پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2 May 2024
 
۰

داستان هاي باور نکردني

پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۹
کد مطلب: 291071
حتما شما هم گونه اي از برنامه ها را ديده ايد که در آن چند داستان کوتاه به نمايش درآمده و در پي آن از بيننده مي خواهند حدس بزند کدام داستان واقعي و کدام‌يک خيال پردازي است. حال ما به جاي چند داستان يک داستان داريم و مي خواهيم حدس بزنيد که واقعي يا خيالي است!
داستان هاي باور نکردني
به گزارش جهان، کشوري وجود دارد که ميزان فاجعه اي که در طول دهه‌ها جنگي که بر آن گذشته -بالاخص جنگ اخير که نزديک به 13سال است در آن ادامه دارد– تنها با حدس و گمان ممکن است. تجاوزهاي پي‌در پي وضعيتي در اين کشور به‌وجود آورده که پيدا کردن تکه‌اي نان در اين کشور خود نوعي مبارزه است. سازمان FAO قبل از حمله به اين کشور هشدار داده بود اگر عمليات نظامي در آن متوقف نشود بيش از هفت ميليون نفر در خطر گرسنگي قرار مي گيرند و پس از آغاز حمله، همين سازمان خطر فاجعه انساني را جدي توصيف کرد. به طوري که بر اثر پس‌آمد هاي اين جنگ، توليد گندم در 80 درصد از زمين ها مختل شد. در اين کشور روي چادرهاي 10 دلاري مردم بمب هاي چند ميليون دلاري بوسيله هواپيماهاي چند ميليارد دلاري ريخته مي‌شود و در عين حال تالارهاي مدل با دعوت از طراحان اروپايي به ارائه آخرين مد سال مي پردازند و گروه هاي موسيقي با دعوت از نوازندگان خارجي به بر پايي فستيوال هاي پاپ، راک و ... دست مي زنند و مردم چندي است به خوردن فست فود بالاخص پيتزا گرايش پيدا کرده اند! 
اگر شما فکر کرده ايد داستاني که در آن کشوري که مردم براي تهيه نان دچار مشکل هستند ولي دنبال آخرين مد بلاس و آرايش سال هستند داستاني خيالي است اشتباه کرده ايد چون اين وضعيتي است که رسانه هاي فارسي زبان ازجمله BBC فارسي امروز از افغانستان مخابره مي کنند!
به‌طور مثال در سلسله گزارش هايي با نام تلاطم ساز و سرود مجري برنامه چنين مي گويد:
"در افغانستان بسياري از خوانندگان براي تهيه آهنگ هايشان به خارج مي روند و هزينه زيادي مي پردازند ، به‌ويژه در چند سال اخير که بازار موسيقي رونق هم داشته اما هنوز جاي استوديو هاي حرفه اي در افغانستان خالي است."
در ادامه برنامه تصويري از خياباني در افغانستان نمايش داده مي شود که چند جوان در خيابان ايستاده و مشغول اجراي موسيقي راک هستند؛ آن هم با تعداد زيادي آمپلي فاير و گيتار و... عده اي هم دور آنها جمع شده اند ، گوينده چنين مي گويد :
"اينجا کابل است و اين هم بچه هايي که از خواب هاي کابل مي خوانند. نمايي ديگر از موسيقي در افغانستان [تصوير جواني پخش مي شود که با سرو وضعي عجيب در حال گيتار زدن است] براي خيلي از رهگذران کار آنها تازه و عجيب است اجراي جسورانه موسيقي راک در خيابان هاي يکي از سنتي ترين کشور هاي دنيا و..." 
حقيقتش را بخواهيد شگفت زده شدم! براي من که خود يک نوازنده هستم اگر تصميم بگيرم گيتار الکتريک خود را به بيرون برده و به آمپلي‌فاير متصل کنم، اولين مشکل اين است که از کجا در خيابان پريز برق پيدا کنم! ولي جاي تعجب است که اين جوانان در افغانستاني که گويا براي تهيه برق و وسائل گرم کننده مردم با مشکل روبه‌رو هستند چگونه توانسته اند اين همه وسيله الکترونيکي را در خيابان به کار بيندازند تا خبر آن را BBC پخش کند!
اما دليل چرخش خبري اين رسانه ها براي دادن اخباري از بمب گذاري ها در افغانستان به اخباري در باره سالن هاي مد و نوازندگان چيست؟ و به‌راستي چرا کشوري براي از بين بردن چادر 10 دلاري ازبمب چند ميليون دلاري استفاده مي کند؟ بد نيست براي پاسخ به جلسه اي که بعد از سخنراني نوام چامسکي در نوامبر 2001 تحت عنوان «11 سپتامبر و پيامد هايش:جهان به کجا مي رود؟» نگاهي کنيم. در اين جلسه که در هندوستان برگزار شد يکي از شرکت کنندگان سوالي مطرح مي کند و چامسکي پاسخي به او مي دهد(اين مطلب را از کتاب جهان پس از 11 سپتامبر احمد سيف مي آورم):
" سؤال: من 25 سال پيش براي تدريس در افغانستان بودم و حالا هم مطالعاتي درباره آنان دارم. افغانستان کشور بسيار فقيري است. حتي به‌دست آوردن يک تکه نان خودش نوعي مبارزه است. آيا حمله کردن به افغانستان به زحمتش مي ارزد؟ پرسش دوم اين است که آيا منطقي است براي نابودي يک چادر 10 دلاري از موشک هاي يک ميليون دلاري استفاده شود؟ جهان به کجا مي رود؟
پاسخ چامسکي: گمان مي کنم مطالعات شما درست است ولي از آن نتايج نادرستي مي گيريد. به افغانستان حمله مي شود دقيقا به اين خاطر که کشور فقيري است و به زحمتش مي ارزد. منظورم اين است که شما نمي خواهيد به کشوري حمله کنيد که مي تواند جواب شما را بدهد [دست زدن حضار]. به آن شکل مسخره است. دوباره رئيس مافيا را در نظر بگيريد [در جواب سوال ديگري در همين جلسه، سيستم حمله هاي نظامي آمريکا را با شيوه هاي مافيايي مقايسه مي کند]. منظورم اين است که آيا يک رئيس مافيا به يک رئيس مافياي ديگر که مي تواند مزدورانش را بفرستد که او را بکشند، حمله خواهد کرد؟ اگر حق انتخاب داشته باشيد عليه دشمناني که نمي توانند از خود دفاع کنند خواهيد جنگيد، و بعد مي توانيد در صفحه تلويزيون ظاهر شده و ژست‌هاي قهرمانانه و خيلي چيز هاي ديگر بگيريد و ککتان هم نگزد.
مرجع : کیهان
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *