چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 1 May 2024
 
۰

نقش فقها و مراجع در کمک به موسیقیدانان

شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۵۱
کد مطلب: 416582
مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد به ابهامات و حاشیه‌هایی که در سال گذشته پیرامون موسیقی کشور وجود داشت پاسخ داد و از برگزاری جلساتی با مراجع دینی گفت که کمک کرده چالش‌های موسیقی کاهش یابد.
کمکِ فقها و مراجع دینی نبود آمار لغو کنسرت‌ها چند برابر می‌شد
به گزارش جهان، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی موسیقی مجوزدار در کشورمان است که سکان مدیریت آن به دست پیروز ارجمند است. این مدیر که موسیقی را می‌شناسد و پیش از حضورش در وزارت ارشاد در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مدیریت بخش موسیقی را برعهده داشت هم تجربه تعامل با هنرمندان را دارد و هم مسئولان داخل و خارج دولت و البته بزرگان دین که همواره دغدغه‌های جدی‌ای در زمینه موسیقی دارند.

گرچه این تجربه‌ها در نحوه مدیریت پیروز ارجمند بی‌تاثیر نیست ولی به نظر می‌رسد در مدتی که در دفتر موسیقی بوده و به ویژه در سال ۹۳ چالش‌هایی زیادی پیش روی او بوده که برخی را مدیریت کرده و برخی هم به درستی مدیریت نشده‌اند.

برای بررسی برنامه‌های دفتر موسیقی در سال جدید و تجربه سال قبل با پیروز ارجمند گفتگویی داشته‌ایم که وی در بخش اول این گفتگو ضمن ترسیم افق های پیش روی دفتر موسیقی وزارت ارشاد در سال ۹۴ به موضوعات دیگری چون دیدار با مراجع و بزرگان دین، نحوه حضور خوانندگان به اصطلاح ممنوع الکار، موسیقی رپ یا گفت آواز و حاشیه های کم و بیش زیاد آن به مهر پاسخ داد.

با ما در بخش نخست این گفتگو همراه می‌شوید:

- یکی از مسایلی که سال گذشته دفتر موسیقی وزارت ارشاد و به دنبال آن معاونت هنری با آن رو به رو بود مساله لغو کنسرت ها به دلایل مختلف بود. حال برنامه مشخص شما در سال ۹۴ پیرامون این موضوع چیست؟ به هر حال یک سر این قضیه افرادی هستند که نگران فرهنگ عمومی هستند و سوی دیگر هم هنرمندانی قرار دارند که مجوز می‌گیرند و انتظار ندارند کنسرت‌هایشان لغو شود.

برخی از اتفاقات را نمی توان رسانه ای کرد و اینگونه نیست که ما بخواهیم اظهارنظری بکنیم و از آن عبور کنیم. از لحظه ای کنسرتی به سمت لغو شدن حرکت می کند ما تمام تلاش خود را انجام می دهیم که بتوانیم به روش های مختلف و از تمام بخش هایی که مربوط به ما است از لغو شدن آن جلوگیری کنیم. به هر حال ما در دفتر موسیقی وزارت ارشاد مشاور انتظامی داریم که در رابطه با چنین موضوعاتی با ما همکاری می کند.

تلاش می کنیم که در چنین مواردی با تمامی دستگاه‌های مربوطه در تهران و شهرستان ها ارتباط برقرار کنیم تا کنسرت های موسیقی لغو نشود، اما وقتی کنسرتی لغو می شود طبق قانون اقدامات حقوقی و قضایی انجام می دهیم. حتی در مواردی برخی از اقدامات ما از طریق دستگاه‌هایی خارج از دستگاه قضا صورت می گیرد یعنی اگر باید پیگیری هایی از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی صورت بگیرد، این کار را نیز انجام می دهیم.

این گونه نیست که وقتی کنسرت ها لغو می شود دست روی دست بگذاریم و غیر از محکوم کردن ماجرا در رسانه های کاری نکنیم. ما مساله تمامی کنسرت هایی که لغو می شود اعم از اینکه بخش خصوصی یا بخش دولتی مقصر ماجرا باشند به طور کامل پیگیری می کنیم ولی به نتیجه رسیدن اقدامات انجام گرفته مانند جعبه سیاه هواپیما می ماند که وقتی سقوط می کند تیم جستجو بعد از پیدا کردن این جعبه سیاه به سراغ جزییات ماجرا می رود و چرایی ماجرا را از آن جستجو می کنند. ما نیز به این شکل عمل می کنیم اینکه وقتی کنسرتی لغو می شود به دقت موضوع را بررسی می کنیم و به طور حتم وقتی بررسی انجام گیرد این موضوع مقداری زمان می برد و نمی توانیم در آنِ واحد پاسخگو باشیم.

- با پذیرش تمامی مواردی که به آن اشاره کردید باید به این نکته نیز توجه داشت که هم تماشاگران و هم هنرمندان در چنین شرایطی در سریع ترین شکل ممکن منتظر پاسخگویی مراجع دولتی هستند. ضمن اینکه من همچنان تاکید دارم این دغدغه‌هایی که باعث لغو کنسرت‌ها می‌شود از قبل تذکراتی می‌دهند و خط قرمزهایشان مشخص است.

به طور حتم من هم اگر جای مخاطبان کنسرت‌ها و هنرمندان بودم چنین انتظاری را از مقامات دولتی داشتم. اما باید بگویم که ما در خیلی از موارد جواب گرفتیم، یعنی خیلی از این کنسرت های لغو شده را پیگیری کرده و به نتیجه هم رسیدیم ولی شاید در آن زمان کسی از ما سوال نکرده یا ملاحظاتی بوده که ما اعلام نکردیم اما بازهم تکرار می کنم که به این گونه نیست که کنسرتی لغو شود و دفتر موسیقی وزارت ارشاد آن را پیگیری نکند. من به شما این اطمینان را می دهم که صرفا به اعلام موضع در رسانه ها اکتفا نمی کنیم و به طور حتم از موضع حقوقی پیگیری جریان لغو را انجام می دهیم.

- آیا آماری در زمینه این رسیدگی ها و پیگیری هایی که به آن اشاره می کنید، وجود دارد؟

من تاکید می کنم متاسفانه هیچ آمار مستندی از میزان لغو کنسرت ها در دولت قبلی و در دولت فعلی به صورت مشخص وجود ندارد به این دلیل که اولا بسیاری از این لغو کنسرت ها توسط استان ها یا برگزارکنندگان شهرستانی اصلا گزارش نمی شود چون مجوز استانی صادر شده و چون محدود بوده، اعلام هم نشده است. یا برعکس اعلام برگزاری کنسرت انجام گرفته اما هیچ کنسرتی برگزار نشده است و اصولا در دفتر ما این برگزار نشدن ها اصلا ثبت نمی شد. اما سال گذشته برای اولین بار برای هر پرونده بخش جداگانه ای را باز کردیم که براساس آن یک بخشی به پرونده اجراهای زنده اضافه می‌شود که این کنسرت لغو شده است یا نشده است. یعنی اگر کنسرتی به هر دلیلی لغو می شود دلایل لغو آن نیز در پرونده ثبت می شود.

- این اقدام غیر از یک ثبت اداری، چه فوایدی دارد؟

یکی از کارهایی که ما در این زمینه انجام دادیم، این بود که شورای رسیدگی به تخلفات را راه اندازی کردیم. قانون به دفتر موسیقی دو اختیار داده که تا چندی پیش از آن استفاده نمی شد. یعنی یکی از ظرفیت های دفتر موسیقی که من نسبت به احیای آنها تلاش هایی را انجام دادم نظارت بر قیمت گذاری و قیمت محصولات موسیقایی بود و دیگری شورایی به نام صیانت و داوری حقوقی که این شورا تخلفات درون حوزه موسیقی را توسط این مجموعه داوری و بعد از آن رای صادر می کند.

خوشبختانه این شورا تقریبا کار خود را آغاز کرده اما هنوز به صورت رسمی خبری منتشر نکردیم. در این چارچوب تخلفات شرکت ها، خوانندگان و افراد مختلف که مرتبط با دفتر ما هستند ثبت می شود و آن بخشی که مربوط به دفتر ما نیست و به خارج از مجموعه ارتباط دارد گزارش می شود و در نهاد مربوطه پیگری می شود. آنهایی که مربوط به دفتر ما است در پرونده ما ثبت می شود و اگر از میزانی عبور کند به نسبت و تناسب تخلف صورت گرفته جنبه‌های تنبیهی خواهد داشت. ما از این ظرفیت استفاده می کنیم که امنیت را به مجموعه دفتر موسیقی برگردانیم.

- و در اینجاست که دوباره بحث همیشگی آمار به میان می آید و باید و نبایدهایی که باید پیرامون این فضا صورت پذیرد.

ما سال گذشته حدود یک هزار و پانصد مجوز کنسرت دادیم که از این میان حدود بیست کنسرت لغو شد. ضمن اینکه از این تعداد کنسرتی که لغو شده، بیش از ۹۰ درصد آنها مربوط به خود برگزارکنندگان کنسرت ها می شود. در واقع آنچه که در رسانه ها اغلب به عنوان لغو کنسرت یاد می شود همان ۱۰ درصدی هستند که خارج از فضای موسیقی برای لغو آنها اقدام می شود. پس می بینید که عموم توجه رسانه ها به ماجرای لغو کنسرت ها به این بخش معطوف است ولی مخاطبان عزیز باید به این نکته توجه داشته باشند کنسرت هایی که لغو می شوند عمدتا حاصل عدم توافق شرکت برگزارکننده با خواننده یا فروش نرفتن بلیت های کنسرت بوده است.

این موضوع خیلی قابل توجه است که باعث می شود من به صحبت های قبلی‌ام برگردم و آن اینکه صنعت موسیقی همپای کیفیت آن رشد نداشته است. یعنی در حال حاضر ما به لحاظ هنری در جایگاه خوبی قرار داریم اما لحاظ صنعت موسیقایی رشد خوبی نداشتیم. می توان گفت که صنعت موسیقی ما صنعتی خود ساخته و تجربی است که مبتنی بر علم نیست. شرکتی که سه روز قبل از برگزاری کنسرت خود در فلان شهرستان درخواست مجوز می کند طبیعی است که آن برنامه به هر دلیلی لغو شود و این نابسامانی هایی که می بینید ناشی از چنین مسائلی است که امیدوارم با توجیه بیشتر شرکت ها و خوانندگان و البته حرفه ای شدنشان کاری کنیم که لغو کنسرت ها به کمترین حد خود برسد. اما در این میان یک بخش دیگری می ماند که در اختیار ما نیست.

- کدام بخش؟

این بخش گروه‌هایی هستند که کارهایشان از سر دغدغه فرهنگی نیست و ما نمی توانیم در این فضا وارد شویم و معمولا گاهی ناپیداست البته خیلی از کسانی که دلواپس شرایط بودند وقتی آمدند و دیدند که هدف ما و آنها یکی است اتفاقا به ما کمک هم دادند. من برای این فضایی که اشاره کردم مثالی می زنم. بسیاری از گزارش هایی که در قالب شب نامه ها یا نامه های بی نام و نشان به جاهای مختلف ارسال می شود، واکنش آن نهادهای مختلف را هم در پی دارد. همین موضوع منجر به بدبینی به یک کنسرت و آلبوم می شود و شما دیدید در سال ۹۳ به ما این اتهام را وارد کردند که وزارت ارشاد مجوز تکخوانی بانوان را برای یک آلبوم موسیقایی صادر کرده است. یا اینکه وزارت ارشاد مجوز جشنواره رقص بانوان را داده است که البته هیچکدام از اینها صحت نداشت.

حتی در موارد دیگر، نامه هایی که تعداد آنها کم هم نیست با عناوین گروه‌های ظاهرا دغدغه‌مند به دست ما رسیده که موضوع نامه ها اختلاف شخصی دو نفر باعث ایجاد سمپاشی هایی شده و واقعا شرایط را به مرحله بحران رسانده است. من می خواهم این نکته را به شما بگویم که ما الان بسیار با دقت تر از گذشته به چنین نامه هایی نگاه می کنیم. تا این نامه ها امضای رسمی و دقیق نداشته باشد به نامه ها رسیدگی نمی کنیم چون امثال این افراد خیلی پیدا کردیم. به عنوان مثال همین چند روز پیش یک مورد را داشتیم؛ فردی شکایت کرده بود که فلان خواننده کارت پایان خدمت ندارد و از مجموع وزارت ارشاد و هر جایی که سراغ داشته شکایت خود را اعلام کرده است و وقتی ما با این فرد برخورد کردیم دیدیم چون او در یک برهه زمانی اختلاف شخصی با این خواننده داشته و قصد وی باج گیری بوده است و خواننده هم باج را نداده ایشان هم رفته و از یک روشی که ظاهر خیرخواهانه دارد باج گیری می‌کند. بنابراین افراد متخلفی هستند که از این وضعیت سو استفاده می کنند. شما اینها را بگذارید کنار بقیه مواردی که شما از آن اطلاعی ندارید.

- آقای ارجمند با تمام صحبت‌هایی که به آن اشاره کردید اما بپذیرید تنها راه حل مشکل لغو کنسرت ها و در چارچوب کلی تر بدنه اصلی موسیقی ارتباط مستقیم با مراجع دینی، کارشناسان مذهبی و بزرگان است که می توان با اندکی نشست و برخاست بیشتر از سوی دولتمردان به بسیاری از سوءتفاهم ها در حوزه فقه و موسیقی پایان داد. اگرچه شما در گفتگوهای خود از دیدار با مراجع و آیات عظام سخن گفتید اما به زعم بنده یا کافی نبوده و یا می تواند در برنامه ریزی منسجم تری صورت پذیرد.

برگزاری کارگاه‌های فقه و موسیقی در شیراز و چند شهر دیگر طی ایام برگزاری جشنواره موسیقی فجر نشان داد که اگر ارتباط بین بدنه فقهی ما با هنرمندان موسیقی و مدیران بیشتر باشد، همین موضوع تاثیر زیادی در بدنه اصلی موسیقی کشور می گذارد. اتفاقا ما این کارگاه ها را برای روسای ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان هایی که میزان تسلط آنها بر حوزه موسیقی کمتر از مدیر دفتر موسیقی است برگزار کردیم چرا که می دانستیم برای آنها بسیار مفید فایده خواهد بود.

از سوی دیگر دیدارهای من با مراجع دو هدف را دنبال می کند؛ اول اینکه ترسیمی از وضعیت موسیقی کشور برای ایشان داشته باشم که برخی اوقات حمایت این بزرگان حتی به کمک ما آمده است. نکته دوم هم گرفتن رهنمود از این بزرگان است.

ما در خیلی از موارد و مباحث شبهات و مسائلی داریم که نیازمند این است که با راهنمایی این بزرگان مسائل را حل کنیم که به غیر از بحث مراجع و بزرگان و البته توجه به منویات مقام معظم رهبری، ما مباحثی را داریم که مباحث عرفی موسیقی در شهرهای مختلف است به عنوان نمونه در خیلی از شهرهای ما امام جمعه از موسیقی به طور کلی حمایت می کند اما در برخی از شهرها نیز ملاحظاتی وجود دارد که ما در این راستا ضمن اطلاع از شرایط موجود با ائمه جمعه این شهرها مشورت کرده و نسبت به فضای موجود برای موسیقی آن منطقه برنامه ریزی می کنیم. به عنوان نمونه اگر قرار بر این باشد که کنسرتی در شهر قم برگزار شود قطعا ملاحظات و توجه ما با کنسرتی که در بندرعباس برگزار می شود متفاوت خواهد بود. یعنی درست که همه شهرهای ما مذهبی هستند اما مباحث عرفی هر شهری مختص به آن شهر است که ما توجه زیادی به آن داریم.

- منظور من دستاورد این دیدارهاست که باید و حتما نتیجه آن را در جریان فعالیت های موسیقایی کشور مشاهده کرد. به عنوان نمونه وقتی آقای ایوبی در قامت مدیر سازمان سینمایی با آیت الله علم الهدی دیدار می کند و همه اهالی سینما هم دستاوردهای مثبت این دیدار را می بینند چرا مدیریت دفتر موسیقی نتواند چنین فضایی را برای موسیقی کشور رقم بزند؟

-دستاوردهای دیدارهای من با ائمه جمعه به دو بخش تقسیم می شود که بخش اول آن به این نکته بازمی گردد که ما راهنمایی می شویم. بخش دیگر هم تعیین وضعیت موسیقی کشور است و شاید همین دیدارها بوده که باعث شده خیلی از اتفاقات بدی که بسیاری آن را پیش بینی می کردند به وقوع نپیوندد.

در واقع می توانم بگویم اگر امروز ما از لغو بیست کنسرت حرف می زنیم من می‌گویم اگر دیدار ما با مراجع و تفسیر وضعیت کنونی نبود، این لغوها می توانست ۱۰۰ کنسرت باشد.

من خودم شخصیت متشرعی هستم و به مرجعیت شیعی اعتقاد ویژه ای دارم و بر این باورم که مرجعیت در حال حاضر بحثی با کلیت موسیقی ندارد. مرجعیت در جهت چگونه بودن موسیقی بحث دارد. ما هم باید به سمتی حرکت کنیم که هم دغدغه این بزرگان رفع شود و هم جامعه به موسیقی مورد نیاز خود دست پیدا کند. یعنی ما نیاز جامعه جوان را به مراجع نشان دهیم و با مشورت و نظر آنها، موسیقی‌ای را تولید کنیم که هم دغدغه بزرگان و مراجع حل شود و هم نسل جوان به نیازهای خود دست پیدا کند. طبیعتا چنین رویکردی کار بسیار سختی است چون نسل جوان ما در معرض انواع و اقسام موسیقی ها در تمام گونه های آن است و حتی این در تمام کشور هم وجود دارد. بنابراین فکر می کنم این دیدارها دستاوردهایی داشته که ما امروز در خیلی از مسائل مشکل چندانی نداریم.

بحران اول ما لغو محدود کنسرت ها و دوم موضوع و خبر نادرست آلبوم تک خوانی زن بود. ولی شما ببینید که ما در بسیاری موارد به گونه ای حرکت کردیم که دغدغه ای ایجاد نکردیم.

- ولی به نظر می آید در آلبوم جنجالی و پرحاشیه «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» ماجرا این قدر هم راحت ختم به خیر نشد.

من می توانم بگویم در مقایسه با تمام آلبوم هایی که قبل از آلبوم «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» منتشر شده میزان صدای زن نسبت به صدای مرد به مراتب پایین تر است. این آلبوم بیش از ۶ مرتبه از فیلتر تطبیق عبور کرده است تا به آن استانداردی برسد که صدای مرد نسبت به صدای زن بالاتر باشد و حکم تکخوانی زن را هم نداشته باشد. حتی آقای صفارهرندی هم که سال‌ها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند به این موضوع اشاره داشتند و می دانند موضوع چگونه است. بنابراین بدانید که ما به شدت نسبت به چنین فضایی وسواس داریم. حالا اگر در زمینه کنسرت ها هم خطایی را دیدید بالاخره این خطا از بین یک هزار و پانصد کنسرتی است که برگزار شده است. این در حالی است که حضور ناظران ما و گزارش هایی که می دهند حاکی از آن است که همین کنسرت ها در همان شب اجرا تذکر دریافت می کند. یعنی من چند هفته پیش با چهار برگزارکننده کنسرت بعد از اتمام نوبت اول اجرا تماس گرفتم که اتفاقاتی که در نوبت اول کنسرت شما افتاده اگر در نوبت دوم تکرار شود با آن برخورد خواهیم کرد. شخص من و نماینده تام الاختیار من به دقت کنسرت ها را رصد می کنند و هرشب گزارش هایی را می دهند که ما برا اساس آنها اقدام می کنیم.

- فکر نمی کنید این اشکال در مرحله اول متوجه بخش نظارت و ارزشیابی دفتر موسیقی بوده است؟

یک بخشی از دفتر موسیقی وزارت ارشاد که ضعف های زیادی داشت و اتفاقا ضربه های زیادی هم به مجموعه دفتر موسیقی زده است، بخش نظارت ما بود که ما در این زمینه با مشکل کمبود منابع مالی مواجه هستیم و نمی توانیم تعداد ناظران خود را زیاد کنیم و به دلیل مشکلات مالی برخی از اوقات در عملکرد دفتر تاثیرات نامیمونی گذاشته که نتیجه آن بخشی از مشکلاتی می شود که هم اکنون با آن روبه رو هستیم. پس بدانید مسائل اداری و مالی هم در ایجاد مشکلات دخالت فراوانی داشته است.

- پس پیش بینی شما این است که سال ۹۴ نیز در مبحث بودجه با مشکلاتی مواجه خواهید بود و اگر هم با بودجه مشکل داشته باشید پس طبیعتا مشکلاتی که در زمینه نظارت بر کنسرت ها به آن اشاره کردید ادامه خواهد داشت.

- باید بینیم مجلس شورای اسلامی آن چیزی را که ما پیشنهاد کردیم تا چه مقدار تصویب کرده است. اگر آن بخشی که ما پیش بینی کردیم به حوزه موسیقی تخصیص پیدا کند ما دیگر چنین مشکلاتی را نخواهیم داشت.

- با در نظر گرفتن چنین شرایطی آیا دفتر موسیقی وزارت ارشاد طرح یا برنامه ریزی جدیدی را انجام داده که در حوزه استفتائات با دفتر مقام معظم رهبری و حضرات آیات عظام پیرامون مسائل فقهی موسیقی فعالیت هایی صورت گیرد؟

- وقتی استفتائاتی می خواهد انجام شود باید گزارش های دقیق، نوع ادبیات استفتا، دغدغه و چاره برای مشکلی که حل خواهد کرد به طور کامل و دقیق و همه جانبه بررسی شود یعنی به عنوان مثال امکان دارد موضوعی را مورد استفتاء قرار بدهیم که پیرامون آن موضوع اطلاعات دقیق و کاملی به آن مرجع عالیقدر داده نشده باشد. ما آن چیزی که انجام می دهیم تبیین وضعیت کنونی موسیقی کشورمان است. در این زمنیه هم چند طرح پایش انجام گرفته که در حال آماده سازی است و ما به یاری خداوند سال جدید یک گزارش جامع از وضعیت و مشکلات موسیقی کشور با راه حل های موجود را تدوین خواهیم کرد. در این گزارش جامع نقش ارزشمند بزرگان دین، مراجع دینی و کارگزاران نظام به صورت مشروح نوشته شده که به طور حتم در جهت رفع مشکلات خواهد بود. اساسا حل مسائل فرهنگی فقط دست وزارت ارشاد نیست و من فکر می کنم حتی وزارت صنایع می تواند در جهت حل مشکلات فرهنگی کشور کمک رسان خوبی باشد چون ما چیزی به جز فرهنگ برای صادرات از این کشور نداریم. نه فولاد و نه مس ما ناب نیست که بگوییم فقط ما هستیم که اینها را به کشورهای دیگر صادر می کنیم. آنچه که ایران را می تواند در جهان مطرح کند فرهنگ و هنر این سرزمین است و اگر در این حوزه تمام دستگاه ها به کمک متولیان فرهنگی هنری کشور بیایند به طور حتم می توانیم صاحب نام و نشان باشیم.

- و به طور حتم در این میان نقش رسانه ملی بی نهایت مهم تر از آن چیزی است که به آن اشاره می کنید.

این بی انصافی است که بگوییم همه تاثیرات فرهنگی باید از طریق وزارت ارشاد صورت گیرد. امروزه صدا و سیما نقش بسیار ارزنده ای در جریان فعالیت های فرهنگی هنری دارد ولی شما می بینید کمتر کسی به سراغ نقش صدا و سیما در لغو کنسرت های موسیقی می رود. به عنوان نمونه خبری را صدا و سیما پخش می کند؛ خبری که در حد شایعه است. این شایعه، خبر رسمی تلقی می شود و بعد موجب موضع گیری هایی می شود که پاسخ دادن به این موضع گیری ها همه چیز را وارد حاشیه می کند. در حالیکه صحت و سقم این خبر هنوز مشخص نشده است و این موضوع به خودی خود برای وزارت ارشاد بحران درست می کند. اصلا همین ماجرای تک خوانی زن از روزی وارد یک بحران جدی شد که از برنامه «صبح با خبر» اعلام شد که وزارت ارشاد چنین کاری را انجام داده است. بنابراین وقتی چنین موضوعی به صورت رسمی از رسانه ملی به عنوان یک خبر ارسال می شود پس طبیعی است که این جریان واکنش هایی را به دنبال خواهد داشت.

بسیاری از اهالی رسانه می دانند که ما در آن روز، واقعا روز بحرانی را سپری کردیم؛ یعنی پاسخگویی همه جانبه در یک شرایط بحرانی آن هم برای کاری که نکرده بودیم. در چنین بحران هایی این رسانه ملی است که باید به کمک بیاید ولی رسانه ملی خودش بحران‌ساز می‌شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *