چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 1 May 2024
 
۰

رضایت فعالان نشر از نمایشگاه چقدر است؟

يکشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۳۰
کد مطلب: 359623
موضوع کتاب‌خوانی بحث مفصل و عمیق دارد؛ از یک طرف تولیدات باید جذاب و از طرف دیگر باید در دسترس مخاطب باشد. برای اینکه تولید جذاب شود، باید نیروی انسانی فعال در این حوزه‌ی کارآمد و از نظر تعداد کافی باشند و اقتصاد حوزه‌ی نشر هم با مشکل مواجه نباشد.
به گزارش جهان به نقل از برهان، با فرا رسیدن اردیبهشت‌ماه، هرساله اهالی فرهنگ منتظر یکی از بزرگ‌ترین رخدادهای فرهنگی کشور، یعنی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، هستند. بیست‌وهفتمین نمایشگاه کتاب تهران امسال در حالی برگزار شد که مسئولیت برگزاری این نمایشگاه برای اولین‌بار با دولت یازدهم است. در ارتباط با نقاط ضعف‌و‌قوت نمایشگاه کتاب، همواره، کارشناسان بر لزوم تقویت و گسترش نمایشگاه برطرف ساختن عیوب آن صحبت‌ها کرده‌اند. این‌بار به بهانه‌ی نمایشگاه بیست‌وهفتم به سراغ دکتر محسن پرویز، معاون اسبق فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رفته‌ایم تا در ارتباط با فضای فعلی حوزه‌ی کتاب و نشر نظرات ایشان را جویا شویم. گفتنی است دکتر پرویز چهار دوره در ایام مسئولیت چهار‌ساله‌ی خود رئیس نمایشگاه کتاب تهران بوده است.

به طور کلی، اوضاع نمایشگاه کتاب امسال را چطور ارزیابی می‌کنید و چقدر نقش نمایشگاه کتاب را در رونق‌‌بخشی به فضای نشر مؤثر می‌دانید؟


نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نقطه‌ی ثقلی برای نشر و کتاب شده است و با توجه به اینکه حجم بالایی از معاملات کتاب‌ در سال در نمایشگاه کتاب تهران به صورت مستقیم یا غیرمستقیم انجام می‌شود، این نمایشگاه بخش عمده‌ای از اتفاقات نشر را در برمی‌گیرد و نقش آن غیرقابل‌انکار است. طبق برآورد انجام‌شده در نشر داخلی، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد دوره‌های یک‌ساله‌ی نشر کشور وابسته به نمایشگاه کتاب است که البته رقم بالایی است و در بعضی از برآوردها این رقم ممکن است تا ۳۰ درصد هم برسد. این نمایشگاه به مرور زمان شکل خاصی پیدا کرده است و در دوره‌های مختلف تلاش می‌شود تا جنبه‌های نمایشگاهی آن بیشتر تقویت شود. بخش‌های فروشگاهی، خریدوفروش و معاملات آن هم بسیار پراهمیت است؛ مراجعات تک‌تک مردم و همچنین تبادل حق انتشار و خرید کلان در نمایشگاه هم در کنار برنامه‌های دیگر آن اهمیت پیدا کرده است.

ما نیازمند مکان مناسبی هستیم که برای نمایشگاه طراحی شده باشد تا این امکان را به مجریان و برنامه‌ریزان بدهد که در طول سال برای آن برنامه‌ریزی کنند و بدین ترتیب، زیرساخت‌های فیزیکیِ برگزاری نمایشگاه‌ و مشکلات آن به مرور زمان برطرف ‌شود.

من فعلاً تحلیل خاصی راجع به نمایشگاه کتاب امسال ندارم، زیرا باید مدتی از برگزاری آن بگذرد و بعد راجع به آن صحبت کنیم. فقط می‌توانم به این نکته اشاره ‌کنم که مشکلی در نمایشگاه کتاب تهران وجود دارد که آن هم مکان نمایشگاه است؛ ما نیازمند مکان مناسبی هستیم که برای نمایشگاه طراحی شده باشد، تا این امکان را به مجریان و برنامه‌ریزان بدهد که در طول سال برای آن برنامه‌ریزی کنند و برای سال‌های بعدی بدانند و مطمئن باشند که نمایشگاه در چه مکانی برگزار می‌شود تا زیرساخت‌های فیزیکیِ برگزاری نمایشگاه‌ و مشکلات آن به مرور زمان برطرف ‌شود. اما در این شرایط مجبوریم که برای ۱۲ روز مکانی ایجاد و امکانات را به آنجا منتقل و دوباره این امکانات را جمع کنیم. برخی از اشکالات سال قبل، قابل برطرف‌ کردن نیست؛ مثلاً فرض کنید که تلفن قطع یا اشکالات برقی ایجاد شود. شاید سال بعد این اشکالات به وجود نیاید، ولی ممکن است قطعی برق یا تلفن از جای دیگری رخ دهد؛ در‌حالی‌که اگر مکان ثابت باشد، سازه‌ها همیشه آماده باشند و مشکلات امسال برطرف شود، سال آینده دیگر این مشکلات را نخواهیم داشت.

به نظر شما اولویت‌های فعلی در حوزه‌ی نشر و کتاب چیست؟

در بخش‌های مربوط به کتاب با دو گونه مسئله روبه‌رو هستیم؛ یک گونه مسائلی که جای مانور تبلیغاتی دارد و صحبت کردن راجع به آن‌ها کم‌دردسر است، مثل بحث ممیزی و نظارت بر انتشار کتاب که این بخش مورد علاقه‌ی کسانی است که می‌خواهند فضایی ایجاد کنند و از طرح مشکلات اساسی فرار کنند که حل آن به امکانات و توان نیاز دارد. وقتی یک بحث نظری مثل نظارت بر انتشار کتاب‌ها به وجود می‌آید، موافقان و مخالفانی پیدا می‌کند که با هم وارد مباحثات نظری می‌شوند و در پایان مباحثات هم هیچ اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و فقط فضایی تبلیغاتی ایجاد می‌شود.

اما در واقع باید به مشکلات اساسی حوزه‌ی نشر پرداخته شود؛ یکی از این مشکلات بحث کاغذ و وابستگی شدید ما به واردات خارج کشور است و اینکه با وجود داشتن مواد اولیه‌ی فراوان و مکفی، که ما را کاملاً بی‌نیاز از واردات می‌کند، از این مواد اولیه استفاده نمی‌کنیم و کارخانه‌های کاغذ را نیمه‌تمام رها ‌کرده‌ایم. راه‌حل این کار هم نیاز به صرف انرژی و هزینه دارد و درواقع یک عمل عینی است که البته برخی‌ از افراد می‌خواهند چنین بحث‌هایی اصلاً مطرح نشود، زیرا دردسرساز است. به نظر من، باید عینی و دقیق به قضیه نگاه کنیم و به مشکلات اساسی‌ کشور مثل رسیدن به خودکفایی در تولید کاغذ، بازسازی چاپخانه‌ها، نشر الکترونیک و وجود مراکز پخش حرفه‌ای بپردازیم.

با توجه به اینکه پیشنهادهای مختلفی درباره‌ی گسترش فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ارائه می‌شود، عملاً نتیجه‌ی مثبتی در پی ندارد. لطفاً راجع به روش‌های گسترش فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی مقداری مفصل‌تر صحبت کنید.


گسترش کتاب‌خوانی نیازمند فعالیت مستمر، پایش ‌دائمی در شرایط موجود و راه‌هایی برای استفاده‌ی بهینه از امکانات و در نهایت پیشرفت ماست، اما متأسفانه به دلیل اینکه سیاست پایداری در سایر حوزه‌های فرهنگی و همچنین حوزه‌ی نشر نداریم، معمولاً پایش و رصد دائمی وضعیت موجود را فراموش می‌کنیم. اگر ما به شکل دقیق به این حوزه بپردازیم، وضعیت موجود خود را مشخص و امکانات و شرایط را ارزیابی کنیم، می‌توانیم برنامه‌ریزی دقیقی انجام دهیم و به پیشرفت برسیم.

یکی از مشکلات این حوزه، بحث کاغذ و وابستگی شدید ما به واردات خارج کشور است و اینکه با وجود داشتن مواد اولیه‌ی فراوان و مکفی، که ما را کاملاً بی‌نیاز از واردات می‌کند، از این مواد اولیه استفاده نمی‌کنیم و کارخانه‌های کاغذ را نیمه‌تمام رها ‌کرده‌ایم.

به نظر من، برای گسترش کتاب‌خوانی باید چند نکته‌ی خاص را به‌عنوان نقاط کلیدی مدنظر قرار دهیم؛ مثلاً باید به گسترش کتابخانه‌ها، اعم از مجازی و واقعی و تشویق مردم به استفاده از کتابخانه‌ها، توجه کنیم. منظور گسترش کتابخانه‌ها، گسترش در همه‌ی بخش‌ها و سطوح است که مهم‌ترین بخش آموزش‌وپرورش است. وجود کتابخانه در مراکز آموزش‌وپرورش و تشویق بچه‌ها به کتاب خواندن، به‌خصوص در دوره‌های پیش‌دبستانی و دبستان و همچنین مهدکودک بسیار مهم است که ما چندان به آن نمی‌پردازیم؛ البته قبلاً به این مسائل پرداخته شده است و راهکارهای کاملاً مشخصی هم برای آن وجود دارد و اگر بخواهیم به شکل درست به آن عمل کنیم، باید بعضی از این راهکارها را به‌عنوان هدف در نظر بگیریم.

موضوع کتاب‌خوانی بحث مفصل و عمیق دارد؛ از یک طرف، باید تولیدات جذاب و از طرف دیگر باید در دسترس مخاطب باشد. برای اینکه تولید جذاب شود، باید نیروی انسانی فعال در این حوزه کارآمد و از نظر تعداد کافی باشند، پس باید اقتصاد حوزه‌ی نشر هم با مشکل مواجه نباشد. در کل، دولت با توجه به امکاناتی که در اختیار دارد، می‌تواند با کمک‌ نهادی مردمی و مراکز عمومی غیردولتی برای رسیدن به این هدف تلاش کند.

مقام معظم رهبری، در بیانات خود، این موضوع را مطرح کرده‌اند که هر کتابی مفید نیست و بعضی از کتاب‌ها از آنجا که مسموم هستند، نباید در سطح جامعه ترویج پیدا کنند و باید کتاب سالم در اختیار جامعه قرار گیرد. این مباحث تأکید ایشان را بر نحوه‌ی نظارت بر انتشارات و توزیع کتاب نشان می‌دهد. با توجه به این موضوع، عملکرد نهادهای مسئول خصوصاً وزارت ارشاد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عملکرد حوزه‌های اجرایی نیازمند داشتن گزارش کاملی از اتفاقات این حوزه‌هاست که قاعدتاً باید در اختیار نهادهای بالادستی قرار گیرد تا توسط آن‌ها ارزیابی شود. اما این ارزیابی معمولاً محدود و گاهی اوقات با تناقض و اشکال همراه می‌شود. مثلاً ممکن است یک کتاب نامناسب منتشر شود و ما تصور کنیم که نهادهای اجرایی به وظایف خود درست عمل نکرده‌اند، در صورتی که از طرف دیگر تعدادی کتاب خوب هم منتشر می‌شود. بنابراین آنچه می‌توانیم راجع به آن قضاوت درست کنیم، جهت‌گیری مدیران و سیاست‌گذاران این حوزه است که در صحبت‌ها و بیانیه‌های آنان بروز پیدا می‌کند.

به نظر من، جهت‌گیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان مجری ضوابط نشر کتاب، همان است که در فرمایشات آقای وزیر، معاون امور فرهنگی و مدیر اداره‌ی کتاب بوده که همان اجرای مصوبه‌ی ضوابط نشر کتاب شورای عالی انقلاب فرهنگی است و فی‌النفسه ارزشمند است و می‌توان امیدوار بود که با عمل به این مصوبه بسیاری از کاستی‌ها و اقدامات نادرست اصلاح می‌شود.

این نکته را هم از نظر دور نداریم که یک اتفاق خوب در دولت جدید رخ داده و آن هم این است که هیئت‌های نظارت بر اجرای ضوابط نشر کتاب شکل گرفته و جلسات آن‌ها برگزار شده است. در دولت دهم، متأسفانه اساساً هیئت نظارت بر انتشار ضوابط نشر کتاب تعطیل شده بود و بیش از سه سال و نیم هیئت نظارت اصلاً جلسه‌ای تشکیل ندادند و درواقع، وزارت ارشاد به صلاح‌دید شخصی خود عمل می‌کرد، نه براساس ضوابط قانونی. اما اینکه آیا این هیئت‌ها قرار است فقط به شکل صوری حضور داشته باشند یا واقعاً باید به وظایف قانونی خود به طور کامل عمل کنند، موردی است که باید مورد ارزیابی قرار گیرد و گزاراش‌های وزارت ارشاد در این خصوص بررسی شود تا بتوان درباره‌ی آن ‌اظهارنظر قطعی کرد.

در حوزه‌ی ترجمه‌ی معکوس باید به جایی برسیم که وقتی کتابی در جمهوری اسلامی به‌عنوان کتاب سال انتخاب می‌شود، حتماً به چند زبان دیگر ترجمه شود تا علاقه‌مندان بتوانند در کشورهای دیگر هم از این کتاب‌ها استفاده کنند.

مقام معظم رهبری بر موضوع ترجمه و لزوم سرمایه‌گذاری در این حوزه تأکیدات خاصی دارند که مثلاً چه کتاب‌هایی و از چه کشورهایی انتخاب شود. به نظر شما، چه آسیب‌ها و فرصت‌هایی در بازار ترجمه‌ی کشور وجود دارد؟

ترجمه دو سو دارد؛ یکی ترجمه از زبان‌های بیگانه به زبان فارسی است و یکی ترجمه‌ی معکوس از زبان فارسی به زبان‌های دیگر. در بخش اول انتخاب کتاب مناسب خیلی مهم است. با توجه به حجم بسیار زیاد کتاب‌هایی که در دنیا منتشر می‌شود، فرصت، امکانات، انرژی و پول کافی نداریم که همه‌ی آثار را ترجمه کنیم و ضرورتی هم برای این کار وجود ندارد. پس باید کتاب‌هایی را انتخاب کنیم که ارزشمند است و به رشد و تعالی فرهنگی جامعه کمک می‌کند یا کتاب‌هایی باشد که در حوزه‌ی‌ علمی حرف خاص و جدیدی داشته باشند. اما ترجمه‌ی معکوس از زبان فارسی به زبان‌های دیگر بخشی است که ما گاهی به آن تأکید می‌کنیم و شاید تلاش‌هایی هم در این زمینه انجام شود، اما بعد از مدتی فراموش می‌شود. البته رشد اندکی هم در این زمینه داشته‌ایم و اقدامات خوبی هم گاهی صورت گرفته است؛ اما نظام‌مند بودن این اقدامات در کمک به انتشار این آثار لازم و ضروری است.

به نظر من، در حوزه‌ی ترجمه‌ی معکوس، باید به جایی برسیم که وقتی کتابی در جمهوری اسلامی به‌عنوان کتاب سال انتخاب می‌شود، حتماً به چند زبان دیگر ترجمه شود تا علاقه‌مندان بتوانند در کشورهای دیگر هم از این کتاب‌ها استفاده کنند. آغاز این کار باید از طرف خود ما باشد که این کار نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و پشتوانه‌ی مالی کافی است.

با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار برهان قرار دادید.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *