باید بر این که ایران توانسته طرف قوی تر را متوقف سازد صحه نهاد. مذاکرات ایران و طرف غربی را می توان به بازی فوتبالی تشبیه کرد که در ۹۰ دقیقه با تساوی خاتمه یافته و به وقت اضافه کشیده شده است. باید منتظر اتمام وقت اضافه و فرارسیدن سه آذر بود که به احتمال قوی طرف غربی، ناچار از توافق خواهد بود. اما باید منتظر ماند و دید این توافق، بیشتر موافق با منافع کدامیک از طرفین خواهد بود.
سرویس سیاسی جهان نیوز: ایران و گروه ۱+۵ روز جمعه گذشته به توافقی برای تمدید ۴ ماهه مهلت مذاکرات دست یافتند. در این مدت ۲.۸ میلیارد دلار از پول های مسدود شده ایران آزاد می شود و در مقابل، تهران بخشی از اورانیوم غنی شده ۲۰ درصدی اش را به سوخت تبدیل خواهد کرد.
اما باید دید هدف امریکا از فرسایشی کردن مذاکرات چیست و چه سودی برای آنها و چه زیانی برای ایران در پی دارد؟ روزنامه «نیویورک تایمز» در مطلبی به موضوع تمدید بازه زمانی مذاکرات هستهای ایران به مدت چهار ماه پرداخته و مینویسد، در پس تصمیم اوباما برای تمدید مذاکرات، این ارزیابی هست که دولت آمریکا تلفیقی از رویکرد فشار و تشویق را در قبال ایران به کار میبندد؛ این رویکرد شامل پابرجا نگه داشتن تحریمهای اصلی و در عین حال، نشان دادن این موضوع است که دسترسی ایران به درآمدهای توقیف شده خارجی خود می تواند چه مزایایی برای این کشور داشته باشد.
در این میان، کنگره آمریکا و برخی کارشناسان هسته ای آمریکایی ـ که خواستار موضعی سخت تر در قبال ایران هستند ـ با این موضوع به شدت مخالفت می کنند. آن ها ادعا دارند، تحریم های گسترده و نیز فشار اقدامات پنهانی علیه ایران بوده که این کشور را پای میز مذاکره آورده است؛ بنابراین، برای دستیابی به توافق نهایی باید تحریم ها و فشارها را علیه ایران افزایش داده و در عین حال، گزینه اقدام نظامی را نیز روی میز نگه داشت.
به هر حال، در کوتاه مدت، این اوباماست که پیروز این مجادله خواهد بود. تمدید چهار ماهه به اندازهای طولانی نیست که کنگره بتواند اقدامی کارساز کند. اوباما نیز اشاره کرده هر گونه تحریم های جدید را وتو خواهد کرد؛ اما در طولانی مدت، مقامات دولت آمریکا میدانند با مسأله عمیقتری روبهرو هستند، زیرا تضمینهایی که کنگره خواستار اجرای آن از سوی ایران است، بسیار پیچیده و غیراجرایی است.
در این میان به نظر می رسد که در قبال ایران، کنگره کاملا نقش اسلحه یا چماق و کاخ سفید تا حدودی نقش هویچ یا کره را بازی می کند.
با وجود این، در صورتی که توافقی در مذاکرات هسته ای ایران حاصل شود، اوباما احتمالاً ناچار خواهد بود، کنگره را به برداشتن تحریم هایی که تجارت با ایران را منع می کند، متقاعد کند. همین موضوع است که ضرب الاجل جدید تعیین شده برای مذاکرات (۲۴ نوامبر) را معنادار میکند. در آن زمان، اوباما هنوز حدود یک ماه فرصت خواهد داشت تا موضوع کاهش تحریم ها را از طریق مجلس سنا ـ که هنوز در دست دموکرات ها خواهد بود ـ دنبال کند، چراکه معلوم نیست در انتخابات میان دوره سنا چه حزبی اکثریت را به دست آورد.
در طرف مقابل، در بازه زمانی چهار ماهه پیش روی، ایران به ۲.۸ میلیارد دلار از درآمدهای توقیف شده خارجی خود ـ که بخش اندکی از این درآمدهاست ـ دسترسی پیدا میکند؛ اما از هم اکنون، ۳۰۰ عضو مجلس نمایندگان آمریکا، نامهای تهیه کردهاند که از دولت میخواهد تا هنگامی که توافق نامهای مشتمل بر برنامه موشکی ایران و نیز توقف حمایت ایران از حماس و دیگر گروههای نظامی در منطقه نباشد، از کاهش تحریمها خودداری کند. این در حالی است که موضوعات یادشده، اصولاً در مذاکره با ایران مطرح نیست و منطقا نیز دیگر امکان ورود این موارد به روند مذاکراتی که به اندازه کافی پیچیده است، وجود ندارد.
اما در پس سالوس کاری امریکا و منافع کوتاه مدت وی که در ادامه اشاره خواهد شد، یک راهبرد کلان کارشکنانه وجود دارد که ذیلا بدان اشاره می شود.
پیتر ابورن، نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی، در کتاب خود که با همکاری دیوید موریسون، نویسنده انگلیسی تالیف کرده است، به موضوع مناقشه اتمی ایران میپردازد. ابورن در مقالهای دردیلی تلگراف چکیدهای از کتاب خود با عنوان خیال واهی خطرناک: چرا غرب در مورد ایران اتمی اشتباه میکند را منتشر کرده است.
به نظر ابورن، غرب در سال ۲۰۰۵ فرصتی تاریخی را برای توافق با ایران بر سر موضوعهای گوناگون از دست داد. به اعتقاد او، این نتیجهگیری منطقی است که اتحادیه اروپا علاقهای به تضمینهای عینی در مورد صلحآمیز بودن برنامه اتمی ایران نداشت.
ابورن میپرسد، پس موضوع چیست؟ چرا غرب آنقدر خشم نشان میدهد و سر و صدا و نطق میکند و میخواهد ایران را به انزوا بکشاند و تحریمهایی را مقرر کرده است ؟
پاسخ خود نویسنده این است که موضوع دیگری در دستور کار است که ربطی به سلاحهای اتمی غیرموجود ایران ندارد. به عقیده ابورن، آمریکا و متحدان اروپایی آن هدفی دیگر را دنبال میکنند که همانا تحقیر و تخریب احتمالی حکومت اسلامی ایران است.
به نظر ابورن، حتی واقعه دورسی پاریس نشان داد که ایران خواستار رسیدن به توافق با غرب است و این غرب است که بارها درخواست صلح ایرانیان را نپذیرفته و نخواسته با ایران معامله کند.
کری در ژوئن ۲۰۰۹ بهعنوان رئیس کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا به فایننشال تایمز گفت که انعطاف ناپذیری دولت بوش در برابر ایران دیپلماسی ای بود که انرژی را هدر داد و خطوط را سخت کرد. در حالی که خود دمکراتها نشان داده اند که در استراتژی فشار و تهدید دست کمی از رقیب جمهوری خواه خویش ندارند. شاید این گونه اظهار نظر جز مصرف تبلیغاتی نداشته باشد.
در نهایت و افزون بر استراتژی کلی امریکا ( چه در زمان تصدی جمهوری خواهان و چه زمان تصدی دمکراتها) که هرگز در پی توافق عاقلانه با ایران نبوده است، اینکه طولانی شدن مذاکرات، با توجه به اینکه طرف تحریم شده ایران است، به سود امریکا خواهد بود. ضمن آن که آنان می پندارند که ایران در وقت اضافه با انرژی کمتر و اضطرار بیشتری کار را دنبال خواهند کرد.
ابقای اشتون
ابقای اشتون خبری معنادار است؛ اشتون ارتباط خوبی با طرف ایرانی برقرار کرده و توانسته تا حدودی اعتماد ظریف را جلب کند. اما بر کسی پوشیده نیست که ایران و امریکا نقش اصلی را دارند. اگر بخواهیم توصیف بهتری داشته باشیم می توان ایران و امریکا را به متغیر مستقل و اشتون و تیم وی را به متغیر وابسته ای تشبیه نمود که تعیین کنندگی در این میان بی تردید با متغیر مستقل است.
عاقبت مذاکرات
در نهایت به نظر میرسد که تاکنون پیشرفت ملموسی در مذاکرات رخ نداده است، برخلاف آن چه که ظریف و اشتون در بیانیه مشترک خود آورده اند:
«گرچه ما پیشرفت های ملموسی در برخی از موضوعات داشته ایم و مشترکا برای تدوین یک متن برنامه جامع اقدام مشترک کار کرده ایم، لکن هنوز فاصله قابل توجهی پیرامون برخی موضوعات اساسی باقی مانده است که نیاز به زمان تلاش بیشتری دارد.»
در کنار این انتقاد، باید بر این که ایران توانسته طرف قوی تر را متوقف سازد صحه نهاد. مذاکرات ایران و طرف غربی را می توان به بازی فوتبالی تشبیه کرد که در ۹۰ دقیقه با تساوی خاتمه یافته و به وقت اضافه کشیده شده است. باید منتظر اتمام وقت اضافه و فرارسیدن سه آذر بود که به احتمال قوی ایران و طرف غربی، ناچار از توافق خواهند بود. اما باید منتظر ماند و دید این توافق، بیشتر موافق با منافع کدامیک از طرفین خواهد بود.