اقدامات ضروری دولت در مقابل فشارها؛ از افتخار به نخبگان ایثارگر تا کنترل خطوط هوایی
گروه سیاسی جهان نیوز - امیرحسین رهبر: این موضوع هنگامی اهمیت مضاعف مییابد که متوجه باشیم روندها نشانگر کوچ تحریمهای هستهای به سمت بهانههای جدید است و به عبارت بهتر غرب که به خیال خویش با تحریمهای بانکی ایران را مستأصل کرده بنا ندارد به این راحتی از این برگ برنده دست بردارد و قصد دارد تا ایران را با اهرم تحریمها قدم به قدم در مسیر مورد نظرشان به پیش ببرند.
در این راستا نکات زیر قابل توجه است:
در درجهٔ نخست مسئولین محترم باید توجه داشته باشند که رفع تحریمهای هستهای (با دادن امتیاز و...) گرچه به شرط خوشبینی میتواند مشکلات کوتاه مدت ما را بر طرف نماید ولی به صورت راهبردی تهدید افزاست. به عبارت بهتر از این پس تعامل با مستکبرین پُر رو که طعم عقب نشینی ایران با زور تحریمها را چشیدهاند چندان ساده نخواهد بود و مطمئناً آنها تلاش خواهند کرد از همین الگو برای تحمیل سایر مقاصدشان بهره ببرند.
باز هم از منظر راهبردی مقابله با چنین تهدیدی آنگاه میسر خواهد شد که دولت جمهوری اسلامی ایران از فرصت مذاکرات برای تقویت سیستمهای درونی کشور که در زمان تحریم آسیبپذیریشان مشخص شده استفاده کند و به اصطلاح مقام معظم رهبری دشمن را ناامید سازد. در آن زمان است که خود به خود شاهد افولِ استفادهٔ غربیان از ابزار تحریم خواهیم بود.
نکتهٔ دیگری که میتواند دشمن را از وضع تحریمهای جدید علیه اشخاص مأیوس کند، تقدیر از کارگزاران و دانشمندان مورد تحریم در قامتِ قهرمانان ملی است، نه آنکه خجالت زده نام آنها را مخفی نگه داریم. بدین ترتیب دشمن به وضوح خواهد دید که درج نام افراد جدید در لیست تحریمها به جای آنکه آنان را مرعوب کند، باعث میشود که در جامعهٔ خویش عزتمندتر شوند و به این ترتیب از مطوّل کردن لیستهای تحریم ناامید میشود.
انصاف هم این است که برخی از این افراد، استعدادِ اشتغال در مشهورترین مراکز علمی و صنعتی دنیا را داشتهاند ولی با رد اماننامهٔ دشمنان آنچنان در تبرّی از مستکبرین زُبده شدند که افتخار یافتند نامشان در لیستهای تحریمیِ یکجانبه و چندجانبه بگنجند. ما نباید به گونهای با بازرگانان و فناورانی که نامشان در لیست تحریمهاست برخورد کنیم که گویی رشد و نموّ همهٔ آنها معلولِ یک اشتباه تاریخی در هشت سال گذشته بوده و حالا که کشور دارد مسیر اشتباهش را تصحیح میکند باید بیهیچ سروصدایی دلاورانش را فراموش کند. (گرچه همین گزارهٔ اخیر نیز به شدت محل تردید است و ما هنوز به این نتیجهٔ قطعی نرسیدهایم که مسیر جدید از مسیر قبلی بهتر است).
کشوری که برای خداحافظیِ یک ستارهٔ فوتبالیست یا تقدیر از یک هنر پیشه میلیونها تومان خرج میکند (که شاید بجا هم باشد)، باید چه رفتاری با اساطیری که در روزهای سخت یار کشورشان بودند، و رفاه و امنیت خود را به خطر انداخهاند، داشته باشد؟
به زعمِ نگارندهٔ این سطور، کمترین کار ممکن آن است که مانند ایثارگرانِ هشت سال دفاع مقدس، مجموعهٔ حاکمیت از جمله دولت محترم جمهوری اسلامی ایران خود را موظف به تجلیل و تکریمِ این عزیزان بداند. استفاده از صدا وسیما در این راستا بسیار مفید و در عین حال کمهزینهاست.
به عنوان مثال سازمان صداوسیما میتواند برای چند سال در کنار بخش اصلی جشنوارهٔ چهرههای ماندگار، یک بخش فرعی را نیز به تجلیل از اسطورههای مقاومت و افرادی که نامشان در لیست تحریمهای سازمان ملل، اتحادیهٔ اروپا، کنگره امریکا و... قرار گرفته اختصاص دهد.
در مورد بنگاهها نیز کمو بیش چنین وضعیتی سازگار است. مثلاً برای بنگاه ها و موسساتی که سختترین تحریمها را تجربه کرده و میکند امکان تبلیغات نیمهرایگان (به خصوص متمرکز بر وجه حماسی مقاومت آن در برابر فشارهای زورگویان به اتکای اعتماد مردم ایران) فراهم آورده شود.
نکتهٔ سوم استفاده از لیستهای تحریم مشابه برای مسئولین انگلیسی و امریکایی است که در عراق و افغانستان و حتی در خیابانهای لندن و نیویورک در برخورد با مخالفین و معترضین فاجعه آفریدند. مسیر هوایی ایران یکی از شاهراههای ارتباطی جهان است و روا نیست مسئولین ذیربطِ غربی هنگامی که قصد دارند به شرق دور سفر کنند بیاضطراب از فضای ایران بگذرند!