جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 17 May 2024
 
۰

حالا لزگي برقص قارداش

يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۷
کد مطلب: 344175
و سرانجام تراکتور بر قله فوتبال ايران نشست. راهي که از چهار سال پيش آغاز شده بود در «جمعه سرخ» فوتبال ايران به ثمر نشست. آري، پرچم تراکتور حالا آن بالاست. بالاي بالا. در پرافتخارترين سکوي جام حذفي ايران. تو بگو در آسمان فوتبال ايران...
 به گزارش جهان به نقل از روزنامه نود، و سرانجام تراکتور بر قله فوتبال ايران نشست. راهي که از چهار سال پيش آغاز شده بود در «جمعه سرخ» فوتبال ايران به ثمر نشست. آري، پرچم تراکتور حالا آن بالاست. بالاي بالا. در پرافتخارترين سکوي جام حذفي ايران. تو بگو در آسمان فوتبال ايران...

۲)

شب قهرماني تراکتور از يک عصر معمولي آغاز شد. تيم توني بازي را به هيچ عنوان پرشور شروع نکرد. اين مس بود که با آشنايي تمام و کمال نسبت به زمين پر دست‌انداز کرمان، همه را غافلگير کرد. اما نيمه نااميدکننده تراکتور بسيار هوشمندانه هم بود. آخر توني پراحساس، اين بار يک «عاقل تمام عيار» شده بود. او براي يک ۹۰ دقيقه سرنوشت ساز «شور» را کنار گذاشته بود و «شعور» را به ميان آورده بود. ترکيب، چيدمان و استراتژي او براي همه لحظات بازي رندانه و هنرمندانه بود. تراکتور اگر درگير احساس مي‌شد و در «جلد رمانتيک» خود فرو مي‌رفت شايد جام را به رويا بافي‌اش مي‌باخت. اين ۹۰ دقيقه فرصتي براي اشتباه نبود. حتي براي کوچک‌ترين اشتباه. يک خطاي کوچک و يک لغزش اندک جام را به باد مي‌داد. همين بود که توني، تيمش را «واقع‌بينانه» چيد و با يک برنامه عملگرايانه به کارزار فرستاد. توني اين بار يک «رودست» حرفه‌اي به لوکاي ديوانه زد. چه کسي فکرش را مي‌کرد توني که عاشق تهاجم و شيفته حمله است اينگونه تيمش را جنگجويانه در زمين خود به کمين بنشاند و براي مس لوکا «تله‌گذاري» کند؟ هيچ‌کس. اما توني براي جام عاقل شده بود.

۳)

بي برو برگرد جام مال تراکتوربود. اين را از ظهر ديروز مي‌شد از هُرم کوير دريافت. تراکتور براي قهرماني همه‌چيز داشت. هوادارعاشق، سرمربي جاه‌طلب و شيدا، مدير مصحلت‌شناس و بازيکن فداکار. تراکتور مي‌بايست جمعه، حقش را در کوير مي‌گرفت. بايد مزد همه سلحشوري‌هايش در اين همه سال را مي‌گرفت. بايد پاسخ آن همه عرق‌ريزان و آن همه شور و حال را مي‌گرفت. که گرفت. تاريخ بايد همين‌گونه رقم مي‌خورد که جعفري توني محبوب را اخراج کند، که خودش برود، که زيني‌زاده، جلالي صامت و ساکت را بياورد، که صدرنشيني در ليگ هم به آقامجيد وفا نکند، که زيني‌زاده حامي جلالي، به دستان خود جلالي برکنار شود، که نظمي بيايد و توني برگردد.

آري، که توني برگردد و تبريز يکپارچه شود و جان بگيرد و چون رستاخيزي، به پاخيزد و حقش را از فوتبال ايران بگيرد.

آري، تاريخ اينگونه رقم مي‌خورد و «دومينوي معجزه» اينگونه پيوسته و سلسله‌وار شکل مي‌گيرد...

۴)

حالا آن بالا، روي قله فوتبال ايران، «پرچم سرخ» تراکتور نشسته است. آري اين، فوتبال آذري است. فوتبال مردانه، غيرتمند و جاه‌طلبي که يک غريبه، توني پرتغالي را از آن خود کرد و با او قهرمان ايران شد. حالا لزگي برقص قارداش! حالا به پاس شور و شعوري که خرج کردي لزگي برقص قارداش! اينجا حق گرفتني است و تو حقت را گرفتي «عاليجناب تيراختور»! حالا به وسعت ايران و با نواي آذري لزگي برقص...
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *