سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 7 May 2024
 
۴
۹
اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان:

تصویری که مذهبیون ازولایتی داشتندتغییرکرد

يکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۴۹
کد مطلب: 291651
اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل کشور با صدور نامه‌ای خطاب به ولایتی تأکید کرد: تصویری که عموم جریان مذهبی از شما داشت تغییر کرده است.
تصویری که مذهبیون ازولایتی داشتندتغییرکرد
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور با صدور نامه‌ای خطاب به ولایتی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سؤالاتی را از وی مطرح کردند.

متن این نامه به‌شرح ذیل است:

بسمه تعالی

در سال ۱۳۵۷ ظهور پدیده انقلاب اسلامی در پارادایم خدا محوری، نقطه مقابلی را برای سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی شکل داد؛ حکومت‌هایی که در آنها انسان، محور همه‌چیز بود و هرچیز در نسبت با انسان تعریف می‌شد اما انقلاب اسلامی خدا را اصل قرار داد و همه‌چیز را با آن تعریف کرد لذا جنگ این دو پارادایم که جنگ حق و باطل است شروع شد و همچنان ادامه دارد. انقلاب اسلامی نمی‌تواند به آشتی با مستکبرین عالم فکر کند چرا که در آن شرایط اساس و موجودیت خود را زیر سؤال برده است.

حفظ منافع ملی اصل اساسی سیاست خارجه برای جمهوری اسلامی است که همان نفی هرگونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم‌تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیرمحارب مبنای انقلاب اسلامی در رابطه با کشورهای دنیا است.

جناب آقای دکتر ولایتی

حضور جناب‌عالی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم قطعاً برآمده از دغدغه‌ای مبارک و ارزشی است که شرایط را به‌گونه‌ای برای جناب‌عالی تصویر کرده است که حتماً بایستی در قامت کاندیدای انتخابات در این عرصه حضور داشته باشید.

سلّمنا...

اما آقای دکتر ولایتی، همگان جناب‌عالی را از دغدغه‌مندان نظام و انقلاب می‌دانستند و قطعاً دغدغه و دلسوزی شما در این خصوص بیش از ماست اما وقتی کمی در قول و عمل شما دقیق شدیم چند سؤال برای ما ایجاد شده است. ذهنیت ما دانشجویان و عموم جریان مذهبی از جناب‌عالی چهره مقتدری بود که اکنون با حضور شما در عرصه انتخابات و به‌خصوص در مناظره سوم، این تصویر تغییر کرده است.

امید است با پاسخ به سؤالات ذیل این تغییر را ترمیم سازید، ان‌شاءالله!

اوّل) جناب‌عالی در گفتار تبلیغاتی خود برای نشان دادن وزن بالای اعتبار سیاست خارجی ایران در دوره خود به چند نمونه اشاره کرده و اینها را نشانه‌هایی برای توانایی خود در حل چالش خارجی موجود کشور مطرح کرده‌اید.

الف) به ما دانشجویان بگویید در موضوع فرانسه و اتفاقاً دوره میتران، آیا دولت فرانسه از مهمترین دولت‌های حامی صدام در جنگ تحمیلی نبود، به‌طوری که در محدوده‌هایی مثل جنگ نفت‌کش‌ها بیش از دولت آمریکا به صدام کمک کرد؟

آیا هواپیماهای پیشرفته «سوپر اتاندارد» و موشک‌های فوق‌پیشرفته «اگزوسِت۳» خودهدف‌یاب که محصول مشترک و تازه انگلیس و فرانسه بود در دوره میتران برای زدن نفت‌کش‌های حامل نفت ایران در اختیار صدام قرار نگرفت؟

ب) به ما دانشجویان بگویید در موضوع آلمان و دوره هلموت کهل، آیا دادگاه میکونوس و متهم کردن فردی در حد رییس جمهور ایران به دست داشتن در ترور برخی افراد در یک رستوران کوچک و سپس خروج همه سفرای دولت‌های اروپایی از ایران، درست در مقطعی که جنابتان وزیر خارجه ایران هستید، آن‌هم پس از ۱۶ سال تجربه وزارت امور خارجه رخ نداد؟

ج) به ما دانشجویان بگویید در مورد لغو اجلاس غیرمتعهدها در عراق در دوره جنگ با صدام و صحبت شما با خانم گاندی، آیا عامل اصلی لغو این اجلاس عمل شجاعانه شهید سرلشگر خلبان عباس دوران نبود که با عمل استشهادی خود، مسئله «امنیت» را در آنجا زیر سؤال برد؟

دوم) در جریان مناظره سوم آقای محسن رضایی به مذاکرات سولانا با لاریجانی و توافق بر سر ۲۷۰۰ سانتریفیوژ اشاره کرد و اظهار داشت: دستگاه دیپلماسی کشور نتوانست آن را تثبیت کند و در این میان جناب‌عالی وارد ماجرا شده گفتید: «حرف رضایی را تأیید می‌کنم»

جناب‌عالی ادامه دادید: لاریجانی در مذاکرات با سولانا به جای خوبی رسیدند. همین تعداد سانتریفیوژ را توافق کردند. اما درست هم‌زمان با اینکه لاریجانی با سولانا مذاکره می‌کرد یکی از مقامات بلندپایه اجرایی ما در نمازجمعه گفت: "ما مذاکره نمی‌کنیم". آقای سولانا آن تلکس را نشان داد و کارشکنی در کار آقای لاریجانی صورت گرفت. دشمن زمانی که تناقض بین مسئولان ما می‌بیند، این‌گونه می‌شود. آنها به توافق رسیدند و می‌شد هسته‌ای را حل کرد ولی یک فردی حرف دیگری زد و آن خراب شد. مشابه آن برای خودم هم اتفاق افتاده است.

اما آقای علی لاریجانی خود در این مورد در جمع خبرنگاران عامل بیرونی را دلیل بر قطع مذاکرات دانست و گفته است: «ما با آقای سولانا داشتیم مذاکره می‌کردیم که حادثه حمله اسرائیل به لبنان رخ داد. آنجا کیسینجر مقاله‌ای نوشت: "در همین شلوغی یک قطعنامه علیه ایران بدهیم". آنها مذاکرات را قطع کردند و ظرف ۴۸ ساعت قطعنامه صادر کردند. آقای سولانا به من زنگ زد و گفت: "متأسفم که خرابکاران کار خودشان را کردند". بنابراین مسئله هسته‌ای نبود، عامل بیرونی بود.

و اما چند سؤال:

الف) به ما دانشجویان بگویید آیا رواست شخصیتی همچون جناب‌عالی ناشیانه در خصوص مسائل هسته‌ای اظهار نظر کند و تنها در چند جمله دو خطای تأمل‌برانگیز مرتکب شود. اول اینکه روایتی نادرست و غلط را از ماوقع ماجرای هسته‌ای بیان کند که یا از سر ناآگاهی است و یا از سر غلبه دیدگاه سیاسی بر مصالح مملکتی و دوم اینکه از اسناد مملکتی در برنامه زنده تلویزیونی سخن بگوید.

ب) به ما دانشجویان بگویید که به‌چه‌علت رفتار استراتژیک شما در این مناظره چه در رفتار و چه در نقل قول‌ها و اطلاعات تاریخی باعث شده است تا بی‌بی‌سی امروز شما را برنده مناظره بداند و در تحلیلی بگوید: «ولایتی نشان داد کارشکنی‌های داخلی مذاکرات را بی‌نتیجه کرده غربی‌ها مقصر نیستند!»، آیا جناب‌عالی فراموش کرده‌اید که بنا به حکم امام هرگاه دشمن را خوشحال کردیم قطعاً کار اشتباهی انجام داده‌ایم؟

ج) آقای ولایتی، آنچه ما از سیاست خارجه جمهوری اسلامی در ذهنمان است اجتماع ۱۲۰ کشور جهان در تهران است، حضور فعال در حیاط خلوت آمریکاست، تأثیرگزاری در خاورمیانه است؛ مهمترین متغیر در روابط بین الملل و کشورهای خاورمیانه است این نه به‌اذعان ما بلکه به‌اعتراف همه مستکبرین عالم است.

به ما دانشجویان بگویید اگر بنای آشتی با دشمنان جمهوری اسلامی است، ما با کدام کشور قهریم؟ که ما قهر آن را تا ابدالدهر با افتخار پذیرفته‌ایم اما اگر آشتی با کشورهای همسایه است که ما معتقدیم این دیپلماسی موفق نظام با تکیه بر مقاومت است که آمریکا و اسرائیل را بارها در جنگهای ۳۳روزه، ۲۲روزه و ۸روزه در لبنان و فلسطین و اکنون در سوریه زمین‌گیر کرده است و اگر چنین رویکردی با اتکا به روحیه مقاومت در مقابل مستکبران عالم نبود اکنون مرز جنگ در سوریه نبود بلکه در ایران بود.

اکنون به مطلع این نوشتار بازمی‌گردیم و باز می‌گوییم که تصویری که عموم جریان مذهبی و ارزشی از شما داشته است، تغییر کرده و اگر توضیحی درباره سؤالات فوق دارید که قطعاً این‌گونه هست، برای ترمیم آن به افکار عمومی ارائه دهید! والسلام.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


France
نزدیکی دکتر ولایتی به شیوه تفکر و مدیریت هاشمی و کارگزاران امر پوشیده ای نیست هرچند که در بیت رهبری سمت مشاوره داشته باشد.
اقتضای رهبری یک کشور ان هم به وسعت ایران اسلامی اخذ مشاوره از افراد با سلایق و تجربه های متفاوت است لذا سمت مشاوره خیلی توفیقی ندارد
باسلام و احترام خدمت آقای ولایتی از ایشان تقاضا دارم به گفتگوی امروز کیهان در مورد قطعنامه 598 نیز پاسخ بدهند.
مجتبی
خیلی تاسف برانگیزه که طرفدارای جلیلی با تمام قدرت دارن ولایتی رو تخریب می کنن.
یادمون نره قالیباف رو هم تخریب کردن و این نشون دهنده ی ادامه ی راه احمدی نژاده
واقعا تا قبل مناظره ها فکر می کردم ولایتی برا خودش وزنه است اما بعد مناظره یاد این شعر افتادم تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
جواب ندادن دکتر ولایتی در مورد قضیه میتران و... به خاطر نشکستن ائتلاف واینکه مردم فکر نکنن اعضای ائتلاف هم باهم اختلاف دارن بود واین نشانه ی زیرکی بردباری واجماع گرایی ایشون بود.
سلام
سلام
لطفا کمی انصاف و تحقیق!
واقعا بعضی از این سوالات که پیشتر نیز به آنها پاسخ داده شده بود از طریق رسانه مانند سایت رسمی آقای ولایتی، جای تاسف دارد، انتظار میرود دانشجویان حداقل پیش از پرسش کمی جستجو و تحقیق انجام دهند:
اما پاسخ بند ج:
اولا با جستجوی عبارت "یک برداشت اشتباه از سخنان ولایتی" که تاریخش برای حدود 10 روز پیش است میتوانستید به پاسخ دست یابید:
همانطور که در برنامه با دوربین شبکه یک حدود دوهفته ی پیش بیان شد، دکترولایتی از تلاشهایی که برای عدم تعیین بغداد به عنوان میزبان اجلاس هشتم در دهلی نو در سال 1983 طی مذاکراتی با خانم گاندی روایت کرده اند. پیش از آن قرار بود اجلاس هفتم در بغداد برگزار شود که با مذاکرات وزارت امورخاجه و نهایتا درخواست دکتر ولایتی برای حرکت نظامی، با رشادت شهید عباس دوران امنیت محل مذاکرات زیر سوال رفت و نهایتا میزبانی اجلاس هفتم به هند واگذار شد. در اجلاس هفتم که در سال 1983 برگزار شد، تعدادی از کشورها عزم کردند که میزبانی اجلاس بعدی را به عراق واگذار کنند، که مذاکرات دکتر ولایتی در دهلی نو برای عدم تعیین بغداد به عنوان میزبان اجلاس بعدی، یعنی اجلاس هشتم، بوده است. خب، اکنون روایت تلاش دکتر ولایتی برای عدم تعیین بغداد به عنوان میزبان اجلاس هشتم چه ارتباطی به نفی نقش والای شهید دوران در عدم برگزاری اجلاس هفتم در عراق دارد؟!
اگر سوالی همچنان هست، بفرمایید، اما اگر قانع شدید نشان دهید که اهل حقید نه اهل اصرار بر سخن اشتباه.
در مورد ماجرای آقای لاریجانی، مگر تنها یکبار مذاکرات قطع شده است؟ بله آن روایت آقای لاریجانی مربوط به سال 2006 است، درحالیکه سخن دکتر ولایتی، که اولا ایشان خیلی سربسته گفتند و به نام هیچکس اشاره نکردند، ثانیا تاحدی اخبارش همان سالها مطرح شده بود، مربوط به سال 86، یعنی 2007 است، بیش از یکسال بعد از داستان اولی، کمی قبل از زمانی که آقای لاریجانی ناچار به استعفا شوند. خب الان چه تناقض و اشتباهی مرتکب شده اند؟
آیا این لحن صحبت با فردی که سابقه ی سیاست خارجی جمهوری اسلامیست پسندیده، مذهبی و خداپسندانه است؟! نباید به سابقه ی افراد کمی بیشتر احترام بگذاریم و برایشان حداقلی از فهم قائل باشیم؟ خصوصا کسی که اینچنین سابقه ی روشن و شفافی دارد؟! اگر ایشان حق ندارند به استراتژی در پیش گرفته شده توسط تیم فعلی مذاکره کننده، که به حق تجربه ی کمتری نسبت به ایشان دارند، انتقاد داشته باشند پس چه کسی حق دارد؟! شاید هم از نظر شما کلا هیچ کسی حق انتقاد ندارد!
باتشکر
منكه خودم صحبتهاش درمورد اجلاس بغداد را در گفتگوي ويژه خبري به دقت گوش دادم اصلا حرفي از شهيد دوران نزد.
سايتهاي منتسب به ايشان سريعا سعي كردند اين گاف بزرگ را جبران كنند.
اصولگرا
صحبت هاي يك مناظره دليل بر رد مطلق يك نفر نميشه! آنچه آزار دهنده است تخريب كانديداهاي اصولگرا توسط تعدادي اصولگراي بي بصيرته كه ادعاي كمال بصيرت را دارند! از انجمن مستقل بعيد بود تو اين راه اشتباه همراه جبهه پايداري بشن ! والعاقبه للمتقين