امروز هرگاه رئیسجمهور زبان به ملامت منتقدان میگشاید، بسیاری از مردم و مخاطبان به گونهای «شرطی» نارساییها و ناکامیهایی را جستجو میکنند که دولت محترم در همان ایام با آن روبرو بوده است!
را که در مواردی «فرضی»! نیز هستند، به باد انتقاد و عتاب میگیرد.
توصیه رهبر معظم انقلاب به دولت درباره شنیدن نظر منتقدان، فقط یک «نصیحت» نیست، بلکه توصیه حضرت ایشان یک «دستورالعمل» است که دولت و شخص رئیسجمهور هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ شرعی موظف به اجرای آن هستند
نظر منتقدان، فقط یک «نصیحت» نیست، بلکه توصیه حضرت ایشان یک «دستورالعمل» است که دولت و شخص رئیسجمهور هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ شرعی موظف به اجرای آن هستند. از این روی خواسته عدهای که به تعبیر رئیسجمهور «راه افتادهاند»! و درباره روند مذاکرات و دادهها و ستاندهها توضیح میخواهند، یک اقدام کاملا قانونی است و فرافکنی آقای دکتر روحانی، نه وجاهت قانونی دارد و نه وجاهت شرعی. اگرچه با توجه به شخصیت رئیسجمهور محترم میتوان اظهارات یاد شده را به حساب خطای بیان ایشان نوشت و شاید هم به حساب عصبانیت غیرقابل توجیه وی از ناکامی در مذاکرات هستهای و فاصله فراوانی که میان وعدههای اولیه ایشان با نقطهای که امروزه در آن هستند پدید آمده است...
عزیزان مذاکرهکننده میگویند آنچه آمریکاییها در تفسیر خود از توافق لوزان ـ فکت شیت- منتشر کردهاند قابل اعتماد نیست. خب! تفسیر شما از توافق یاد شده چیست؟
حکیمانه این توصیه حضرت آقا برای رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده هستهای کمترین تردیدی روا بدارد؟ آیا همدلی با مردم و از جمله منتقدان نیاز مبرم و حیاتی دولت محترم نیست؟ و یا شنیدن نقد و نظر منتقدان به قول رهبر معظم انقلاب «پیشرفت بهتر کارها» را به دنبال ندارد؟
دیروز بلافاصله بعد از اظهارات آقای روحانی، این بخش از سخنان ایشان که «انتخابات غیرآزاد معنی ندارد» به تیتر اول خبرگزاریهای خارجی نظیر «دویچه وله»، «بیبیسی»، «رادیو آمریکا» و... تبدیل شد
نسیه» حریف حکایت میکند. آنهم وعدههای نسیهای که بهتر است هرگز تحقق پیدا نکند! چرا که ماهیت این وعدههای نسیه نیز واگذاری امتیازات بیشتر به طرف مقابل است و به عقیده نگارنده که دلایل آن هم به وضوح ارائه شده است؛ «در توافق لوزان اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم». خواسته بارها اعلام شده منتقدان، توضیح این «دادهها و گرفتهها» است.