نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، گفت: آقای روحانی نمیتواند کاندیدای اصلاحطلبان باشد.
به گزارش جهان، محمد رضا عارف نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حاشیه سخنرانی خود در مسجد سیدالشهداء در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس مبنی بر اینکه به نظرتان آقای هاشمی و خاتمی بین شما و آقای روحانی از کدامیک حمایت خواهد کرد، گفت: آقای روحانی که خود را اصلاحطلب نمیداند.
وی ادامه داد: آقای روحانی نمیتواند کاندیدای اصلاحطلبان باشد.
عارف در پاسخ به این پرسش که آیا فکر میکنید آقای روحانی چشمش را به سبد رأی اصلاحطلبان دوخته است، اظهار داشت: نمیدانم.
حسن روحانی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری که به طیف هاشمی رفسنجانی نزدیک است .
با سلام بار اولی که اقای روحانی به سرهنگها(این عنوان نماد قشر نظامیان کشور است)توهین کردند حداقل نخبگان این قشر تعبیر شان این بود که اقای روحانی بدلیل رقابت با اقایان محسن رضایی و قالیباف مرتکب این خبط شده اند حتما از گفته خود پشیمانند
لطفا توضیع دهیدچرا مجددا ایشان در گزارش صد روزه خود این غلط اضافی را تکرار کردند.
ایاخدماتی که همین سرهنگها به این نظام و انقلاب و بخصوص در طول دوران جنگ کردند از قشر حقوق دانان کمتر است ؟
ایا واقعا سرهنگهای این کشور از حقوق دانان کم سواد ترند؟
ایاایشان می خواهد با راه اندازی دعوای بین سرهنگها و حقوقدانان معنی اعتدال و تدبیر را بیان کند؟
ایا اساسا کسی که عقل داشته باشد از این جمله استفاده می کند؟
ایا شما در کل تاریخ چه در ایران و در جاهای مختلف دنیا ، در گذشته و حال دیده اید که سرهنگی زیر نظر حقوقدانی قرار گیرد؟
ایا برعکس این موضوع که همواره این سرهنگها بوده، هستند و خواهند بود که حقوق دانان را اداره کرده، میکنند وخواهندکرد را نمیدانید؟
معنی ان این نیست که یک سرهنگ همواره بسیار باسواد تر ، مدیر تر و لایق تر ازصدها و گاهی هزاران حقوق دان می باشد؟
ای کاش ایشان هرگز با سرهنگها دم خور نبود و بخشی از اعتبار خود را بخصوص در زمان جنگ که زیر نظر همین سرهنگها کار می کردو از همین راه به اعتباری دست یافت صرف نمی کرد تا واقعا این حدس زده می شدکه ابشخور ایشان جایی دیگری است و از روی نادانی و نفهمی چنین جمله ای را هر بار برزبان می اورد.برایشان متاسفم
لطفا توضیع دهیدچرا مجددا ایشان در گزارش صد روزه خود این غلط اضافی را تکرار کردند.
ایاخدماتی که همین سرهنگها به این نظام و انقلاب و بخصوص در طول دوران جنگ کردند از قشر حقوق دانان کمتر است ؟
ایا واقعا سرهنگهای این کشور از حقوق دانان کم سواد ترند؟
ایاایشان می خواهد با راه اندازی دعوای بین سرهنگها و حقوقدانان معنی اعتدال و تدبیر را بیان کند؟
ایا اساسا کسی که عقل داشته باشد از این جمله استفاده می کند؟
ایا شما در کل تاریخ چه در ایران و در جاهای مختلف دنیا ، در گذشته و حال دیده اید که سرهنگی زیر نظر حقوقدانی قرار گیرد؟
ایا برعکس این موضوع که همواره این سرهنگها بوده، هستند و خواهند بود که حقوق دانان را اداره کرده، میکنند وخواهندکرد را نمیدانید؟
معنی ان این نیست که یک سرهنگ همواره بسیار باسواد تر ، مدیر تر و لایق تر ازصدها و گاهی هزاران حقوق دان می باشد؟
ای کاش ایشان هرگز با سرهنگها دم خور نبود و بخشی از اعتبار خود را بخصوص در زمان جنگ که زیر نظر همین سرهنگها کار می کردو از همین راه به اعتباری دست یافت صرف نمی کرد تا واقعا این حدس زده می شدکه ابشخور ایشان جایی دیگری است و از روی نادانی و نفهمی چنین جمله ای را هر بار برزبان می اورد.برایشان متاسفم