يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 19 May 2024
 
۰

حرکت مرموز کعب الاحبارهای نوظهور

سید محمدحسین وفایی
سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۳۳
کد مطلب: 242921
داستان کعب الاحبار و ورود اسرائیلیات توسط او و امثال او در بین امت اسلامی داستانی بس درس آموز و روشنگر است. البته اگر بصیرت چراغ روشن دل و ذهن ما باشد.
جهان نيوز - سید محمدحسین وفایی:
در سراسر تاریخ و هرجا که اسلام حضوری مقتدر داشته است دست ناپاک و آلوده یهودیان متعصب و در راس آنها ودر صده اخیر صهیونیسم جهانی در تفرقه افکنی و ایجاد آشوب اجتماعی و فرافکنی در افکار ملتها را می توان مشاهده کرد.

توجه کنیم که امروز به برکت خونهای پاک جوانان این سرزمین و مجاهدات فراوان بزرگان دین و علماء و روحانیان بزرگ و عدالت محور و با رهبری بزرگ رهبر مظلومان جهان و اسطوره استکبارستیزی حضرت امام خمینی (ره) و هدایتهای داهیانه رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله العالی نظام اسلامی که همانا زمینه ساز حکومت جهانی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا خواهد بود به درجه ای از عزت و آبرو رسیده است که شکستن هیمنه پوچ استکبار و در راس آنها امریکا و صهیونیسم جهانی و همچنین رشد و بلوغ سیاسی ملتهای مسلمان را بحق باید مرهون این حرکت عظیم و غیر قابل انکار دانست.

اما کعب الاحبارهای امروز در ادامه سیاست های ننگین نژادپرستان اسلام ستیز یهود و صهیونیسم ندایی مشکوک را از حلقوم عده ای معلوم الحال سر می دهند و در راستای سیاستهای مرموز صهیونیستی از هیچ کوششی فرو گذار نمی کنند.

رژیم جعلی اسرائیل در گفتار و کردار و پیدا و نهان نظام اسلامی ایران را دشمن واقعی و سرسخت خود می داند و در ایجاد رخنه در این نظام و به خیال خودش یافتن راهکارهایی برای به شکست کشاندن آن از هیچ خدعه ای فروگذار نکرده و نمی کند از سوی دیگر عده ای به نام باز گشت به نیاکان و ممزوج ساختن پیشینه تاریخی و ملی ما با حکومت اسلامی در صددند تا نقش کعب الاحبارها را در دوران بازی کنند و در حرکت نظام اسلامی با این قبیل ترفندها وقفه ای هر چند اندک ایجاد نمایند و از سوی دیگر عده ای دیگر همزبان و هم قلم بیگانه می شوند.

داستان کعب الاحبار و ورود اسرائیلیات توسط او و امثال او در بین امت اسلامی داستانی بس درس آموز و روشنگر است. البته اگر بصیرت چراغ روشن دل و ذهن ما باشد.  

پس از پیامبر اکرم (ص) و در ادامه برخی فتنه گریها که از ناحیه معاندان در زمان خلفاء ثلاث و بعد از آنان معاویه در جامعه اسلامی آن دوران بروز می کرد، یکی از بارزترین ترفندهای معاندان اسلام ستیز منع تدوین و کتابت احادیث شریف رسول خدا در جامعه اسلامی بود و سبب شد تا از این رهگذر خسارات فراوان وغیر قابل جبرانی به جامعه اسلامي تحمیل شود و موجب بروز پيامدهاي تلخ و ناگواري در جامعه اسلامي شود. تفسیر و توضیح مقوله منع تدوین حدیث را به اهل فن واگذار می کنم اما یکی از بزرگترین خسارات این اقدام دین ستیز در آن دوران ورود اسرائیلیات در بدنه اجتماع و افکار امت اسلامی بود که آن را به جهاتی می توان هدف تام و تمام یهودیان متعصب و اسلام ستیز در آن دوران دانست که می توانست زمینه ساز بسیاری از انحرفات در جامعه نوپای اسلامی شود.   
 
سياست منع تدوين حديث از زمان معاويه به بعد، آثار منفي بسیاری را هويدا کرد. معاويه با تکیه بر فقدان خود ساخته احادیث متقن و موثق نبوی در میان جامعه اسلامی به گروهي از صحابه مانند ابوهريرة و كعب الاحبار و عمرو بن العاص و عبدالله بن عمر اجازه حديث داد. هدف معاويه از اين امر معارضه و جلوگيري از خلافت علي(ع) بود زيرا آن حضرت بعد از پايان جنگ جمل در حضور صحابه با يادآوري ماجرای غدير بر حقانیت خويش در امر خلافت تأكيد نمود و اين در حالي بود كه معاويه در صدد خلافت پسرش يزيد و بني اميه بود. معاويه در جلوگيري از ذكر فضائل علي(ع) و سنت قرار دادن سبّ و دشنام علي(ع) تا آنجا كوشيد كه خلافت خلفاء ثلاثه در كنار توحيد و رسالت جزء اعتقادات خلل ناپذير مردم شد. معاويه براي اثبات صحت خلافت خودش و يزيد در ترويج انديشه جبرگرايي از كعب الاحبار و ابوهريرة مدد جست و احاديثي در مورد قداست خلفاء ثلاث در ميان مسلمين رواج داد.

اما در بین این گونه افراد نقش کعب الاحبار را می توان به طور ویژه مورد مداقه قرار داد.

در زمان خلافت عمر، مردي از اهل يمن به نام کعب بن ماتع حميري از خانواده ذي رعين و بعضي گفته اند از خاندان ذي الکلاع با کنيه ي ابواسحاق که از بزرگان علماي يهود و معروف به کعب الاحبار بود، به مدينه آمد. و در همان زمان بظاهر مسلمان شد.

بسياري از اصحاب او را مي شناختند، زيرا او ساکن مدينه بود، در نزد خلفاي دوم و سوم منزلتي داشت، و روايات زيادي از متن تورات نقل کرده است و جمعي از اصحاب معروف و مشهور امثال ابوهريره، عبدالله بن عمر، و از سویی  عمرو بن عاص و معاويه بن ابي سفيان آن روايات را با تصور اینکه از متن تورات نقل شده است حفظ کردند. که سوابق هریک از ایشان برای همگان روشن است و مجال پرداختن به آن نیست.

این بظاهر مسلمان و یهودی متعصب و معاند اسلام بر عقل و انديشه ي جمعي از اصحاب مسلط شده بود و از بازيگريهاي او حتي خليفه ي بزرگ عمر بن خطاب در امان نماند. و در ماجرای قتل عمر داستانی قابل تامل دارد و برای اهل سیاست خواندنی است و اهل اندیشه را به تفکر وا می دارد. 

روایت شده است که کعب مرگ عمر بن خطاب را پیشگویی کرده بود. 
در این داستان پردازی کعب به عمر بن خطاب می گوید: امیرالمومنین، شما باید وصیت خود را بنویسید زیرا بعد از سه روز خواهید مرد.
 عمر: چگونه می دانی؟
 کعب: آن را در کتاب خدا (تورات) یافتم.
عمر: سوگند به خدا، تو عمر بن خطاب را در کتاب تورات یافتی؟ 
 کعب: سوگند به خدا که نه، بلکه شرح حال شما را یافتم و می دانم زمانتان به پایان رسیده است. 
عمر: ولیکن من احساس درد و یا مریضی نمی کنم. 
روز بعد کعب به سراغ عمر آمد و گفت: امیرالمومنین یک روز گذشت و شما فقط دو روز فرصت دارید. 
روز بعدی کعب دوباره به سراغ عمر آمد و گفت: امیرالمومنین دو روز گذشت و شما فقط یک روز و یک شب فرصت دارید. 
در روز بعد ابو لولو با خنجری دوسر در دست ظاهر شد و شش ضربه به عمر زد. یکی از این ضربه ها به ناف او خورد و او را کشت. تاریخ طبری، جلد چهارم، صفحه 191
مدتی بعد کعب به سوریه رفت و یکی از مشاوران معاویه شد. او عمر درازی داشت و بیش از ۱۰۰ سال زندگی کرد. 


اما در همان ایام و مصادف با خلافت خلفاء ثلاث، علی علیه السلام نیز در جامعه اسلامی حضور داشت ولی کعب جرات نزدیک شدن به امیر مومنان علی علیه السلام را نداشت. از سوی دیگر طبق نقلی امام علی علیه السلام نسبت به او فرموده است: «براستي که او کذاب است.» اما کعب در امور خلافت عمر و عثمان دخالت می کرد بطوری که وی با استفاده از خوش قلبي خليفه ي دوم و به سبب دشمني خاصی که نسبت به اسلام داشت، با زيرکي تمام، خليفه را نسبت به لزوم دور نگهداشتن خلافت از امام علي عليه السلام قانع کرده بود. و شگفت آن بود که خليفه چنان اطميناني به او پيدا کرده بود که کعب را در دستگاه خلافت، طرف مشورت در امور مهم حکومت خود قرار می داد. 

کعب با ممزوج ساختن حق و باطل و ریختن آن به کام حکومت وقت سبب شد تا خلیفه دوم به خیال آنکه گفته های کعب الاحبار همان گفته هایی است که از رسول خدا شنیده و با اعتماد کامل به او بر آن شد تا خلافت را حق علی علیه السلام ندانسته و موجب شود تا حکومت اسلامی همچنان به بیراهه ادامه دهد. 

دلایل دشمنی کعب الاحبار با امام علی علیه السلام نیز می تواند روشنگر بسیاری از حقایقی باشد که امروزه نیز دست از گریبان امت اسلامی بر نداشته است.

توجه کنیم که کعب نسبت به امام علي عليه السلام به عنوان شکننده شوکت يهود در شبه جزيره ي عربستان، کینه ای بس عمیق داشت و مي ديد که اگر امام عليه السلام به مقام رهبري و زمامداري برسد، آثار يهود تا ابد محو خواهد شد.

کعب می دید علي عليه السلام مردي استوار در دين است؛ از هيچ عيبي چشم پوشي نمي کند و از هيچ لغزشي نمي گذرد، و می دانست که او به عنوان جانشین پیامبر اکرم به عنوان موفق ترین زمام دار تاریخ امت اسلامی را به سرمنزل مقصود خواهد رساند پس به این باور رسیده بود و آن را نیز تبلیغ می کرد که اين کارها (روش و منش امیر مومنان) با سياست سازگار نيست و نباید او(علی علیه السلام ) به خلافت برسد. 

عجيب اين که خليفه ي دوم با وجود هوشياري زياد سخن کعب را به عنوان حکم قطعي و مرز بين حق و باطل پذيرفت.

به اين ترتيب يک يهودي متعصب و اسلام ستیز وارد ارکان حکومت اسلامی آنزمان می شود و ادعا می کند که از گذشته و آينده آگاه است او در سایه بی بصیرتی و عداوت و کج فهمی برخی خواص مي تواند با نفوذي که نزد خليفه اي چون عمر بن خطاب به دست آورده مسير بخش بزرگی از امت اسلامی را به بی راهه تغيير دهد. و اینجاست که آه از نهاد دلسوزان آن زمان اسلام بلند شد و امروز نیز شاهدیم که عده ای با ادعاهای کذب همان راه را می روند و چه مصیبت بزرگیست این نفاق هفت رنگ برخی کعب الحبارها!!!

نفوذ کعب پس از وفات عمر، پيوسته رو به فزوني مي رفت. تا جایی که خلافت معاویه را طبق نقلی در الکامل ابن اثير، ج 3، ص 76؛ تاريخ طبري، ج 4، ص 343 .از پیش دانسته خود معرفی و در افکار و اذهان جامعه اسلامی رسوخ می دهد. در این کتاب آمده است موقعي که خليفه سوم از مکه برمي گشت و معاويه و کعب نيز همراه او بودند، ساربان اشعار زير را سروده و با آهنگ مي خواند: 
شتران سواري لاغر اندام و ناقه هايي که از لاغري و گرسنگي مانند کمان خميده اند، مي دانند که امير و زمامدار پس از عثمان، علي است. در حالي که زبير جانشين مورد رضايت است، و طلحه که حامي و مدافع زبير است، علاقه مند به اوست. 
کعب نیز در حالي که پشت سر عثمان حرکت مي کرد گفت: « به خدا سوگند دروغ گفتي، بلکه امير و فرمانروا صاحب استر خاکستري است. » و منظور او معاويه بود و وانمود مي کرد آن خبر را در تورات ديده است. 
 در حقيقت اين يهودي اسلام ستیز به این وسيله حمله ي خود بر امام علي عليه السلام را پي مي گرفت و آتش حرص و طمع معاويه را براي رسيدن به خلافت، مشتعل مي ساخت. 


در چنین شرایطی که یک یهودی اسلام ستیز و مخالف سرسخت ولایت علی و اولادش در جزیره العرب تا آنجا پیش رفته که حکومتهای آن روزگار او را طرف شور قرار می داده اند و او نیز با لطایف الحیل تا آنجا پیش رفته که برای حکومت معاویه و فرزندش زمینه سازی می کند چه انتظاریست که به جعل حدیث از بافته های سراسر کذب و نیرنگ خود دست نیازیده تا به این وسیله ضمن ادامه دشمنی با اسلام و ولایت ائمه هدی علیهم السلام به نیات پلید و متعصبانه خود از جمله ایجاد شکاف در جامعه اسلامی دست پیدا کند.

او با جعل حدیث و انتشار آن از طریق دستگاه حاکم آن دوران باعث شد تا اسرائیلیات در عمق افکار مسلمانان با رنگ و بوی اسلام نفوذ کند.

خصوصیت کعب الاحبارها همین است، اگر درب خانه بسته شود از پنجره می آیند و اگر پنجره را چارمیخ کنی از لوله دود کش وارد می شوند. اینها مانند ویروس از هر خللی وارد می شوند.

احوالات امروز را ببینید؛
ورود مرموز برخی جریانها و تفکرات منحرف و اسرائیلیات مدرن و.... در کالبد برخی مجموعه ها می تواند بیانگر نفس کشیدن برخی کعب الاحبارهای جدید باشد.

بصیرت مورد تاکید رهبر معظم انقلاب باید آگاهان و فعالان جبهه انقلاب را چراغ راهی باشد تا در انتخابات آتی ریاست جمهوری از ورود کعب الاحبارها جلو گیری شود. البته در این خصوص مطالب بسیاری هست که  بزرگان این میدان به وقتش به آن خواهند پرداخت.

اما خوب است بدانیم که هر وقت کسی غوره نشده می خواهد مویز شود از دو حال خارج نیست؛ یا اینکه ناپخته است و راه سیاست نمی داند و یا آنکه در ادامه یک جریان مرموز و به عنوان بدلی برای عامل اصلی معرفی می شود مثل برخی اشخاص که در سایه، حرکت مهره های شطرنج را مدیریت می کنند. نمونه های آنها بسیار است. 

و اما به تازگی تشکل های نوظهوری نیز خودنمایی می کنند. گذشته از سوابق سیاسی این گروه ها، باید توجه داشت که کعب الاحبارها در این گونه مواقع راحت تر از هر وقت دیگری در بدنه حکومت اسلامی نفوذ می کنند، توجه کنیم که  اینها ممکن است از آن جماعت گروه‌های خلق الساعه ای باشند که هر یک به منظوری و با هدفی از پیش طراحی شده وارد میدان می شوند و عده ای هم ناخواسته بازیکن این گروه ها می شوند و عده ی دیگر هدفمند و جهت دار حرکت می کنند و خط می دهند.

مسئولان بدانند گروه هایی که خود را در خط ولایت می دانند و همواره سنگ حمایت و پیروی از ولی فقیه را به سینه کوبانده اند اگر دچار تفرقه شوند در واقع راه نفوذ کعب الاحبارها را به ارکان حکومت اسلامی محیا نموده و چه بسا انشقاق بین ایشان، طرح از پیش طراحی شده گروه های انحرافی باشد.  

مسئولان باید قبل از هر چیز با مواضع اصولگرایانه و تبعیت از ولی فقیه زمان به راه خود ادامه دهند تا از این رهگذر نه انقلاب و نه نظام اسلامی آسیبی نبینند اما اگر امروز به این تفرقه تن بدهند در آینده خواه ناخواه نوع موضع گیری ها تغییر خواهد کرد و چه بسا فتنه ای بزرگتر از 88 و خوارجی عقیم تر از خوارج سبزنشان پدید آیند. 

خوب است اصولگرایان و همه آنهایی که به نظام ولایت فقیه اعتقاد راسخ دارند از خود بپرسند که آیا  جامعه اسلامی ما از نفوذ کعب الاحبارها مصون است؟

آیا صهیونیستها ما را در پیشبرد اهداف انقلاب و نظام اسلامی و منویات ولایت آزاد گذاشته و رهایمان می کنند؟

آیا برخی اظهارنظرها امروز در حوزه های مختلف و بویژه در حوزه فرهنگ و سیاست بوی روایات کعب الاحباری نمی دهد؟

آیا آنچه که امروز تحت عنوان مکتب ایرانی و جمهوری ایرانی، تشکلهای نوظهور وقص علی هذا مطرح می شود از پتانسیل کعب الاحباری برخوردار نیست؟

آیا حرکات مرموز عده ای که خود را در کانون توجه رسانه ها قرار داده اند و اعتقادات جامعه را در خصوص موضوع مهدویت نشانه رفته اند و گاهی نعوذ بالله امام زمانی پیدا می شود و با آنان سرو سری دارد و پیشگویی وقایع آینده را می کنند را نباید در ادامه ورود اسرائیلیات در افکار و فرهنگ جامعه اسلامی و شیعی دانست؟

آیا کعب الاحبار یکی بود و تمام شد؟
آیا گزنده تر از کعب الاحبار در این بازار مکاره نمی آید؟

در آخر لازم است کد هایی را برای بهتر شناساندن این گونه افراد و جریانها ذکر کنم:
آنها خود را دارای آنچنان شانی معرفی می کنند که انگار هر صبح و شام به محضر مقدسش رسیده و تمام دستورات را گرفته و در صددند تا جامعه راه ولایت مداری را از آنان بیاموزد.

آنها در پیروی از منویات ولایت فقیه قائل به تفسیر هستند و خود را صاحب رای می دانند و مانند کعب الاحبار در صددند تا همه گفته ها و ناگفته ها را در جهت رسیدن به امیال خود و در نتیجه اربابان خود مصادره کنند. گاهی از تورات بگویند و گاه از قرآن و گاهی خود نیز افاضاتی داشته باشند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *