بعد از سی و پنج سال تجربه آمد و شد مدیران فرهنگی در جمهوری اسلامی، حالا دیگر میشود لغتنامهای از معانی کنایی و زیرپوستی واژههایی که مدیران معمولاً پیرامون موضوعات مختلف بیان میکنند، گردآوری کرد. به طور مثال غالباً انگاه که مدیری از «جذب حداکثری» مقام معظم رهبری سخن میگوید، یعنی که بر خلاف ژست ولایتمداریاش، قصد باج دادن به شبهروشنفکران همیشه معترض وطنی را دارد. وقتی میگویند «همه باید اجازه کار در جمهوری اسلامی را داشته باشند»، یعنی همه سهمی از بودجهها دارند الا هنرمندان جناح مومن فرهنگی. وقتی میگویند باید «فضا را باز کرد» یعنی آنکه باید چنان فضا را بست که جز شبهروشنفکران کسی اجازه کار و اظهارنظر نداشته باشد.
به گزارش جهان به نقل از رجانیوز، اما یکی از پرکاربردترین واژههای دوپهلوی مدیران فرهنگی در این سالها، واژهی «فعالیت سیاسی» است. چنانچه وقتی یکی از مسئولین فرهنگی هنری میگوید ما «به دنبال فعالیتهای سیاسی نیستیم»، اینجاست که نباید شک نکنید که بر خلاف ظاهر منطقی این جمله، معنایی بر آن مترتب نیست جز اینکه «ما در حوزه مسئولیت خود قائل به هرگونه کار فرهنگی با هر طیفی هستیم الا فعالیتی که مطلوب نظام جمهوری اسلامی باشد». در حقیقت، فعالیت سیاسی نکردن در میان مدیران فرهنگی، کدی است برای ابلاغ این پیام به مخاطبین خاص که ما علیرغم آنکه حقوق جمهوری اسلامی را میگیریم و از مزایای مدیریت آن استفاده میکنیم، حاضر نیستیم قدمی برای آن برداریم و برای آنکه ثابت قدم بودن خود را در این مسیر اثبات کنیم، حاضریم با هر گرایش و سلیقهی شاذی کار کنیم و برای هر کسی بزرگداشت و سمینار بگیریم، الا کسی که هنر خود را به جمهوری اسلامی فروخته باشد.
آخرین گواه این موضوع، جدیدترین اظهارنظر «عبدالحسین مختاباد» رئیس کمیته هنر شواری اسلامی شهر تهران است که در گفتگو با خبرگزاری مهر گفته است: «ما در شورای شهر فعالیت سیاسی نمیکنیم و دنبال حاشیههایی از این دست هم نیستیم. نورالدین زرینکلک که مدتی است از ایران رفته است، ملکش را فروخته است که ما در تلاش هستیم شرایطی فراهم شود که شهرداری تهران این ملک را دوباره بخرد و آن را به موزه انیمیشن تبدیل کند. این کار هم وظیفه اجتماعی و فرهنگی ماست و ما تنها مسایل حوزه شهری مرتبط با حوزه فرهنگ و هنر را انجام میدهیم و ارگان سیاسی نیستیم بلکه تنها نخبگان شهر تهران را مورد توجه قرار میدهیم.» اظهارنظری که با «ما سیاسی نیستیم» شروع میشود و با اعلام خبر خرید ملک «نورالدین زرینکلک» برای تبدیل به موزه پایان مییابد. اما «نورالدین زرین کلک» کیست؟
در ویکیپدیای فارسی در مورد «نورالدین زرینکلک» - نویسنده و نگارگر کتاب کودک، فیلمساز انیمیشن، مشهور به پدر انیمیشن ایران و استاد دانشگاه- چنین آمده است: «نورالدین زرینکلک در ۲۰ فروردین ۱۳۱۶ در مشهد بهدنیا آمد. مادرش امینه بانو اهل باکو و پدرش میرزا محمدخان اهل همدان بود. از طرف پدر، نوادهی میرزا تقی خان، معروف به «مدیر» بنیانگذار آموزش نوین در همدان است. میرزا تقیخان همرزم مرحوم رشدیه در تبریز بود و اولین مدرسهی مختلط (دخترانه و پسرانه) را تأسیس کرد. هم او بود که نام «زرین کلک» را برای خاندان خود برگزید.
وی که دارای مدرک تحصیلی دکترای داروسازی از دانشگاه تهران، کارگردانی انیمیشن از آکادمی سلطنتی بلژیک و کارگردانی فیلم عروسکی از استودیو ییژی ترنکای پراگ است، در سال ۱۳۸۶ به علت توهین به یک دختر دانشجوی محجبه و تلاش برای برداشتن حجاب او از دانشگاه تهران اخراج شد. ویکیپدیا ماجرا را این چنین شرح میدهد: «دلیل این امر هتک حرمت یک دانشجوی چادری اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که: «در کلاس درس «نورالدین زرینکلک» به یکی از دانشجویان خود که فرشتهی بدون مویی را نقاشی کرده بود، میگوید فرشتهی کچل زیبا نیست. یکی دیگر از دختران دانشجو میگوید زیبایی به کچل و مودار بودن نیست. در این زمان نورالدین زرین کلک به سمت همین دختر میرود، (دست زیر روسری او برده) چند تار موی او را نشان میدهد و میگوید این دختر کچل نیست.» جالب آنکه «زرینکلک» بعدها در واکنش به این اخراج مدعی شد که: «افتخار میکنم استاد اخراجی دانشگاه جمهوری اسلامی هستم.»
اما حالا در دولت جدید، آثار این استاد اخراجی طی مراسمی ویژه به موزهی سینما اهدا میشود و رئیس کمیته هنری شورای شهر تهران، طی دیداری با او با ابراز تاسف از تصمیم پدر انیمشین ایران برای مهاجرت از کشور، تاکید میکند که: «باید با فراهم کردن زمینههای مناسب فعالیت نخبگان هنری مانع از دلسردی آنها شد. در سالهای اخیر به بسیاری از هنرمندان و از جمله «استاد زرینکلک» کمتوجهی و حتی بیتوجهی شده است و همین رفتارهای نامناسب سبب شده که هنرمندانی چون «زرینکلک» که باید در وطن بمانند و هنر خود را در این سرزمین عرضه کنند وشاگردان فراوانی تربیت کنند، دلسرد شوند و یا خانهنشین شوند و یا جلای وطن کنند.» این روزها هم که خبر میرسد شهرداری تهران به پیشنهاد شورای شهر، میخواهد خانه «زرینکلک» را برای تاسیس موزه مخصوص او خریداری کند!
این گشادهدستی در قبال امثال «زرینکلک» در حالی رخ میدهد که انیماتورهای حرفهای و متعهد ایرانی این روزها به واسطه ورشکستگی قریب به اتفاق شرکتهای انیمیشن ایرانی و نبود فضای کافی برای کار در این حوزه، چارهای جز مهاجرت پیش روی خود نمیبینند و تأسفآور آنکه همین نخبگان بیکار در ایران، به محض مهاجرت در بهترین کمپانیهای انیمیشن سازی دنیا مشغول به کار میشوند و در این میان، مشخص نیست که امثال نعبدالحسین مختاباد» که مدعی جمایت از نخبگان هستند، کجا مشغولند؟ آیا نباید پرسید که چرا باید بودجه فرهنگی بیتالمال، صرف خرید خانهی فردی شود که به بدیهیترین حقوق شهروندی هم پایبند نیست و همچون چکمهپوشان رضاخانی، به روسری کشیدن از سر دانشجویانش افتخار میکند؟
یک بار دیگر فرهنگ واژگانی مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی را مرور کنید. خیلی زود مشخص میشود که چرا رهبری معظم انقلاب از وضعیت فرهنگ اعلام نگرانی میکنند.