جهان نیوز - دکتر شهریار زرشناس: مسئله نفوذ دشمن به مزرهای اعتقادی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور به عبارت دقیقتر، روی دیگر سکه استحاله است. خطری که این روزها در سایه سادهلوحی برخی با آن رو به رو هستیم، عبارت است از نوعی تحرکات استحالهطلبانه که از رهگذر امپریالیسم سرمایهداری در کشور فعال شده است. دشمنان قدیمی و زخمخورده نظام سعی بلیغی صورت دادهاند تا از طریق این جریان فریبخورده بدون تهاجم نظامی و از طریق نفوذ در عرصه دیپلماسی، جنگ نرم خصمانه، تبلیغات به ظاهر صلحآمیز و بعضاٌ دوستانه و ایجاد بستر گستردهتر برای مبادلات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مقدمات تهاجم تمام عیار علیه نظام اسلامی را فراهم نمایند. استکبار به این نتیجه رسیده است که فرایند نفوذ، جادّه یک طرفه نیست و تاثیرگذاری زمانی میسور است که زمینهای در داخل وجود داشته باشد. در این رابطه موارد زیر قابل اعتناست:
1- نمونه گویای استحاله و زمینهسازی نفوذ از منظر تاریخی «نیکیتا خروشچف» نخست وزیر اتحاد جماهیر شوروی است که با مطرح کردن طرح «همزیستی مسالمتآمیز» در واقع روند شکست یکپارچگی و اقتدار ایدئولوژیک را در حزب کمونیست کلید زد. پیش از آن، تز رسمی شوروی گسترش انقلاب جهانی با سیاق منشور حزب کمونیست بود اما طرح چنین موضوعاتی بدون در نظر گرفتن مقدمات و جوانب آن، موجب شد تا امپراطوری شرق متلاشی شده و به موزههای تاریخ سیاسی برود. اظهارات و مواضع برخی مسئولین کشور از جمله در پوشش شعار «تعامل سازنده» با دنیا نیز در خوشبینانهترین حالت خطراتی را به دنبال خواهد داشت که قطعاً مورد نظر و دلخواه دشمن است.
معیارهای ظالمانه جاری در جهان مورد پذیرش جریان طرفدار تعامل و تنشزدایی در کشور است و احزاب و گروههای وابسته به آن، به صراحت اعلام میکنند تنها توسط چنین معیارهایی است که کشور میتواند در عرصه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد و به پیشرفت در ابعاد گوناگون دست یابد. تمام سخن این افراد همان اباطیل نخ نما شده است که در جریان فتنه تکرار شد؛ یعنی اینکه برای پیشرفت نظام باید از شعارهای انقلابی و آرمان گراییمان دست کشید، با نظام جهانی کنار بیاییم و در چارچوب استانداردهای آن قرار بگیریم. این نگاه، دقیقاً برخلاف نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی است که معتقد بودند نظامات ظالمانه فعلی جهان باید برچیده شود و هیچ ساز و کاری که استکبار به رهبری آمریکا طراح آن است، نباید مورد پذیرش قرار گیرد.
2- برخی مهرههای وابسته به آمریکا برای عملی کردن پروژه نفوذ، فضایی را طراحی کردند که تحریمها بر اساس آن شکل گرفت، سپس اینگونه وانمود کردند که فشار اقتصادی، نتیجه ایستادگی سرسختانه در مقابل نظام جهانی است و چنانچه با سیاست تعامل سازنده با دنیا گفتگو کنیم، تحریمها نیز برداشته میشوند. به عبارت دیگر، اگر تحریمها فشار روانی در جامعه ایجاد نمیکرد و پیادهنظام استکبار نمیتوانست فشار اقتصادی را با مسئله رابطه ما با نظام جهانی گره بزند در نتیجه جریان استحالهطلب نیز در داخل نظام قادر نبود عرض اندام نماید.
3- رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران، موضوعات مطرح شده درباره رابطه با آمریکا را به فراست سادهلوحانه و سادهاندیشانه دانستند و آن را به معنای نفوذ و باز کردن راه تحمیل تعبیر نمودند. اما در مقابل برخی در تلاشند به جامعه اینگونه القا کنند که دشمن به دنبال کسب اعتماد است، با ما دشمنی ندارد و موضوعات پیش آمده سوء تفاهمی ساده بین ایران و غرب است؛ باید به غرب اعتماد کرد و تنها در این صورت است که آنها راضی شده و مسائل به سادگی حل میشوند!
4- از منظر فرهنگی که یکی از مهمترین دغدغههای دلسوزان نظام است، دشمن در صدد تزریق مالی بزرگی به جاده صافکنان جریان نفوذ است. این جریان با استفاده از مترجمان، داستاننویسان و شاعران در صدد است ذائقه فرهنگی مردم را تغییر دهد و برای اثبات این مدّعا فقط لازم است سری به ویترین کتابفروشیها زده شود. درونمایه آثاری که متاسفانه در برخی از این آثار مشاهده میشود ترویج دهنده سبک زندگی سکولار نئولیبرال است، یعنی حتی این درونمایه، ترویج دهنده سبک زندگی سکولار لیبرال هم نیست! چرا که سکولار لیبرالها در سبک زندگی خود معتقد به برخی چارچوبهای اخلاقی هستند و احکام اخلاقی داشتند مانند «لاک» و «کانت» که جهان را بدون معنا تفسیر نمیکردند اما مقصود آنها از معنای زندگی، بُعد بورژوا و لیبرالی بود.
5- مساله مهم دیگر که ارتباط مستقیمی با فرهنگ دارد، باز کردن حساب ویژه بر موضوع ورود سرمایه های خارجی به کشور است، زیرا سرازیر شدن بدون ملاحظه سرمایه خارجی میتواند به تحرک جریان نفوذ به صورت فوقالعاده بیفزاید. با کمال تأسف پیوسته این توهم به جامعه القاء میشود که بدون آمدن سرمایه خارجی، شرایط کشور دچار تغییر نمیشود در حالی که مشکل ما عدم ورود سرمایههای خارجی نیست، بلکه رابطه و نسبتی است که نظام اسلامی با سرمایه خارجی دارد. سرمایههایی که با هدف غارت منابع و استعدادها به کشور بیایند قطعا زمینه نفوذ فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی را نیز فراهم خواهند کرد. روزنه نفوذ در اقتصاد یعنی وخیمتر شدن شرایط اقتصادی به میزان کاسته شدن از استقلال اقتصادی. وقتی شرکتهای خارجی وارد کشور شوند به تک تک افراد به عنوان نیروی کار و بازار زنده برای فروش کالاهایشان مینگرند و وفور کالاهای غربی، فرهنگ و سبک زندگی ما را به تدریج تغییر خواهد داد. امروز، خوشحالی و استقبال از شرکتهای خارجی پشت کردن به اقتصاد مقاومتی و لبخند زدن به استثمار است. اگر پیش نیاز زندگی راحت اقتصادی، وابستگی است، کشورهای نظیر پرو، هایئتی و بنگلادش اکنون باید بهترین کشورهای دنیا بودند.
اینجاست که باید دریافت چرا سکاندار کشتی انقلاب مکرراً بر مضرّ بودن ارتباط با آمریکا تاکید داشته و هیچ نفعی را بر آن مترتب نمیدارند. اگرچه ممکن است استکبار در مواقفی فرصتهایی برای نفوذ یافته باشد اما باید هوشیار بود که هدف اصلی آنان «تغییر محاسبات مسئولان و تغییر افکار مردم در خصوص مسائل انقلابی، دینی و مصالح ملی کشور» است. راه چاره برای مقابله با «خوی تجاوز و نفوذ»، افزایش «تواناییهای علمی و تجهیزاتی در قالب نوآوریها» است. در هر برههای از انقلاب که نوآوری، ابداع، تلاش و توکل بر خداوند حضور و بروز داشته است، قادر بودهایم موانع را یکی پس از دیگری پشت سر بگذاریم و هر جا که به دشمن اعتماد کردهایم، آثار شوم آن را متحمّل شدهایم. شکی نیست که نمایش مضحک رابطه با آمریکا و توطئه نفوذ هم مانند دیگر نقشهها محکوم به شکست است و سرانجامی جز سرافکندگی برای مهرههای حقیر داخلی و اربابان خارجی آنان نخواهد داشت.