انتخابات 88، امتحانی سخت و نفسگیر برای همه ایرانیان بود و برخی از آن سربلند بیرون آمدند و دیگرانی ناموفق و در این میان چه بسیار نخبگانی بودند که نتوانستند از این آزمون سخت، نمره قبولی بگیرند و مردود شوند.
اکنون در آخرین روزهای سال 88، باید از برخی چهرهها یاد کرد که به توفیق الهی، از این مرحله دشوار گذر کردند و نامشان در تاریخ ماندگار شد: عبدالحسین روحالامینی بیتردید یکی از این چهرههای نامآور است.
استادیار دانشکده داروسازی دانشگاه تهران که نام او و مرحوم محسن روحالامینی با ماجرای تلخ و دردناک کهریزک گره خورده است؛ رئیس سابق انسیتو پاستور ایران، که از فعالان دانشجویی ماجرای تسخیر سفارت آمریکا نیز بهشمار میرود در این حوادث ناخوشانید فرزند خود را از دست داد و برخلاف بسیاری (که به کوچکترین آزاری رو در روی نظام ایستادند)، در تمامی عرصهها حضوری انقلابی پیدا کرد و همزمان خونخواه کشتهگان بهناحق ماجرای کهریزک شد.
او غیرتمندانه در صحنههایی چون ظهر روز عاشورا، به میدان مقابله با اغتشاشگران درآمد و در هر لحظهای از لحظات دشوار ماههای 88، وفادارانه و غیورانه به دفاع از نظام پرداخت و کوشید تا با رفتاری مدنی و قانونی، قصاص مسببان قتل فرزندش را پیگیری کند و در این مسیر، روشی را انتخاب کرد که برخی دیگر از حادثهدیدگان را نیز توانست با خود همراه کند.
برخی در این روزها او را مورد آماج اتهامات و فحاشیهای خود قرار دادهاند؛ نامهای ناشناخته و تاریک از پشت صفحات رایانههای خود، فضا را آلوده کردهاند و معلوم نیست در کجای کره خاکی نشستهاند و از کدام کیسه ارتزاق میکنند! لیکن روحالامینی به همه مدعیان نشان داده که میشود در چارچوب نظام حرکت و فعالیت کرد و پیگیر حقوق خود شد و پنجه بهصورت ارزشها نکشید و برای خواستهای شخصی همه باورها و آرمانها را قربانی نکرد؛ سرافراز بود و مستقل.
ایشان در مقابل امتحان الهی سربلند بیرون امدند وبه خاطر فرزندشان نظام را نفروختند وبه صورت منطقی دنبال خون پسرشان رفتند ونظام را متهم نکردند ایشون را با ان کسی مقایسه کنید که حاضر نیست از فرزندانش بگذرد همان کسی که سوابق درخشان وزیادی در انقلاب دارد رئیس مجلس ........
تصويری از اين پيرو واقعی خط امام در خاطر تک تک ايرانيان نقش بسته که با همه فرق دارد، با همه مدعيان فرق دارد، نه به اسم اعتراض به انتخابات و گرفتن حق مردم آبروی مملکت را ميبد و نه به اسم دفاع از ولايت گردن کلفتی ميکند. دستت را ميبوسم آقای دکتر که حقيقتا ابراهيم وار از اسماعيلت گذشتی فقط برای خدا و ولايت