عضو گروه نقاشی مرکز هنرهای تجسمی گفت: همه گالریدارها را نفی نمیکنیم اما اکثر آنها گالریدار نیستند، سرایدارند. در واقع آنها از مباحث محتوایی هنر به این مضمون مطلع نیستند و اگر هم مطلعاند، دنبال منافع خاصی هستند.
"اثر هنری یک فرهنگ است نه کالا"
22 تير 1394 ساعت 8:18
عضو گروه نقاشی مرکز هنرهای تجسمی گفت: همه گالریدارها را نفی نمیکنیم اما اکثر آنها گالریدار نیستند، سرایدارند. در واقع آنها از مباحث محتوایی هنر به این مضمون مطلع نیستند و اگر هم مطلعاند، دنبال منافع خاصی هستند.
به گزارش جهان، کیومرث قورچیان از هنرمندان پیشکسوت و عضو گروه نقاشی مرکز هنرهای تجسمی است که پیش از این طی گفتوگویی به نحوه برگزاری حراج بزرگ تهران انتقاد کرد که این گفتوگو با حواشی مواجه شد.
در ادامه این جریان، استاد قورچیان با حضور در خبرگزاری فارس به بحثهای مختلف این حراج، کم توجهی به برخی هنرمندان پیشکسوت و توجه به هنر زیباییشناسی پرداخت که در ادامه میآید.
- با توجه به اینکه اخیراً رویداد حراج بزرگ تهران را داشتیم، چقدر در این رویداد به هنر و حقیقت آن توجه شده بود؟
هنر اساساً اعتبار است و نمیتواند کالا باشد. با توجه به مباحثی که در حراجیها مطرح میشود، این مسئله دامنه گستردهای میتواند داشته باشد. من بهعنوان یک نقاش، مخالف فروش آثار به این نحو نیستم، اما به این تعبیر که سرمایه فرهنگی به جیب واسطهها بخواهد برود یا جنبه سوداگرانه به خودش بگیرد، این لطمه به هنر و هنرمند این سرزمین میزند.
در رابطه با راه پیدا نکردن برخی هنرمندان به حراجیها باید گفت که در این گونه حراجیها، واسطهها حضور دارند. اگر در این اتفاق مستقیماً هنرمند مورد حمایت ارگانها و نهادهای فرهنگی یا حتی اقتصادی اجتماعی قرار بگیرد، میتواند به هنرمند کمک کند.
* در حراجیها هنرمند سود زیادی نمیکند
ضمن اینکه عرضه آثار چه بسا آثاری که صاحب اثر در دنیا نیست، بهعنوان یک سرمایه فرهنگی جامعه جای بحث دارد که آیا ضرورت دارد اثر و اندیشه وی به این نحو به حراج گذاشته شود یا اینکه سودی عایدش نمیشود یا خیر؟!
از طرفی دیگر آنهایی هم که در قید حیات هستند، وقتی آثارشان به این نحو توسط واسطهها عرضه میشود، به لحاظ مادی چیز زیادی دست هنرمند را نمیگیرد. مسئله دیگر این است که وقتی هنرمند قلم میزند، هیچ گاه به فکر فروش اثر نیست. او مثل مادری است که به فرزندش شیر میدهد؛ یعنی رابطه خاصی بین هنرمند و اثر وجود دارد. در واقع انرژی از یک عالم به عالم دیگر منتقل میشود.
در آن موقع فروش اثر مطرح نیست بلکه کسانی که در موقعیت مدیریت فرهنگی هستند باید تسهیلات و حمایت را طوری فراهم کنند که هنرمند از آن خط و مسیری که دارد خروج نکند.
البته هنرمند واقعی که متکی به بیزمانی و الهامات است، هیچ وقت از مسیری که انتخاب کرده عدول نمیکند، اما این نوع تفکر که بیاییم به حراجی دلالگونه و سوداگرانه قرار دهیم، به شخصیت هنرمند و فرهنگ اجتماعی لطمه میزند.
* حراجیها تعریفی از زبان وحدت هنر ندارند
هنر، تنزیل امر معقول به کارگاه خیال و تبدیل امر معقول به جمال محسوس است. جمال همان ویژگی اثر هنری است؛ یعنی زیبایی را در اثر به وجود میآورد. آنچه که در هنر دریافت میکنیم بیشتر محسوس است. اگر هنرمند به درجهای از عقل رسیده باشد که دارای کشف و شهود باشد و آن را در اثر خودش جاری کند، تفکر و احساسات در اثر وی زبان وحدت دارد. در این نوع حراجیها که سوداگرانه است، تعریفی از زبان وحدت و تصویری از هماهنگی را نمیبینم.
در حراجیها یک جریانی است که به نفع یک گروه خاصی تعریف و تضمین میشود. هیچ ضمانتی برای توسعه هنر ندارد. شاید آنها هم بگویند که وظیفهای نداریم به توسعه هنر بپردازیم، اما نهادها و ارگانهایی که در حوزه هنر متصدی هستند و یک مجموعهای را تشکیل میدهند، باید از هنر که سرمایه این مملکت است حمایت کنند تا بتوانند این فرهنگ را توسعه بدهد.
* با تابلوی منتسب به کمالالملک ارتباط روحی برقرار نکردم
- در حراج بزرگ تهران مسئلهای پیرامون اصل یا تقلبی بودن برخی آثار هنری مطرح بود. بنا به دلایلی در این زمینه هم بیشترین توجه به تابلوی منتسب به کمالالملک صورت گرفت. نظر شما در رابطه با این تابلو چیست؟
امروزه امکانات بسیاری برای ارزیابی هویت و اصالت اثر وجود دارد. من نمیدانم تا چه اندازه این ابزار برای تابلوی کمالالملک در نظر گرفته شده است. لیکن وقتی من تصویر تابلو را دیدم، جا خوردم. من شخصاً فکر نمیکنم این تابلو جزو تابلوهای اصلی کمالالملک باشد. تازه شاید برای شاگردانش هم نباشد من عکس آن تابلو را دیدم و به عنوان کسی که بارها و بارها آثار کمالالملک را ورق زدهام باورم نشده است که این کار اصل اثر باشد چون هر فردی با اثر هنری رابطه روحی و روانی برقرار میکند اما در دیدن این اثر اتفاق نیفتاد.
* قیمتگذاری تابلو کمالالملک تأملبرانگیز است
بحث دیگر هم این است که اگر از پیکاسو یک طراحی ساده انتخاب کنند، بخواهند قیمتگذاری کنند، قیمت بسیار بالایی برای آن در حراج میگذارند. چطور میشود که کمالالملکی در این سرزمین باشد و یک طرح نقاشی او را با این قیمت پایین عرضه کنند؟! مگر اینکه یک مسئلهای در پشت آن وجود داشته باشد.
* اقتصاد هنر یا سوداگری هنر؟!
- چقدر حرکتهایی مثل حراج تهران به اقتصاد هنر کمک میکند؟
اقتصاد هنر و سوداگری هنر تعاریف جداگانهای دارد. باید ببینیم این رویدادها تا چه اندازه در قالب اقتصاد هنر میگنجد. هنرمند وقتی اثر خلق میکند به تنها چیزی که فکر نمیکند اقتصاد هنر است. اگر هم به مسئله اقتصاد آن فکر کند، آن اثر دیگر اثر هنری نخواهد بود بلکه یک فن و کار دانش است. حالا باید ببینیم در اقتصاد هنر، خود هنرمند کجاست؟
«جواد حمیدی» که استاد سهراب سپهری بود، اگر جای پیکاسو در آن کشور بود، به عنوان مرد هنری قرن بیستم او را انتخاب میکردند. این آدم به خاطر مشکلات اقتصادی که داشته، به عنوان یک پیر هنر، آن طور وسط خیابان در سانحه تصادف کشته میشود و غریبانه میرود و آثارش مورد بهرهبرداری سوداگران قرار میگیرد. در حالی که اثر هنری یک فرهنگ، آداب و اندیشه هنرمند است و نمیتوان به آن نگاه عامی کرد.
ضمن اینکه فاصله بین هنرمند تا فروش آثار هنریاش زمان زیادی است. باید قبل از اینکه هنرمند به نیاز برسد، او را تأمین کنند.
* استادی ناشناخته همرده پیکاسو
- به نظر شما هنر و هنرمندان معاصر در چه جایگاهی هستند؟
اگر بخواهیم به جایگاه هنر بپردازیم، در حقیقت بیشترین ظلم شامل هنر در این سرزمین میشود. ضمن اینکه ما اساتید بزرگی مثل استاد «حسین شیخ» از شاگردان کمالالملک داریم که در غربت از دنیا میرود و هیچ چیزی شامل حالش نمیشود. همچنین استاد «جواد حمیدی» کسی بود که آثارش این اواخر با قیمت پایین خریداری شد.
استاد حمیدی فردی همرده پیکاسو بوده. دانش و توانمندی خوبی داشت. تا آخرین لحظه هم با اندیشه بسیار والایی پرکار بود. یک جور هنر شرقی را به معنای واقعی ابراز کرد. در عین حال تهیدست و در شرایط اضطرار ناشناخته از دنیا رفت. بسیاری از این اتفاقها را شاهد بودیم و هستیم و افرادی این گونه مظلوم واقع میشوند را باید از طریق رسانهها و دیگر نهادهای هنری معرفی کرد.
- استاد! نگارخانهها نقش مؤثری در ترویج و توسعه هنر و مفاهیم حقیقی هنر میتوانند داشته باشند. به نظر شما در این مجموعههای هنری چه نقاط قوت و ضعفی وجود دارد.
گاهی دیده میشود که گالریدارها توجه ویژهای به هنرمندان دارند که اخیراً با یکی از آنها مواجه بودم؛ این نمایشگاه آثار نقّاشی بود که من ۴۰ سال پیش آثارش را میدیدم و با خیال تابلوی نصب شده او عالمی داشتم. این هنرمند «ابوالقاسم سعیدی» است؛ استاد سعیدی اکنون در سن ۹۰ سالگی است و اولین نمایشگاه انفرادی این هنرمند توسط گالریداری برپا شد. جالب است که این گالریدار، استاد سعیدی را از آن سوی دنیا دعوت کرد تا نمایشگاه برپا کند ضمن اینکه حمایتهایی هم از او صورت گرفت.
* برخی گالریدارها، سرایدارند
اما در کنار این ماجرا میبینیم گالریهایی سبز شدهاند و دارند طور دیگری عمل میکنند. اگر هم هنرمند صاحب سبکی را هم دعوت میکنند، آثار او را یک جا با قیمت پایین میخرند و در موقعیت خودش با قیمتی چند برابر به یک بانک یا یک خریدار در کشورهای خلیجفارس به میفروشند.
البته همه گالریدارها را نمیخواهیم نفی کنیم بلکه اکثر آنها گالریدار نیستند، سرایدارند. در واقع آنها از مباحث محتوایی هنر به این مضمون مطلع نیستند و اگر هم مطلعاند، دنبال منافع خاصی هستند که نمایشگاهی بگذارند و هنرمندی را دعوت کنند.
- نکته دیگری که در بحث اجتماعی با آن مواجه هستیم، بحث تبیین و ترویج زیباییشناسی است؛ شما چه پیشنهادی برای این مسئله دارید؟
ما در عرصه هنر بسیاری عوامل و عناصر را داریم که در قالب هنر میتواند مفهوم دیپلماسی فرهنگی و ارتباط فرهنگی را با جهان بیرون قوام ببخشد. بحث زیباییشناسی آن قدر مهم است که اگر مراکز فرهنگی و کمیسیون فرهنگی مجلس از این مسئله غافل شود، ضرر کرده است.
در حال حاضر دنیا دچار جنگها و کشتار است و زخمهای روحی و روانی را ایجاد میکند، اگر به جای آن دست به دامان هنر و زیباییهای آن شویم بسیاری از این معضلات حل میشود.
* زیباییشناسی مردمی شود
برای ترویج آن، به نظرم در این رابطه یک بخشی از برنامههای تلویزیونی به بحث هنر زیباییشناسی به ویژه نقاشی به عنوان هنر مادر اختصاص پیدا کند و از صاحبنظران داخلی و خارجی دعوت کند به این برنامه بیایند تا این هنرمندان آثار خودشان را تفسیر کنند.
نکته دیگر این است که آحاد جامعه باید تعریف واقعی از زیباییشناسی داشته باشند تا چگونه از زیباییها لذت ببرند. آن وقت خواهیم دید که همه از آبشار، درخت، برگ و هلال ماه لذت خواهند برد. ضمن اینکه وقتی که به هر فرآیند و انعکاسی به عنوان یک پدیده نگاه کنیم، آن مسئله حراج و مسائل دیگر و معضلات کمرنگ خواهد شد.
کد مطلب: 432975
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/432975/اثر-هنری-یک-فرهنگ-نه-کالا