.
12- سونامی رسانهای- نامه رهبر انقلاب همچون یک سونامی در همه رسانههای جهان و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر شد. اما برخی رسانههای بیگانه که نتوانستند در برابر این سونامی مقاومت کنند، مجبور شدند با کنار گذاشتن سیاست سکوت، آن را مصادره به مطلوب کنند و فقط بخشهایی از آن را بازتاب دهند. لذا تلاش کردند بدون اشاره به جنایات تروریستی و خشونتآمیز غرب و آمریکا علیه ملتها و با برجستهسازی حوادث پاریس، رویکرد نامه رهبر انقلاب را صرفاً در حد واکنش به حملات تروریستی پاریس و محکومیت این حملات وانمود کنند. همانگونه که پس از حمله به دفتر مجله شارلیابدو، این رسانهها تلاش کردند وانمود کنند که نامه اول رهبر معظم انقلاب در محکومیت یهودیستیزی و اسرائیلستیزی بوده است!!!. دنیای استکبار برای کاهش پیامدها و تأثیرات عمیق این نامه و سونامی رسانهای آن، حتی شبکه اجتماعی توییتر را مجبور کرد به تعلیق گسترده حسابهای کاربرانی دست بزند که این نامه را پوشش داده بودند.
منبع:کیهان