شاید بتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که اگر دیپلماسی لبخند حقوق، منافع و عزت ملی ایرانیان را پایمال نکرده باشد، موجبات خدشهدار شدن و لکهدار شدن آن را فراهم کرده است. غربیها در تمام مقاطع این موضوع را اثبات کردهاند که نمیتوان براساس قول و فعل آنها تصمیم نهایی را گرفت و وعدههایشان، نمیتواند قابل اعتماد باشد.
که آمریکاییها تحت یک جو بخصوصی قرار گرفتهاند. به عقیده من مناسب نیست که بیشتر از این، آمریکاییها موضوع را پیگیری کنند.
هرچند دولتیها و مقامهای ارشد دستگاه دیپلماسی کشور تلاش میکنند این رفتار خود را موفقیتآمیز جلوه دهند و آن را به منتقدان دولت نیز اثبات کنند، اما نگاهی به روند هشت ماه گذشته گواه آن است که دیپلماسی لبخند نفع چندانی برای کشور به همراه نداشته و حتی باعث پیش آمدن غربیها و طرح موضوعات جدیدی شده است.
پس از عقد توافقنامه ژنو - موضوع حقوق بشر در ایران به عنوان یک اهرم فشار به کار گرفته شده است؛ به گونهای که چهرههای شناختهشده غربی همچون بان کی مون دبیرکل سازمان ملل، وندی شرمن معاون وزارت خارجه آمریکا، احمد شهید گزارشگر شورای حقوق بشر سازمان در ایران و برخی دیگر از مقامهای آمریکایی و اروپایی و مهمتر از آنها نهادهایی همچون اتحادیه اروپا، پارلمان انگلیس و... ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده و مسائلی همچون حصر سران فتنه را نشانه نقض حقوق بشر در ایران عنوان کردهاند!