يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 5 May 2024
 
۲
۱۰

تحلیلی بر سپهر سیاسی ایرانِ پساانتخابات 92

چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۱۳
کد مطلب: 348157
در شرایطی که نزدیک به نُه ماه از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم می‌گذرد و ضرب‌آهنگ تند حوادث پیش از انتخابات، جای خود را به یک آرامش نسبی در سپهر سیاسی کشور داده، مقاله‌ی پیش رو در تلاش است تا ضمن تبیین وضعیت موجود سیاسی کشور، نگاهی بخشی نیز به چشم‌انداز سیاسی گروه‌های مختلف داشته باشد.
تحلیلی بر سپهر سیاسی ایرانِ پساانتخابات 92
به گزارش جهان، با گذشت نزدیک به نُه ماه از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، وضعیت گروه‌های سیاسی‌اجتماعی کشور بی‌شک متأثر از انتخابات و حوادث پس از آن قرار دارد. اکنون ضرب‌آهنگ تند حوادث پیش از انتخابات، در اردیبهشت و خرداد ۹۲، جای خود را به یک آرامش نسبی در سپهر سیاسی کشور داده و البته این روبنای عرصه‌ی سیاسی است.

در مقاله‌ی پیش رو سعی داریم ضمن تبیین وضعیت موجود سیاسی کشور، نگاهی بخشی به چشم‌انداز سیاسی گروه‌های مختلف داشته باشیم.

۱. نگاهی به وضعیت موجود
۱-۱. وجود تکثر در فضای اجتماعی

در جامعه‌ای چون ایران، که احزاب ریشه‌دار و مردمی جدی عملاً وجود ندارد، شکل دادن به افکار عمومی و جهت‌بخشی به فضای اجتماعی معمولاً توسط مؤلفه‌های چون شبکه‌های اجتماعی (اعم از سنتی چون هیئات مذهبی و منابر و یا مدرن مانند شبکه‌های اجتماعی مجازی)، افراد صاحب نفوذ (روحانیون، اساتید و نخبگان دانشگاهی و...)، رسانه‌های جمعی (اعم از رسانه‌ی رسمی یا غیررسمی که البته نتایج انتخابات اخیر بر اثربخشی بیشتر رسانه‌های غیررسمی صحه می‌گذارد)، خُردرسانه‌ها (micro medias) و... صورت می‌گیرد.

با نگاهی واقعی به وضعیت مؤلفه‌های اثربخش اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن‌ها، مانند رشد تکنولوژی و تغییرات جدی در سبک زندگی، رشد دسترسی به رسانه‌های خُرد و مدرن، می‌توان ادعا نمود برخلاف سال‌های آغازین انقلاب و حتی دهه‌های هفتاد و هشتاد، مسئله‌ی تکثر در عوامل شکل‌دهی افکار عمومی، موضوع اصلی فضای کنونی کشور است. نتیجه و پیامد منطقی چنین تکثری در افکار عمومی، تکثر در پایگاه‌های اجتماعی و فکری در لایه‌ی نخست و تکثر پایگاه اجتماعی گروه‌های سیاسی در لایه‌ی دوم است. رأی ۵۰.۷ درصدی رئیس‌جمهور منتخب در انتخابات خرداد ۹۲ را می‌توان مؤید این مطلب دانست.

۱-۲. بینابینی فضای اجتماعی در اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان

۱-۲-۱. از اواسط دهه‌ی هفتاد یک تئوری در باب نسبت تعلق خاطر سیاسی مردم به گروه‌های سیاسی مطرح شد مبنی بر اینکه بین ۲۰ تا ۲۵ درصد مردم تمایلات اصلاح‌طلبانه، حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد هم تعلقات اصول‌گرایانه دارند و حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد مردم فی‌نفسه گرایشی به این دو نگاه ندارند، بلکه نوع انتخاب آن‌ها عموماً اقتضایی است و می‌تواند در زمان انتخاب بین دو نگاه فوق، حرکت خمیرگونه داشته باشد. به نظر می‌رسد جنس انتخاب مردم و مدل کنشگری آن‌ها در
طرح موسوم به سبد کالا، از ایده تا عمل، پروژه‌ی اختصاصی دولت یازدهم بوده است و هیچ نسبتی با دولت‌های گذشته ندارد. نقایص متعدد این طرح، هم در حوزه‌ی نظری و هم در وادی عملیاتی شدن، علاوه بر نمایش «ستادی بودن و ضعف در مدیریت در صف مدیران» دولت یازدهم، امکان مقایسه‌ی یک پروژه‌ی اختصاصی دولت جدید را با اقدامات دولت قبلی، در اختیار افکار عمومی قرار داد.
انتخابات سال‌های ۷۶ و ۸۴ مؤید همین تئوری باشد. هرچند ممکن است رشد طبقه‌ی متوسط شهری و برخی تغییرات در سبک زندگی در سال‌های اخیر، تغییراتی جزئی را در درصدهای فوق پدید آورده باشد، اما ماهیت خمیرگونه‌ی بخش قابل‌توجهی از افکار عمومی هنوز دچار خدشه‌ی جدی نشده است.

۱-۲-۲. افرادی که در عرصه‌ی سیاسی کشور از سال ۷۶ تاکنون حضور دارند اذعان می‌کنند که سنگینی فضای سیاسی برای طرف شکست‌خورده در سال‌های ۷۶ و ۸۴ هرگز با فضای عمومی سال ۹۲ قابل مقایسه نیست.

۱-۲-۳. هم‌زمانی انتخابات شوراهای شهر با یازدهمین انتخابات ریاست‌جهموری و پیروزی جریان اصول‌گرا در اکثر شهرهای بزرگ و به وجود آمدن یک فضای بینابینی در شهر تهران و همچنین شهردار ماندن قالیباف، فرضیه‌ی بینابینی فضای اجتماعی را با یک مثال عینی روبه‌رو ساخته است.

۱-۲-۴. پذیرش سخت انتصابات دولت در افکار عمومی

به نظر می‌رسد روند کُند انتصابات در دولت جدید، که مورد اعتراض پایگاه اجتماعی رادیکال دولت هم قرار گرفت است، به خاطر حساسیت‌های موجود در افکار عمومی و مقایسه‌ی افراد منتصب با شعارهای طرح‌شده از سوی رئیس دولت در تبلیغات انتخاباتی است.

۱-۳. جدا شدن برخی حامیان دولت پس از تشکیل کابینه

با تشکیل کابینه‌ی دولت یازدهم و سپردن وزارتخانه‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی به کارگزاران و وزارتخانه‌های آموزشی و اجتماعی به اصلاح‌طلبان، بخشی از حامیان دولت، که عموماً از پایگاه راست سنتی به حساب می‌آیند، کم‌کم از دولت فاصله گرفتند.

۱-۴. مسائل اقتصادی و امید به بهبود شرایط آن، یکی از اصلی‌ترین دلایل رأی به حسن روحانی در طبقات اجتماعی متوسط و متوسط به پایین بود. به نظر می‌رسد جمع‌بندی عمومی این طبقه نسبت به شرایط اقتصادی دولت حداقل با سه شاخصه‌ی رفتاری اقتصادی قابل سنجش باشد.

۱-۴-۱. ایجاد حس آرامش در بازار: توافق ژنو، فارغ از تأثیرات واقعی بر شاخصه‌های اقتصادی، که باید در جای خود مورد مداقه‌ی جدی قرار بگیرد، توانسته به لحاظ روانی، آرامش همراه با بیم و امید را در بازار ایجاد نماید.

۱-۴-۲. طرح موسوم به سبد کالا، از ایده تا عمل، پروژه‌ی اختصاصی دولت یازدهم بوده است و هیچ نسبتی با دولت‌های گذشته ندارد. نقایص متعدد این طرح، هم در حوزه‌ی نظری و هم در وادی عملیاتی شدن، علاوه بر نمایش «ستادی بودن و ضعف در مدیریت در صف مدیران» دولت یازدهم، امکان مقایسه‌ی یک پروژه‌ی اختصاصی دولت جدید را با اقدامات دولت قبلی، در اختیار افکار عمومی قرار داد.

طرحی که حتی مورد اعتراض حامیان دولت هم قرار گرفت. اظهاراتی مانند «چه کسی پاس گل سبد کالا را به منتقدین دولت داد» یا «روحانی اوضاع داخلی مملکت را به نوبخت سپرده و این خطرناک است» و... خود نشان از چگونگی تأثیر اجرای چنین طرحی در افکار عمومی دارد.

۱-۴-۳. یارانه‌ها

شبهات ایجادشده پیرامون نحوه‌ی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها، از جمله نگرانی بخش زیادی از مردم طبقه‌ی متوسط و مستضعف در خصوص حذف یارانه‌ها برای افراد با درآمد بالای یک میلیون تومان در ماه، افزایش متوسط هفتاددرصدی قیمت حامل‌های انرژی، بالاتر رفتن نرخ مالیات اخذشده و... از جمله مسائلی است که تأثیر بسزایی در پایگاه اجتماعی دولت یازدهم
شبهات ایجادشده پیرامون نحوه‌ی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها، از جمله نگرانی بخش زیادی از مردم طبقه‌ی متوسط و مستضعف در خصوص حذف یارانه‌ها برای افراد با درآمد بالای 1 میلیون تومان در ماه، افزایش متوسط 70 درصدی قیمت حامل‌های انرژی، بالاتر رفتن نرخ مالیات اخذشده و... همه از مسائلی است که تأثیر بسزایی در پایگاه اجتماعی دولت یازدهم خواهد داشت.
خواهد داشت.

۲. وضعیت سیاسی اجتماعی اصلاح‌طلبان
۲-۱. پایگاه اجتماعی

۲-۱-۱. پایگاه ۲۰ تا ۲۵ درصدی اصلاح‌طلبی


حفظ پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبانه با شعارهای رادیکال و تعامل توأمان با سیستم از جمله چالش‌های جدی دولت یازدهم است. به طور نمونه، اظهارات دکتر روحانی در خصوص حماسه‌ی ۹ دی همان‌قدر اعتراض افرادی چون صادق زیباکلام و احمد پورنجاتی را برانگیخت که مباحث بحث‌برانگیز در خصوص ممیزی، رفع فیلتر فیسبوک و... مورد اعتراض ائمه‌ی جمعه و... قرار گرفت؛ دولت یازدهم در حالی می‌خواهد پایگاه اجتماعی با شعار‌های اصلاح‌طلبی را به عنوان پایگاه اجتماعی رأی‌ساز پای کار نگه دارد، نمی‌خواهد از ظرفیت‌های رسمی و حاکمیتی چشم‌پوشی کند و این نقطه‌ی چالش‌برانگیز برای دولت یازدهم خواهد بود.

طرح مسئله‌ی شکاف دولت و صدا و سیما، که از زمان تبلیغات انتخاباتی و در برنامه‌ی گفت‌وگوی ویژه‌ی خبری کلید خورد، همچنان یکی از محورهای اصلی تبلیغاتی تیم نزدیک به دولت است، اصرار بر انتخاب مجری برنامه‌ی گفت‌وگو با رئیس‌جمهور توسط دولت، نامه‌های مشاور رسانه‌ای دولت به رئیس سازمان صدا و سیما، چالش‌های بودجه‌ای دولت و سازمان و ...را باید در این راستا تحلیل نمود.

آنچه مسلم است این است که دولت برای حل چالش لزوم این توأمانی و مرتفع کردن این پارادوکس، دست به استفاده از استراتژی هم این هم آن، نه این نه آن، زده است. استراتژی‌ای که لازمه‌ی آن کلی‌گویی در سطح کلان و عملیاتی کردن راهبر‌ها در سطوح میانی است و البته این تا زمانی جواب می‌دهد که وارد مصادیق چالش‌برانگیز نشود.

۲-۱-۲. پایگاه اقتصادی

سفرهای استانی دولت به دو استان خوزستان و هرمزگان و نحوه‌ی استقبال مردم از هیئت دولت، نشان داد آرای دکتر روحانی در انتخابات یازدهم، بیشتر از آنکه جنبه‌ی ایجابی داشته باشد، سلبی بوده است؛ البته کم و زیاد بودن استقبال لزوماً به معنای کاهش رأی نیست، اما به معنای ظرفیت پایگاه اجتماعی رأی‌ساز است.

بخش عمده‌ای از اقبال طبقه‌ی متوسط و مستضعف جامعه منوط به شرایط اقتصادی و جمع‌بندی حسی‌عقلی از رویکردهای اقتصادی دولت است که پیش‌تر به تفصیل بیان شد.

۲-۱-۳. پایگاه نخبگانی دولت

دولت یازدهم با شعار کانونی «حل مسئله‌ی هسته‌ای و تغییر در نگاه در حوزه‌ی سیاست خارجه» اقدام به مذاکرات و عقد قرارداد ژنو نمود. مسئله‌ای که همچون سایر پدیده‌ها طبعاً موافقین و مخالفینی دارد که هر دو طیف عموماً از نخبگان جامعه هستند، اما باید اظهار نظر رئیس‌جمهور در جمع دانشگاهیان مبنی بر بی‌سواد خواندن منتقدان توافق‌نامه‌ی ژنو و دعوت از نخبگان همسو با دولت را به حمایت از آن، نقطه‌ی عطفی در مواجه‌ی دولت با نخبگان دانست. این اظهار نظر حاوی چند پیام است.

اول آنکه انتظارات دولت از نخبگان حامی تا کنون برآورده نشده است، دوم دستوری برخورد کردن رئیس‌جمهور با دانشگاهیان و سوم عدم تحمل مخالف و استفاده از لفظ نامناسب بی‌سواد برای دانشگاهیان حتی برای حامیان دولت هم قابل قبول نبود.

۲-۱-۴. تغییر موقعیت جریان اصلاحات از اپوزیسیون به پوزیسیون

رسانه‌ها، فعالان سیاسی، احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب، که در ۸ سال گذشته
دولت در حالی می‌خواهد پایگاه اجتماعی با شعارهای اصلاح‌طلبی را به عنوان پایگاه اجتماعی رأی‌ساز پای کار نگه دارد، نمی‌خواهد از ظرفیت‌های رسمی و حاکمیتی چشم‌پوشی کند و این نقطه‌ی چالش‌برانگیز برای دولت یازدهم خواهد بود.
در موقعیت اپوزیسیون و منتقد دولت قرار داشتند، امروز به موقعیت اپوزیسیون و مدافع دولت تبدیل شده‌اند. مهم‌ترین کارویژه‌ی این جریان در حال حاضر برقراری تناسب میان خواست بدنه‌ی رادیکال اصلاح‌طلبان و اقدامات عملیاتی دولت از یک‌سو و اقناع افکار عمومی ۷۵ درصد دیگر جامعه در خصوص دولت از سوی دیگر است. بدین ترتیب، الزامات موقعیت جدید در پایگاه اصلاح‌طلبان عبارت است از: ۱- تنازل خواسته‌های اجتماعی در حد مقدورات دولت و ۲- دفاع از سیاست‌ها رویکردها و اقداماتی است که ممکن است خود آن‌ها چندی پیش از منتقدان آن بوده‌اند (مسائلی مانند سبد کالا، پوپولیسم؛ سفرهای استانی؛ چگونگی تخصیص یارانه‌ها و...)

۲-۲. وضعیت سیاسی اصلاح‌طلبان

۲-۲-۱. احتمال بروز شکاف‌های سیاسی درون‌گروهی


ائتلاف منطقی صورت‌گرفته در بین احزاب و شخصیت‌های اصلاح‌طلب در انتخابات ۹۲، ائتلاف بر سر مشترکات حداقلی و گزینه‌ی حداقلی و عبور از اختلافات و گزینه‌های حداکثری بود؛ ائتلافی که در شرایط اقلیت بودن یک تصمیم عقلی است. حال اینکه آیا ائتلافی این‌چنینی توانایی مانا بودن در شرایط پوزیسیونی هم دارد یا نه، مسئله‌ی جدی در میان اصلاح‌طلبان و طیف‌های حامی دولت است.

دلخوری‌های جدی محمدرضا عارف درباره‌ی نحوه‌ی تشکیل کابینه، انتقادات و نگرانی‌های دولت از خواسته‌های لایه‌های رادیکال و تلاش مجموعه‌های رسانه‌ای جریان کارگزاران برای مطرح کردن دوباره‌ی ناطق نوری و... نشانه‌های مهم برای احتمال بروز شکاف‌های سیاسی درون‌گروهی میان حامیان دولت و اصلاح‌طلبان است. البته مدل رفتاری هر دو‌ی این جریان‌ها در انتخابات ۹۲، جریان رقیب اصلاح‌طلبان را باید به این نتیجه برساند که خیلی نمی‌توان به این مسئله امید بست.

۲-۲-۲. مسئله‌ی تأیید صلاحیت

یکی از چالش‌های کلیدی جریان اصلاح‌طلب رادیکال برای ورود به مجلس پاسخ به مسئله‌ی چگونگی صورت‌بندی مواضع و کنش‌های سیاسی است؛ به‌گونه‌ای که ضمن حفظ احتمال حضور در انتخابات پایگاه اجتماعی، خود را هم حفظ نماید. این مسئله در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی خصوصاً در شهرستان‌ها مسئله‌ای جدی برای اصلاح‌طلبان خواهد بود.

۲-۲-۳. ظرفیت احزاب و رسانه‌ها

ظرفیت کار تشکیلاتی و حزبی در جریان اصلاح‌طلب معمولاً قوی‌تر از جریان رقیب بوده است و این یکی از مزیت‌های نسبی این جریان در کنشگری سیاسی در وضع موجود خواهد بود. همچنین در فضای رسانه‌های مکتوب کمیت بالای رسانه‌های حامی دولت و جریان اصلاح‌طلب از نقاط قوت آن‌ها به حساب می‌آید.

۲-۲-۴. تلاش برای ارسال پیام عدم هماهنگی مجلس برای پیشبرد اهداف دولت

از راهبرد‌های اصلی سیاسیون اصلاح‌طلب و حامی دولت رساندن افکار عمومی به این جمع‌بندی است که کاستی‌های پدیدآمده در عرصه‌های مختلف نه حاصل عملکرد دولت، بلکه نتیجه‌ی همراهی نکردن مجلس نهم با دولت است؛ به
اظهار نظر رئیس‌جمهور در جمع دانشگاهیان مبنی بر بی‌سواد خواندن منتقدان توافق‌نامه‌ی ژنو و دعوت از نخبگان همسو با دولت به حمایت از آن، نقطه‌ی عطفی در مواجه‌ی دولت با نخبگان بوده که حاوی چند پیام است؛ اول آنکه انتظارات دولت از نخبگان حامی تا کنون برآورده نشده است، دوم دستوری برخورد کردن رئیس‌جمهور با دانشگاهیان و سوم عدم تحمل مخالف و استفاده از لفظ نامناسب بی‌سواد برای دانشگاهیان حتی برای حامیان دولت هم قابل قبول نبود.
این معنا که اگر خواهان تغییر شرایط هستید، باید به مجلسی همسو با دولت رأی دهید.

تلاش برای رساندن پرونده‌ی هسته‌ای به نقطه‌ای که نیاز به مصوبه‌ی مجلس نهم داشته باشد و قرار دادن مجلس در نقطه‌ی تصمیم‌گیری در این خصوص، از راهکارهای اصلی جریان اصلاح‌طلبان رادیکال خواهد بود.

۲-۲-۵. رویکرد غرب نسبت به وضعیت سیاسی ایران

در نگاه غرب و به خصوص ایالات متحده، راهبرد کلان در قبال ایران نابودی نظام جمهوری اسلامی با این رویکردها و جهت‌گیری‌هاست؛ البته جریان حاکم در غرب و آمریکا خصوصاً دموکرات‌های آمریکا، علاوه بر نگاه نقطه‌ای فوق، نگاهی طیفی نیز به تحولات ایران دارد. در نگاه آنان، حاکم بودن دولتی چون خاتمی بهتر از دولت فعلی و حفظ موقعیت دولت فعلی بهتر از مواجهه با جریان اصول‌گراست.

حال که عده‌ای در داخل سعی دارند تمام مسائل کشور را به قضیه‌ی هسته‌ای گره بزنند، نوع مواجهه‌ی طرف غربی با دولت روحانی در مذاکرات نیز تابعی از ترکیب دو نگاه نقطه‌ای و طیفی خواهد بود.

۳. وضعیت جریان اصول‌گرا
۳-۱. وضعیت جریان از منظر پایگاه اجتماعی

۳-۱-۱. تغییر موقعیت از پوزیسیون به اپوزیسیون


قاطبه‌ی جریان اصول‌گرایی در‌حالی‌که نقد‌های جدی به عملکرد دولت دهم داشتند، اما در افکار عمومی در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم در منظر پوزیسیون و موافق رویکرد‌های دولت به حساب می‌آمدند. جریان اصول‌گرا با ناپختگی تمام در حالی نتوانست از امتیازات این پوزیسیون بودن در انتخابات سود ببرد که تمام ظرفیت‌های منفی دولت گذشته به پای این جریان نوشته شد.

اما حال و با تغییر دولت و موقعیت اجتماعی جریان اصول‌گرا از حالت پوزیسیون به اپوزیسیون، این جریان باید بتواند از این موقعیت نهایت استفاده را ببرد، بازتولید پاد گفتمان دولت باید مسئله‌ی کانونی جریان اصول‌گرا باشد و نباید اجازه دهد پرچم نقد دولت در اختیار حامیان دولت یازدهم قرار بگیرد. حال ‌که دولت یازدهم مخرج مشترک دوره‌های کارگزاران و اصلاحات است، این دو جریان باید پذیرای ظرفیت‌های منفی دولت هم باشد.

استفاده‌ی حداکثری از موقعیت اپوزیسیون بودن نیاز به هوشمندی سیاسی دارد، هوشمندی سیاسی به این معنا که نباید در افکار عمومی به‌گونه‌ای تلقی شود که دولت در حال کار و جریان اصول‌گرا در حال کارشکنی در مسیر دولت است، می‌توان این‌گونه گفت که اپوزیسیون هوشمند بودن شرط لازم برای ادامه‌ی حیات سیاسی جریان اصول‌گراست.

۳-۱-۲. حفظ ظرفیت‌های اجتماعی ایجادشده

بالاتر اشاره شد که فضای اجتماعی کنونی در کشور یک فضای بینابین است. همین نکته، که نزدیک به ۵۰ درصد مردم به دولت مستقر رأی نداده‌اند، می‌تواند زمینه‌ای برای بازتعریف ظرفیت‌های اجتماعی اصول‌گرایان باشد؛ جریان اصول‌گرا می‌تواند در صورت هوشمندی، ضمن حفظ پایگاه اجتماعی ثابت ۲۰ تا ۲۵ درصدی خود (اعم از هیئت‌های مذهبی، منابر مساجد، پایگاه‌های بسیج و...)، از ظرفیت برخی افراد چون قالیباف برای برقراری ارتباط مؤثر با طبقه‌ی متوسط شهری سود ببرد و زمینه‌ی مناسبی برای بازتولید ظرفیت اجتماعی این جریان پدید آورد. فلذا جمع زدن پایگاه اجتماعی متدینین و طبقه‌ی متوسط شهری می‌تواند نسخه‌ای مناسب برای هم‌افزایی در پایگاه اجتماعی اصول‌گرایان باشد.

۳-۱-۳. بازسازی پایگاه اجتماعی رأی‌ساز

نتیجه‌ی انتخابات ۲۴ خرداد و فضای ایجادشده‌ی پس از آن،
روی کار آمدن دولت یازدهم می‌تواند فرصتی برای سلب اعتماد همیشگی افکار عمومی از مدل‌های کلاسیک پیشرفت و اعتماد به مدل درون‌زای بومی باشد. تحقق این مهم باید جز راهبرهای بلندمدت جریان اصول‌گرا قرار گیرد، ضمناً گفتمان شدن این راهبرد نیاز به کار علمی مدون، اقناع نخبگان و حصول خروجی ملموس برای توده‌ها دارد.
هرچند متفاوت از فضای پس از ۲ خرداد و ۳ تیر است؛ اما با توجه به کش‌و‌قوس‌های پیشاانتخاباتی و پساانتخاباتی حامیان کاندیداهای متکثر جریان اصول‌گرا، می‌تواند سبب ایجاد شکاف عاطفی میان پایگاه اجتماعی رأی‌ساز اصولگرایان گردد؛ مسئله‌ای که اگر توسط اقدامات اعتمادساز مدیریت نشود، می‌تواند بیش از پیش به پایگاه اجتماعی رأی‌ساز جریان اصول‌گرا لطمه وارد کند.

۳-۱-۴. ضرورت گفتمان‌سازی با کلیدواژه‌ی پیشرفت درون‌زا در مقابل گفتمان اعتماد به غرب

در جریان اصول‌گرا افرادی که نگاه عمیق‌تری نسبت به ماهیت غرب دارند، روی کار آمدن دولت یازدهم را فرصتی برای سلب اعتماد همیشگی افکار عمومی از مدل‌های کلاسیک پیشرفت و اعتماد به مدل درون‌زای بومی می‌دانند. البته تحقق این مهم باید جزء راهبرهای بلندمدت جریان اصول‌گرا قرار گیرد، ضمناً گفتمان شدن این راهبرد نیاز به کار علمی مدون، اقناع نخبگان و حصول خروجی ملموس برای توده‌ها دارد.

۳-۱-۵. ظرفیت رسانه‌ای

تکثر رسانه‌ای جریان موسوم به اصول‌گرا در فضای مجازی می‌تواند یکی از ابزار‌های مؤثر برای سازمان‌دهی افکار عمومی باشد، جریان اصول‌گرا گرچه در فضای رسانه‌ای مکتوب وضعیت مناسبی ندارد، اما در عرصه‌ی مجازی از کمیت قابل‌توجهی برخوردار است. این ظرفیت رسانه‌ای اگر به شکل همگرا عمل کند، می‌تواند ابزار مؤثری در عرصه‌ی سیاست‌ورزی و پیشبرد شرایط اپوزیسیون هوشمند پدید آورد.

۳-۲. وضعیت سیاسی

۳-۲-۱. ضرورت وحدت در جریان اصول‌گرا

ائتلاف سیاسی به معنای متحد شدن بر سر اشتراکات حداقلی و عبور از اختلافات حداکثری یک مدل مرسوم و عقلانی سیاست‌ورزی است، اما جریان اصول‌گرا در انتخابات یازدهم با وجود اشتراکات حداکثری و اختلافات حداقلی نتوانست به یک نگاه واحد برسند.

اما در شرایط موجود به نظر می‌رسد، با توجه به وجود تهدید مشترک، احتمال وحدت گفتمانی و مصداقی در جریان اصول‌گرا بالاتر از قبل باشد. از طرف دیگر انتخابات ۹۲ هوشمندی سیاسی در پایگاه اجتماعی رأی‌ساز جریان اصول‌گرا را پدید آورده، بدیهی دانستن مسئله‌ی فوق توسط پایگاه اجتماعی رأی‌ساز هشداری برای رئوس تصمیم‌گیر در جریان اصول‌گراست که در صورت عدول از این اصل بدیهی و عقلی ریزش رأی در پایگاه اجتماعی جدی‌تر خواهد شد.

۳-۲-۲. واقعی شدن نگاه اصول‌گرایان

اقتضائات موقعیت نوین اصول‌گرایان در مواجهه با دولت یازدهم، کمک فراوانی به برخی سیاسیون اصول‌گرا در نگاه واقعی به فضا کرده است. اظهارات وحدت‌آفرین شاخصین اصول‌گرا، از روح‌الله حسینیان تا باهنر، خود مؤید پذیرش چنین دیدگاهی است.

۳-۲-۳. بازتولید احمدی‌نژاد در فضا

همان‌گونه که گفته شد، با پیش رفتن قطار دولت یازدهم، پاد گفتمان این دولت در فضای اجتماعی شکل خواهد گرفت. با توجه به اینکه بیشینه‌ی حملات دولتمردان یازدهم به سوی عملکرد دولت دهم است، محمود احمدی‌نژاد خود را یکی از گزینه‌های ممکن برای بازتولید پاد گفتمان دولت یازدهم می‌داند.

دعوت از حسن روحانی پس از گزارش صدروزه به مناظره و شرکت منظم در جلسات مجمع تشخیص مصلحت توسط احمدی‌نژاد، در این راستا تحلیل می‌شود.

منبع: برهان
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


تمام تلاش اصلاح طلبا این است که دولت روحانی را تحمل کنند و چندان بر آن فشار نیاورند که مبادا به سمت راست سنتی نزیدک شود اما خود راست سنتی نیز در حال دور شدن از دولت است.
رضا
واقعا تحلیل متعصبانه و غرض ورزانه ای بود. آیا شما دستاوردهای مهم دولت در مهار تورم، سیاست خارجی و آرامش فضای داخل، شایسته سالاری بر اساس تخصص و صدها دستاورد دیگر را نمی بینید. شما هم مثل افراط گراههای درون جریان اصلاح طلب هستید. شما نمیگید هشت سال چه بلایی بر سر مملکت اومد.
چه دستآوردهای بزرگی؟....
United States
سیاسی؟
رای 50 درصدی روحانی بخاطر اینه که دور اول رای آورد، احمدی نژاد دور اول 20% رای داست
Iran, Islamic Republic of
رای او به خاطر موجسازی سیاسی ناشی از کناره گیری عارف بود
رضا
به نظر من اگر دولت فعلی برای دوره بعدی می توانست روی حمایت اصلاح طلبان حساب کند در مقابل افتادن در آغوش اصلاح طلبان رادیکال مقاومتی از خود نشان نمی داد، اما حسن روحانی به درستی فهمیده است که هدف حمایت های اصلاح طلبان از وی ساختن پل پیروزی است و بنابراین برای دوره ی بعدی انتخابات ریاست جمهوری برای خود رقیبی از میان اصلاح طلبان نخواهد تراشید و دلیل میدان ندادن کامل به اصلاح طلبان هم همین است.
اصولگراها نباید زیاد از متمایل شدن دولت به سمت اصلاح طلبان ترس داشته باشد چرا که این امر در نهایت می تواند منجر به شریک شدن نامزد اصلاح طلبان و آماده خوری از سبد رای روحانی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری شود.
علی
Iran, Islamic Republic of
تمام راهها به رم ( احمدی نژاد) ختم می شود. همه جناحها برای پیشرفت واقعی درونی و خارجی و نیز برای اجرای کارهای عظیم که نیاز به جربزه دارد و برای فرار از جناح گرایی و حزب بازی، ناچارند به احمدی نژاد رو بیاورند و دیر یا زود این اتفاق می افتد. ممکن است چند درصد از تندروهای هر یک از جناحها مخالفت و بلکه معاندت و کینه با او داشته باشند ولی اینها در بین کل ملت رقمی نیستند
صالحیان
دوره ای که بخواهند با خانه نشینی مقابل ولایت بایستند گذشت. آدمهایش هم تمام شدند برای همیشه. بازگشتی برای این فرد و دار و دسته انحرافی اش متصور نیست.
amin-p
Iran, Islamic Republic of
....
فقط و فقط احمدی نزاده که میتونه اینارو شکست بده و شماها عددی نیستین. اینو بفهمین.