عضو بروکسلنشین حزب مشارکت در باب شخصیت و فضیلتهای شهیدمدرس قلمفرسایی کرد.
به گزارش جهان، رجب مزروعی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم و دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران بود که چند سال پیش به همراه پسر خود خوشنشینی در بروکسل را اختیار کرد و ضمن همکاری با گروهک ۴-۵ نفره شورای هماهنگی سبز، در برخی جلسات گروهکهای ضدانقلاب حضور به هم رساند.
او ضمن مقالهای در سایت جرس مینویسد: شهید مدرس یکی از شخصیتهای نادر و یگانه تاریخ معاصر است. از سال ۱۳۲۸ ه.ق زندگی مدرس با تاریخ سیاسی معاصر ایران تا هنگام شهادتش درهم آمیخته است و آیینهای از سیاستورزی خردمندانه، اخلاقی، شجاعانه، هوشمندانه، زمانشناسانه، پاک و انسانی و... را از او به نمایش میگذارد. در فضلیت و بزرگی مدرس همین نکته کفایت میکند که حتی مخالفان و دشمنان سرسختش نتوانستند پیرایهای بر او بندند و در روزگارانی که غالب سیاستمداران ایرانی شیفته زر یا مرعوب زور یا بازیچه ترویز قدرتمداران داخلی و خارجی شده بودند او هرگز آلوده نشد و در نهایت جان خود را بر پیمان خویش با خدا و خلق نهاد. اینکه در جمهوری اسلامی ایران سالروز شهادت «مدرس» را بنام «روز مجلس» نامگذاری کردهاند الحق و الانصاف کاری شایسته این یگانه تاریخ در عرصه نمایندگی مردم در مجالس پس از مشروطه تا به سلطنت رسیدن رژیم پهلوی و الغای مشروطیت است، اما اینکه چقدر محتوای مجالس پس از انقلاب اسلامی تا امروز اجازه رفتار «مدرسگونه» داده و میدهد البته جای بحث و مناقشه بسیار دارد، چرا که «رفتار مدرسگونه» سرنوشتی همچون او را در پی داشت.
مزروعی میافزاید: مجالس و محافل بسیاری برای تقدیر و تجلیل از «مدرس» بعمل آمده است ولی میتوان گفت در همه اینها نام «مدرس» صورتا زیاد گفته و پاس داشته میشود اما سیرت «مدرس» چطور؟ به نظر شما اگر مدرس امروز زنده بود چه میکرد؟ و چه بر سرش میآمد؟ آیا برپایه تجربیات حادث «مدرس» از صافی «نظارت استصوابی» شورای نگهبان برای نامزدی نمایندگی مجلس عبور میکرد؟ و اگر هم عبور و با رای مردم نماینده میشد میتوانست رفتاری «مدرسگونه» داشته باشد؟
یادآور میشود شهید مدرس به چند ویژگی مهم شناخته میشود ۱- ضدانگلیسی بودن ۲- دلبستگی به اسلام و ایران ۳- جانبازی در راه عقیده. رجب مزروعی که خوب است حتی حسن تقیزاده فراماسونر- عامل امضای برخی قراردادهای نفتی خائنانه به نفع انگلیس و گوینده تعبیر «مأمور بودیم و معذور» نیز از شهید مدرس تحلیلی کرده و گفته «هیچ یک از ما مدرس نمیشدیم. همه ما ترجیح دادیم همراه موج شویم و به ساحل برسیم، اما مدرس مقابله کرد و جان خود را گذاشت».
بدین ترتیب جا دارد از عضو خوشنشین حزب مشارکت سوال کنیم:
۱- آیا شهید مدرس نیز به مردم خود اهانت میکرد و میگفت حتی اگر مرگ موش را هم مجانی توزیع کنیم برای آن صف میکشند؟!
۲- شهید مدرس میگفت دیانت و سیاست ما عین هم است؛ منافقانی که نان خط امام را خورده و سپس با پرچمداران سکولاریسم همپیاله شدند نیز همین ادعا را داشتند یا درست خلاف آن عمل کردند؟
۳- شهید مدرس دشمن انگلیس بود و حتی ادعای حمایت انگلیسیها از تمامیت ارضی در قرارداد ۱۹۱۹ را عار ایرانی میدانست. آیا مدعیان اصلاحطلبی که برخی از آنها هم اینک در انگلیس و فرانسه و بلژیک پناهندگی گرفتهاند، از منطق سرسپردگی رضاخانی پیروی کردند یا از مرام شهید مدرس؟ و اگر انگلیس دشمن شهید مدرس بود که به واسطه رضاخان او را به شهادت رساند، به کدام علت از افراطیون مدعی اصلاحطلبی حمایت میکند و مثلا به واسطه شبکه دولتی بیبیسی، به امثال آقای مزروعی تریبون میدهد؟!
۴- مدرس صراحتا با سیاستهای انگلیس و استعمار مخالفت میکرد. آیا نمایندگان خائنی که در مجلس ششم نامه جام زهر تسلیم در برابر استعمارگران غربی را منتشر کردند، به مدرس شباهتی داشتند یا در حوزه خیانت چنان حرفهای شده بودند که دست تقیزادهها و تجددها را از پشت میبستند؟!
۵- همان انگلیسیهایی که رضاخان و محمدرضا پهلوی را روی کار آوردند، مکررا و از جمله در فتنه ۸۸ از مدعیان دروغین اصلاحطلبی حمایت کردند. و... به امثال آقای رجب مزروعی و دیگر اعضای فراری فراکسیون مشارکت در مجلس ششم توصیه میشود از این به بعد درباره پیشکسوتان خود در خیانت قلمفرسایی کنند. منبع: کیهان
بله خودی و غیر خودی کرده بود و برای همین خودی و غیر خودی کردن هم تبعید شد و به شهادت رسید
اصلا اگر او همه را خودی می دید از رضاخان گرفته تا قوام و تقی زاده و .... دیگر لزومی نداشت که موجب غضب استبداد رضاخانی و استعمار بریتانیا شود.
او حملات بسیاری به رضاخان می کرد حتی در مجلس یقه رضاخان را گرفت و گفت می خواهم که تو نباش زیرا مهره اجنبی هستی
نظر مرحوم مدرس درباره مصدق:
«سیاست، علمی است مانند علوم دیگر که مدارجی دارد و هر مرد سیاسی باید آن را طی کند و یکی از بعد دیگری آن مدارج را بپیماید. پایه و کلاس اول سیاست، عوامفریبی است و من با نبوغ و دهایی که در آقای مصدق السلطنة سراغ دارم یقین دارم که ایشان همیشه در کلاس اول سیاستمداری خواهند ماند و به کلاس دوم هرگز ارتقا پیدا نخواهندکرد. عمر من کفاف نمی دهد ولی مردم ایران و شما نمایندگان ملت، بیست سال بعد از این خواهید دید که سید حسن مدرس در شناختن مصدق السلطنة اشتباه نکرده است» (جملات شهید مدرس به نقل از: مدرس قهرمان آزادی، نوشته حسین مکی، صفحات 839 و 840؛ و مشروح صورت مذاکرات مجلس شورای ملی،دوره شانزدهم، جلسه ی 207، مورخ آذر ماه 1330)
فكر مي كنم منظور آقاي مزروعي در خصوص امكان اظهار ونظر نمايندگان وهمچنين قدرت تصميم گيري مجلس باشد كه به نظر درست مي آيد فارغ از ديدگاها ،چون ديدگاهاي مردم در گذر زمان عوض شده وبه طبع ديدگاه نمايندگان مردم هم عوض مي شود به عنوان مثال هرگونه اظهار نظر نماينده مي تواند عدم تاييد شوراي نگهبان در دور بعد را به همراه داشته باشد وهمچنين در حال حاضر مجلس عملا در مقابل خيلي از نهادهاي قدرت مند مثل قوه قضاييه ،صدا وسيما، نهادهاي نظامي وانقلابي كه اتفاقا علاوه بر قدرت تصميم گيري ،هزينه مالي زيادي هم دارند هيچگونه قدرت تصميم گيري ندارد.