به گزارش جهان، محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت:
برخی روزنامههای دیروز قبل از اطلاع از هر گونه توافقی اعلام كردند باید در تدارك جشن هستهای بود. جمهوری اسلامی ایران با استبداد و استكبار جهانی بیش از سه دهه است كه پنجه در پنجه انداخته است. این نبرد در ساحات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و... بیوقفه ادامه دارد. عرصهای كه بیش از یك دهه در زمینه تداوم نبرد ملت ایران و آمریكای جهانخوار باز شده، عرصه نبرد دیپلماتیك است. طبیعی است جمهوری اسلامی نمیتوانست این عرصه را خالی كند و زمین را به دشمن واگذارد. برای همین، اصل گفتگو به بهانه مناقشه هستهای هیچگاه از سوی دولتهای وقت نفی نشد. این گفتگوها مشروط به شروطی شد كه منافع و مصالح ملی یا به عبارتی خطوط قرمز تعیین شده در این نبرد مراعات شود.
آمریكاییها زیر پوست مذاكرات هستهای اهدافی به غیر از مناقشه هستهای را دنبال میكردند كه به تیم مذاكره كننده هشدار داده شد گفتگوها فقط پیرامون مسائل هستهای باشد. آمریكاییها عادیسازی روابط با تهران و متقاعد كردن دولت ایران به عدم حمایت از مظلومان فلسطینی و حزب الله و ارائه علاماتی برای همگرایی با سیاستهای تجاوزكارانه واشنگتن را طلب میكنند و خودشان هم میدانند این عملی نیست. به همین دلیل دنبال "تغییر رژیم" با برپایی فتنه در قالب جنگ نرم هستند. آنها دو پروژه ۱۰ ساله را در این باره اجرا كردند و سرشان به سنگ خورد. فتنه ۱۸ تیر ۷۸ و فتنه انتخابات سال ۸۸ حكایت از دو پروژه براندازی داشت. اكنون آمریكاییها تا سال ۹۸ فرصت دارند پروژه سوم خود را عملیاتی كنند. اینكه در مذاكرات هستهای روی محدودیتهای ۱۰ سال به بالا تاكید دارند به دنبال این هستند كه در این بازه زمانی از فتنه سوم، آبی برای آنها گرم شود.
برگردیم به مذاكرات هستهای! آیا با توافق هستهای تكلیف مبارزه با استكبار از دوش ملت ایران برداشته میشود؟ این سئوالی بود كه دانشجویان در دیدار اخیر با رهبر انقلاب به نمایندگی از ملت ایران با معظم له در میان گذاشتند. ایشان فرمودند: "خود را برای ادامه مبارزه با استكبار جهانی آماده كنید. آمریكا اتم مصادیق استكبار است." و تاكید فرمودند: "مگر مبارزه با استكبار جهانی تعطیلبردار است؟"
پس تكلیف مذاكره و رابطه با آمریكا با این بیان صریح روشن است. میماند نتایج مذاكره با آمریكا!
۱- اگر مذاكرات به نتیجه نرسد و آمریكاییها همچنان به زیادهخواهی خود ادامه دهند طبیعی است یك موج جدیدی از خشم و نفرت مردم علیه آمریكا و شركای بین المللیاش در داخل به راه خواهد افتاد. ملت ایران در عزم خود برای تداوم مبارزه تردید نكرده و همان مسیر عزتمندانه گذشته را با اقتدار پیش خواهد برد. در این وادی جشن معنا ندارد، عزا هم بیمعنی خواهد بود. به قول رئیس جمهور كاری خواهیم كرد كه در مخیله آنها هم خطور نكند.
۲- اگر مذاكرات به نتیجه برسد و حتی خطوط قرمز نظام در توافقات رعایت شود، باز هم جشن بیمعناست چون ما در یك مصالحه بینالمللی یك سری محدودیتها را پذیرفتهایم و یك سری امتیازات را دادهایم، سرعت پیشرفت در فناوری هستهای را پایین آوردیم، ملاحظاتی را به شرح آنچه توافق كردهایم، پذیرفتهایم. فهرست این ملاحظات جایی برای اظهار شادمانی و جشن و پایكوبی نمیگذارد.
آمریكاییها وقیحانه در همین روزها بزرگترین بمب هستهای خود را آزمایش كردند. آنها با زیر پا گذاردن پیمان ان.پی.تی با آزمایش بمب هستهای گرانشی این پیام را به جامعه جهانی دادند كه در مدرنیزه كردن و نوسازی زرادخانه اتمی خود تردید ندارند.
در همان حال با پررویی در برابر تیم مذاكره كننده هستهای ما روی چهار عدد سانتریفیوژ چانهزنی میكنند و فناوری هستهای ما را حتی در تولید سوخت هستهای كه كاركرد تولید انرژی دارد و یا فعالیتهای هستهای ما در قلمرو تولید دارو یا كاركردهای كشاورزی را برنمیتابند. آیا این توافق كه ما حتی قبل از آغاز مذاكرات تولید اورانیوم ۲۰ درصد را برای اعتمادسازی متوقف كردیم و به غنیسازی زیر ۵/۳ درصد رضایت دادیم جشن گرفتن دارد؟
مقایسه توافق هستهای با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ قیاس مع الفارق است. تمامی متن قطعنامه ۵۹۸ به نفع ایران بود و دیدیم پس از آن سازمان ملل، صدام را به عنوان متجاوز شناخت، اسرا آزاد شدند، مرزهای بین المللی به قبل از بروز جنگ برگشت و تثبیت شد، اما با همه این امتیازات كسی در ایران جشن نگرفت.
خداوند به شجاعت امام(ره) در پذیرش قطعنامه بركت داد، دودمان رژیم بعث از عراق برچیده شد. با سقوط صدام یك رژیم دوست در بغداد بر سر كار آمد و نقشه ژئوپلتیك منطقه هم به كلی دگرگون شد.
ما در توافق هستهای امتیازاتی را دادهایم كه نمیتوانیم آن را كتمان كنیم. لذا جشن گرفتن یك ذوقزدگی است كه مبنای درستی ندارد. اما اینكه برای دادن این امتیازات عزا بگیریم، آن هم معنا ندارد. چرا كه در ازای دادن آن امتیازات، در راهبرد خصمانه دشمن علیه ملت ایران اخلال كردیم. با اجرای توافقات نفس تازه میكنیم برای ادامه نبرد و این فرصت را در داخل و خارج از مرزها باید غنیمت بشماریم. تحریمهای ظالمانه را برداشته یا از آن كاستهایم و این رویكرد نبرد ملت ما را با آمریكا در یك ریل نبرد انسانی و اخلاقی قرار می دهد. پس با امتیازات داده شده، این اندیشه را كه برویم گوشهای بنشینیم و عزا بگیریم، بیمعنا است.
در عوض امتیازاتی گرفته ایم كه می تواند برخی از آنها غرور انگیز باشد.انصاف باید داد تیم هسته ای دولت در این باره مجاهدات زیادی داشته است. واگر روزی مشروح مذاكرات فاش شود جزء افتخارات فرزندان این ملت خواهد بود. براساس آخرین اطلاعات رسیده آمریكایی ها در آخرین دقایق مذاكرات لات بازی های سیاسی خود را كنار گذاشته اند و تن به درستی منطق تیم مذاكره كننده هسته ای داده اند. لذا معنا ندارد این مقدار از اقتدار نظام كه از سوی دشمن به رسمیت شناخته شده است را نادیده بگیریم.
حال باید چه كار كنیم؟ راهبرد ما در فضای پساتوافق و پسا تحریم چیست؟ پاسخ این سئوال قبلا بارها داده شده است. در حوزه اقتصاد برویم سراغ عملیاتی كردن اقتصاد مقاومتی. در حوزه فرهنگ، راهبردهای نظام در باب مهندسی فرهنگی را عملیاتی كنیم. در حوزه سیاسی تلاش كنیم از سوی سوراخ فتنه برای سومین بار گزیده نشویم چرا كه پیاده نظام آمریكا در ایران قابل اعتماد نیستند. در حوزه اجتماعی پرسشهای زیادی بیپاسخ مانده است كه اگر در دستور كار پاسخگویی قرار نگیرند به حیثیت و آبروی انقلاب آسیب میزنند. طلاق، اعتیاد، فساد اخلاقی و اقتصادی، نظام را از درون میپوساند. ساختمان نظام در هر سامانه باید مورد تعمیر و نگهداری قرار گیرد. دولت در این باره نقش حساس و كلیدی دارد. بر حسب سوگند ریاست جمهوری باید به وظایف خطیر خود برای حفظ نظام بكوشد و همه ملت هم باید از این رویكرد حمایت كنند. امسال سال همدلی و همزبانی با دولت است. فرصتها به سرعت برق و باد میگذرند، نباید هیچ فرصتی برای همدلی و همزبانی با دولت از سوی ملت تلف شود.
مذاكرات به هر نتیجه ای برسد باید از مسئولان نظام و دولت تشكر و یكپارچگی ملت را در پشتیبانی از آنها ارج نهاد.البته خیلی دل به نتایج توافق هم نباید بست چرا كه در خوشبینانه ترین تحلیل ها
حد اقل هشت ماه طول می كشد تا رژیم های تحریم آن هم نه همه آنها برچیده شود.