معادله پیچیده 'لیست واحد'؛ ادعای بزرگی کارگزاران و مشارکتیها و سلطهناپذیری اصلاحطلبان معتدل
گروه سیاسی جهان نیوز- عبدالله الماسی: حضور کمرنگ دولتیها در کنار خودنمایی طیفهای نسبتاً خوشخیم اصلاحات در این همایش از نکات متفاوت و مثبت آن بود اما عدم مرزبندی اغلب سخنرانان با جریان فتنه ۸۸ و تکرار برخی مواضع همسو با اپوزسیون، اجازه دیده شدن این نکات مثبت را نداد؛ که حتی تردید ناظران سیاسی و مسئولان برگزاری انتخابات که در نتیجه حضور نواصلاحطلبان و ابراز برائت آنان از تندرویهای اصلاحات رو به کاستی گذاشته بود، به ناگاه چند برابر شد.
گویا عدهای در پس از همایش به دنبال ارسال این پیام بودند که اصلاحات همچنان از موضع سال ۸۸ خود کوتاه نمیآید و موضوع حصر سران فتنه و ادعای "تقلب" هنوز هم از دغدغههای اصلی آنان و مهمتر از موضوعاتی همچون معیشت مردم یا اقتصاد کشور است.
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، برخلاف نام خود همواره از ایجاد هماهنگی بین اصلاحطلبان ناتوان بوده و در هیچ انتخاباتی فهرستی واحد معرفی نکرده است. دعوای اصلی همیشه هم هنگام وزنکشی و سهمخواهی گروهها پیش آمده است. احزاب اصلی اصلاحطلب، دیگر احزاب عضو این جبهه را گروههای تک نفرهای میخواندند که نباید به اندازه آنان در تصمیمات این جبهه حق رای داشته باشند و در فهرستهای انتخاباتی سهیم شوند.
شاید به همین دلیل است که جز انضباط دو صف اول همایش اصلاحطلبان، تقریبا هیچ نظم و انسجام دیگری در این همایش دیده نشد؛ طوری که متن این همایش از همان لحظات اولیه زیر سایه سنگین حواشی رفت و به جای بالا بردن دور موتور اتحاد و ائتلاف اصلاحات، موجب گُر گرفتن اختلافات زیر خاکستر شد.
در همین راستا، عدم حضور احزاب بزرگ اصلاحطلب همچون کارگزاران سازندگی، مجمع روحانیون(جز حجتالاسلام موسوی لاری) و حزب منحله مشارکت و چهرههایی مانند آقای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، نشان داد که چهره هماهنگ و همسوی تصویر شده از جریان اصلاحات، تنها ساخته و پرداخته سایتها و نشریات اصلاح طلب است.
رویه متفاوت حزب مایه دار
کارگزاران که به تازگی بحران اختلاف داخلی را با استعفای محمد هاشمی، از اعضای پرسابقه خود کاهش داده است، با تحریم این همایش پیامهای مختلفی را به همه طیف های اصلاح طلب داد. گرچه در تقسیم بندی های سیاسی، این حزب به عنوان یک گروه اصلاح طلب شناخته می شود اما گویا امتیازات منحصر به فرد کارگزاران، اعضای آن را به سمت اتخاذ تصمیمات متفاوتی سوق داده است.
ثروت هنگفت، قبضه کردن بسیاری از پست های کلیدی دولت، نفود در برخی چهره های شبه اصولگرا، داشتن رسانه های متعدد و از همه مهمتر نزدیکی به چهره شاخصی همچون آقای هاشمی رفسنجانی باعث شده که کارگزاران از نشستن کنار احزاب ظاهرا کم قدرت و "حرفنشو" ابا کند.
این حزب با وجود نقش آفرینی فعال در هدایت و مدیریت فتنه ۸۸ و شورش علیه قانون اساسی و رای مردم، همانند رویه آقای هاشمی هرگز در میانه میدان حاضر نشد و نسبت به سایر گروه های تندرو، کمترین هزینه را در قبال عملکردش پرداخت کرد. شاید به همین دلیل است که پدر معنوی این حزب گفته "کارگزاران تنها حزب اصلاح طلبی است که در وقایع ۸۸ آسیب ندیده است."
حزب منحله و ادعای بزرگی
از سوی دیگر اما حزب منحله مشارکت و چهرههای افراطی نزدیک به این حزب هم از حضور در همایش اصلاح طلبان پرهیز کردند تا معادله اتحاد و "لیست واحد" اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس دهم پیچیده تر شود. البته حزب دولت ساخته مشارکت از همان ابتدای تاسیس در دولت اصلاحات، ادعای بزرگی داشت و خود را شایسته تر از سایر احزاب اصلاح طلب توصیف می کرد که بقیه باید پیرو منویات آن باشند.
به نوشته پایگاه اپوزیسیون رادیو زمانه، "زمانی احزاب کوچک جبهه اصلاحات حزب جبهه مشارکت را متهم میکردند که سمتهای دولتی را قبضه کرده و اصطلاح «برادر بزرگتر» را برای این حزب به کار میبردند. برخی از اعضای حزب جبهه مشارکت نیز گاه به این انتقادها واکنش نشان میدادند تا آن جا که علی شکوریراد یک بار برخی گروههای کوچک در جبهه اصلاحات را «نق زنها» خواند. «منحله» اعلام شدن احزابی نظیر جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین و همچنین هجمههای فراوان به حزب کارگزاران سازندگی، فرصتی به احزاب کوچکتر اصلاحطلب داده تا خودنمایی کنند. احزاب بزرگتر هم شاید از این وضعیت چندان ناراضی نباشند، چرا که طرح دوباره نام اصلاحطلبان، برخی از حصارهای امنیتی برای این احزاب را برخواهد چید."
معادله پیچیده 'لیست واحد' با ظهور هماهنگ اصلاحطلبان معتدل
با وجود انحلال حزب مشارکت و انتشار اخباری از تلاش اعضای آن برای نقش آفرینی در قالب قالبی جدید، گویا این حزب هنوز هم بر عادت مالوف است و همانند کارگزاران ادعای بزرگی اصلاحات را دارد. از سوی دیگر ظهور گروه های معتدل و جوان اصلاح طلبی در قالب احزاب سازماندهی و هماهنگ شده، از آغاز یک درگیری سنگین "سهم خواهی" در انتخابات مجلس دهم و خبرگان حکایت دارد.
هرچند غلامحسین کرباسچی به رسانه اصلاح طلب بهار گفته است "کارگزاران نه مدعي محوريت فعاليت اصلاحطلبان است و نه خود را لولاي انسجام ميداند" اما نه آنان و نه مشارکتیها به عنوان مدعیان بزرگی و رهبری اصلاحات، حاضر نیستند در زمان وزن کشی بهای چندانی برای احزاب پرشمار اصلاح طلب که "بله قربانگو" هم نیستند، قائل شوند.
از سوی دیگر جریان نواصلاحطلبی و احزاب معتدل اصلاحات معتقدند، بدنه اصلاح طلبی دیگر به تندرویهای هزینهزای احزاب افراطی اعتمادی ندارد و دغدغههای اصلی آنان از جنس توسعه سیاسی، تحریم انتخابات، اردوکشی خیابانی و... نیست. داشتن ثروت و نفوذ سیاسی هم نمی تواند احزاب "پدرخوانده" را شایسته دیکتاتوری و زورگویی بر سایر گروه های اصلاح طلب کند. اکنون باید دید از درون این معادله پیچیده چه چیزی بیرون خواهد آمد و چهره هایی مانند هاشمی و خاتمی چگونه آن را مدیریت خواهند کرد؟ آیا بازهم منتظر انصراف و کنار زدن بخشی از اصلاح طلبان در بحبوبه انتخابات به نفع احزاب بزرگتر باشیم یا این بار چهره های معتدل تا پایان در صحنه می مانند؟