يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 5 May 2024
 
۰
نگاهی به نامزد بخش داستان جایزه قلم زرین

«قیدار» جست‌وجوی جوانمردی در زمانه اکنون

پنجشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۰۵
کد مطلب: 296998
رضا امیرخانی گفته است، برای نوشتن قیدار تمام فتوت‌نامه‌های قدیمی فارسی را خواندم. سعی کردم تا آنجا که می‌شود آنها را پیدا کنم تا جایی که ناگهان حس کردم خودم به یک فتوت نامه نویس تبدیل شده‌ام.
به گزارش جهان به نقل از فارس، در فهرست آثار یافته به بخش نهایی جایزه قلم زرین در بخش داستان، نام دو اثر داستانی قابل توجه و منتشر شده در سال گذشته دیده می شود که هر دو جزو آثار جدید و مطرح نویسندگان آنها محسوب می شوند.

رمان«قیدار» اثر نویسنده نام آشنا، رضا امیرخانی و رمان «جمجمه ات را قرض  بده برادر!» نوشته مرتضی کربلایی لو که هر دوی این آثار بعد از انتشار با اظهار نظرهای گوناگونی از سوی منتقدان ادبی مواجه شدند. اکنون و با نزدیک شدن به زمان اعلام آثار برگزیده در مراسم اختتامیه جشنواره قلم زرین که روز شنبه در باغ زیبا برگزار خواهد شد،

ویژگی‌های آثار راه یافته به مرحله نهایی را با هم مرور می کنیم. ابتدا رمان«قیدار» نوشته رضا امیرخانی.

رضا امیرخانی درباره رمان جدیدش، قیدار گفته است: برای نوشتن قیدار تمام فتوت‌نامه‌های قدیمی فارسی را خواندم. سعی کردم تا آنجا که می‌شود آنها را پیدا کنم تا جایی که ناگهان حس کردم خودم به یک فتوت‌نامه نویس تبدیل شده‌ام.

کسانی که رمان قیدار را خوانده‌اند با این سخن امیرخانی بیگانه نیستند و می‌دانند که در این اثر بیش از پیش جای پای جوانمردان تاریخ دیده می‌شود تا آدم‌هایی از جنس زمانه ما که به قول امیرخانی برای یافتن فتوت و جوانمردی باید ابتدا کتاب‌های تاریخی و فتوت نامه ها را جست و جو کرد و بعد به سراغ این موضوع در روزگار اکنون رفت. از زمان انتشار این اثر دیدگاه متفاوتی از سوی منتقدان راجع به آن بیان شده است.

از منظر بصیری، قیدار رمانی‌ست روایت‌گر زندگی مردی که با منش و رفتار جوانمردانه‌ خود سعی در بهبود دنیای پیرامون دارد.

او در این راه تا آنجا پیش می‌رود که در باغی در قلهک بنایی می‌سازد مطابق خواست خود و کسانی را در آن منزل می‌دهد که منطق و مسلک قیداری حکم می‌کند. بنایی که در نیمه‌بازش به روی نیازمندانش همیشه باز بماند! قیدار قهرمان داستان، گویی نه برای خود، که صِرفا برای دیگر مردمان زندگی می‌کند؛ هم و غمش حل مصائب مردم است و بس. این را در جای جای داستان، از سفره‌ اطعامی که مدام می‌گسترد می‌توان دید تا تلاشش برای رهایی زندانی دربند و از خود گذشتگی‌اش در پس ندادن فراری‌ای که حالا  میهمانش است، به دستگاه قهریه. او مرام فتوتش را حتی در برخورد با پزشک بد اخلاق و تادیب افسر بدکردار قصه نیز بروز می‌دهد.

داستان قالبی قصه‌گون دارد؛ قصه‌ای که در دنیای امروزی به نگارش درآمده است. در بسیاری نقاط پررنگ داستان شاهد رخ دادن حوادث و اتفاقاتی هستیم که جز تصادف دلیل دیگری نمی‌توان برای آنها ذکر کرد. از این دست می‌توان به راستِ راه هم درآمدن قیدار با اتوبوس خودش به رانندگی دوست و پیشکار شفیقش صفدر در راه اصفهان اشاره کرد که درگیر مشکل شده. یا تصادف مرسدس کروک قیدار با یکی از کامیون‌های گاراژ خودش کمی بعد از جدایی از صفدر در ابتدای داستان.

همچنین زیر گرفته شدن کودکی –و البته مجروح نشدن کودک- توسط ماشین قیدار در ورودی باغ قلهک قیدار و چند لحظه‌ی بعد افتادن کودکی دیگر توی چاهِ آبِ باغ و باز به سلامت نجات یافتنش از این دست هستند. البته رعایت روابط علی و معلولی در چینش گره‌های اساسی داستان به چشم می‌خورد اما در به کنش کشیدن کاراکتر اصلی و بالطبع باقی کاراکترها در طول داستان، کم شاهد این دست خرده گره‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌ها ناشی از رخدادهای تصادفی نیستیم.

احمد نادمی هم معتقد است: امیرخانی در زمانه خودش حرف رمانش را طوری زده است که مردم و مخاطبان او این حرف‌ها را با عنوان یکی از آموزه‌‌هایی که باید از روزگار خود بیاموزند و از یاد نبرند در حافظه خود قرار داده‌اند.

رمان «من او» امیرخانی هم زمانی منتشر شد که رمان فارسی و مردم ما هر کدام کار خودشان را می‌کردند. رمان غرق در فرم شده بود و آثاری منتشر می‌شد که با وجود اینکه جایزه‌هایی هم می‌گرفت، اما کسی متوجه نمی‌شد که نویسنده در آن چه نوشته است. در این فضا امیرخانی و «من او» وظیفه خود را انجام داد و ‌آدم‌هایی را روایت کرد که در زندگی همه ما دیده می شد و این اتفاقی در رمان نویسی معاصر ایران بود.

حالا برخی توقع دارند قیدار همان «من او» در سال 91 باشد. امروز نیاز داریم که درباره جوانمردی حرف بزنیم و امیرخانی هم کاری را که باید در این زمینه می‌کرد، انجام داده است؛ همان‌طور که در زمان نوشتن «من او» کاری را که باید انجام می‌ داد، انجام داد. با این حال قیدار در زمانه‌ای که ماشین بر ما حاکم شده است و در کنار حادثه‌ای مثل انقلاب اسلامی را از سر گذرانده‌ایم ما را از این فضای ماشینی به احیای فتوت نامه نویسی‌های کهن فارسی هدایت کرده و در کنار آن به ما در مورد رفتارهای اجتماعی‌مان هشدار می‌دهد.

آشنایی با زندگی و آثار رضا امیرخانی

رضا امیرخانی در سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. در دبیرستان علامه حلی تهران درس خوانده‌ و فارغ التحصیل مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف است. مدتی سردبیری سایت لوح حوزه هنری را بر عهده داشت و از سال ۸۴ تا ۸۶ رئیس هیات مدیره انجمن قلم ایران بود.

* ارمیا نام اولین کتاب امیرخانی است که در سال ۱۳۷۴ منتشر و جایزه بیست سال ادبیات داستانی ایران را از آن خود کرد.

*مجموعه داستان‌های کوتاه«ناصر ارمنی» دومین اثر وی است که در سال ۱۳۷۸ منتشر شد.

* رمان «من او» سومین اثر او است که در سال ۱۳۷۸ منتشر و برخی آن را بهترین کتاب این نویسنده می‌دانند.

* چهارمین اثر این نویسنده، «از به»است که در سال ۱۳۸۰ چاپ شد و در آن به بیان گوشه‌ای از سختی‌های زندگی در دوران جنگ و بعد از آن پرداخته‌است.

* سفرنامه «داستان سیستان»، پنجمین کتاب امیرخانی است که به حواشی دیدار مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به استان سیستان و بلوچستان می‌پردازد، این کتاب در سال ۱۳۸۲ منتشر شد.

* «نشت نشا» کتاب بعدی وی، مقاله بلندی است که در سال ۱۳۸۴ چاپ شد و به ریشه‌یابی مهاجرت نخبگان پرداخت.

* رمان «بیوتن»هم در فروردین‌ماه ۱۳۸۷ به چاپ رسید. این کتاب، داستان یکی از بازمانده‌های دوران دفاع مقدس است که به بهانه‌ای به آمریکا سفر می‌ کند.

* همچنین «سرلوحه‌ها» گزیده‌ای از یادداشت‌های پراکنده امیرخانی بین سال های ۸۱-۸۴ در سایت لوح است که توسط انتشارات سپیده باوران اسفند ماه ۱۳۸۷به چاپ رسیده‌است.

* اثر بعدی این نویسنده،«نفحات نفت» جستاری در فرهنگ مدیریت نفتی و دولتی در جمهوری اسلامی ایران است که توسط نشر افق به چاپ رسیده‌است.

*کتاب «جانستان کابلستان» هم که حاصل سفر به کشور افغانستان است، در قالب سفرنامه نویسنده به کشور افغانستان از سوی نشر افق در تهران چاپ و منتشر شده‌است.

* سرانجام آخرین اثر داستانی رضا امیرخانی همین رمان«قیدار» است که آن هم توسط نشر افق چاپ و منتشر و در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی شد.

جوایز ادبی رضا امیرخانی

* کتاب «ارمیا» برگزیده جشنواره آثار ۲۰ سال دفاع مقدس و مورد تقدیر در اولین دوره جشنواره مهر و دومین جشنواره دفاع مقدس است.

* کتاب «من او» هم در دومین جشنواره مهر مورد تقدیر قرار گرفت و یکی از سه کتاب برگزیده منتقدان مطبوعات و سه کتاب برگزیده سال ۷۹ است.

* رمان «قیدار»پیش از این برگزیده‌ بخشِ داستانِ بیست‌ویکمین دوره‌ جایزه‌ی کتابِ فصل اعلام شد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *