پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 9 May 2024
 
۰

جایزه ای برای قلم های ضددینی و ضد ملی

چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۴۳
کد مطلب: 246616
اوج بدبینی به امور مذهبی و اعتقادات دینی در داستان «گم‌شده‌‌ی عمو» اتفاق می‌‌افتد؛ سرچشمه‌ی یک اتفاق غم‌‌انگیز که تأثیری عمیق در یک خانواده دارد در زیارت حرم رضوی شکل می‌‌گیرد.نویسنده با تحقیر قشر فرهیخته‌ی جامعه صریحاً به تبلیغ نژاد‌پرستی می‌پردازد و کسی را مورد استهزاء و تمسخر قرار می‌‌دهد که نامش فخرالدین است!
به گزارش جهان به نقل از برهان، فعالیت‌‌های بنیاد گلشیری شامل اهدای جایزه‌‌ی سالانه‌‌ی هوشنگ گلشیری به آثار برتر ادبیات داستانی و نقد ادبی به زبان فارسی، تشکیل کارگاه‌‌‌های داستان‌‌نویسی، جلسات داستان‌خوانی و نقد و بررسی، تاُسیس مرکز انتشارات و کمک به چاپ و نشر آثار داستان‌‌نویسان و … است. این نهاد به ظاهر مردمی است و در راستای اعتلای ادبیات گام بر می‌‌دارد ولی با نگاهی عمیق‌‏تر به کلیت آثار برگزیده در این جشنواره به راحتی متوجه ماهیت سکولار و ضد نظام این نهاد می‌‏شویم، چرا که این آثار عموماً مروج مفاهیم ضد دین و ضد نظام می‏‌باشند.

این بنیاد عموماً کاندیدای خود را به نوعی از آثار فرزندان خلف هوشنگ گلشیری در عرصه‌‌ی سیاه‌نمایی اوضاع کشور بر می‌‌گزیند و در همه‌‌ی آثار برگزیده به نوعی با زیر پا گزاردن مفاهیم اخلاقی-اسلامی به دنبال عادی جلوه‌دادن عدول از قید و بندهای شرعی و عرفی جامعه‌ی امروز است.

سیاه‌نویسی و ترسیم فضای وهم‌آلود و مالیخولیایی از حوادث پیرامونی به عنوان یکی از مهم‌ترین موضوعات ادبیات داستانی امروز در جبهه‌ی معارض فرهنگی انقلاب اسلامی مطرح است. مسئولین جایزه‌ی ادبی «هوشنگ گلشیری» به عنوان یکی از ارکان این جبهه نیز با اقبال بر این نوع از ادبیات داستانی، بر گسترش نهیلیسم و سیاه‌نمایی دامن زده و آثار متعددی را از همین نوع در شمار نامزدهای آخرین دوره از این جایزه، معرفی کردند .

مجموعه‌ داستان «خویش‌خانه» نوشته‌ی «آیت دولتشاه» است که نشر افکار در سال ۱۳۸۹ آن را منتشر کرد. این کتاب ۱۶ داستان کوتاه دارد و فضای حاکم بر بیشتر داستان‌ها ناشی از نگاهی خاص به پدیده‌ی مرگ است؛ به طوری که چهره‌‌ای زشت، کریه و بعضاً ترسناک برای این رخداد نمایش داده می‌شود. مرگ بیشتر اوقات دست ناپیدایی است که ما را به نابودی می‌کشد (صفحه‌ی ۱۳) به صورتی غیرقابل توضیح و با منشأ ناشناخته!

در داستان‌های «حکم» و «نقش جنازه‌‌ی نبیه» توضیحاتی مشمئز‌کننده به مرگ اضافه می‌شود. در داستان «ناشنیده‌‌هایی در خواب» نویسنده دوران دفاع مقدس را دست‌مایه قرار می‌دهد و شخصیت‌های داستان بعضاً چهره‌هایی غرق در وحشت معرفی می‌شوند.

موضوع مهم دیگر در کتاب «تشویق به مهاجرت و سیاه‌نمایی اوضاع داخلی» است که در داستان «از ورای کنگره‌ها» به آن اشاره می‌شود. نویسنده مایه‌های نژادپرستی را در داستان «رقص یک متری یک سیاه» بروز می‌دهد و در داستان «گم‌شده‌‌ی عمو» اتفاقی شوم را در حرم رضوی تصویر می‌کند؛ به گونه‌ای که تقدس‌زدایی از اماکن متبرکه به ذهن متبادر می‌شود.

آیت دولتشاه، که در سال ۱۳۸۹ برای داستان کوتاه «تراول‌های صورتی» در فهرست نهایی نامزد‌های دریافت جایزه‌ی صادق هدایت قرار گرفته بود، در سال ۱۳۹۰ نیز نامش را برای کتاب «خویش‌خانه» در بین نامزدهای مجموعه‌ داستان اول یازدهمین دوره‌ی جایزه هوشنگ گلشیری دید.

تصویرسازی وقوع مرگ با صحنه‌های دلخراش و مشمئز‌کننده

برخی داستان‌های کتاب «خویش‌خانه» به صحنه‌های فیلم‌های ترسناک از نوع splash شبیه هستند و سخت‌کشی در این داستان‌ها رواج دارد. مثلاً در داستان «قرارگاه متروکه» برای عده‌ای سرباز، در پادگانی بناشده بر یک گورستان باستانی، مرگ‌های سخت و عجیب اتفاق می‌افتد که توجیه منطقی هم برایشان پیدا نمی‌شود. سربازها صداهای عجیبی می‌شنوند و مرگ‌های سخت یکی‌یکی به وقوع می‌پیوندند. (صفحه‌ی ۱۲)

نویسنده مایه‌های نژادپرستی را در داستان «رقص یک متری یک سیاه» بروز می‌دهد و در داستان «گم‌شده‌‌ی عمو» اتفاقی شوم را در حرم رضوی تصویر می‌کند؛ به گونه‌ای که تقدس‌زدایی از اماکن متبرکه به ذهن متبادر می‌شود.

در داستان «حکم» ماجرای یک شورشی نقل می‌شود که در دوره‌ی رضاخان تلاش کرده است تا سران بختیاری را متحد کند. برای او پس از دستگیری مرگی توصیف می‌شود که صحنه‌ای مشمئز‌کننده حاصل آن است. (صفحات ۴۶ و ۴۷)

همچنین در داستان «نقش جنازه‌ی نبیه» کارگران یک کوره شاهد سقوط یک هلی‌کوپتر هستند. وصف صحنه‌ای که کارگرها با آن روبه‌رو می‌شوند بسیار دلخراش از کار درآمده است. (صفحه‌ی ۵۲)

نمایش چهره‌ی مرموز برای منشأ مرگ

در داستان‌های کتاب، مرگ منشأ نامعلومی دارد و با سایه‌ی ترس و وحشتی که از خود بر سر شخصیت‌ها می‌اندازد چهره‌ای شیطانی از خود می‌نمایاند! در داستان «قرارگاه متروکه» تنها صداهایی عجیب و ترسناک به گوش می‌رسند و مرگ‌هایی عجیب رخ می‌دهد. در داستان «خویش‌خانه» نیز عده‌ای از دانشجویان طی یک برنامه‌ی پژوهشی دانشگاهی راهی کویر می‌شوند. در آنجا فردی به نام حجت در تلاش برای دیدن دوباره‌ی عمارتی آباد، که قبلاً آن را دیده و در آنجا شراب عدنانی خورده است، از گروه جدا می‌شود و توسط عاملی ناشناخته کشته می‌شود!

در داستان «نقش جنازه‌ی نبیه»، پس از آنکه هلی‌کوپتر سقوط می‌کند، نبیه در نقش متلاشی‌شده‌ی یکی از قربانیان تصویر مرگ خود را می‌بیند و کمی بعد در مواد مذاب سقوط می‌کند!

در مجموع تصویری که با مطالعه‌ی کتاب «خویش‌خانه» در خصوص مرگ به دست می‌‌آید همان ‌طور است که در صفحه‌ی ۱۳ صراحتاً به آن اشاره می‌شود: «انگار دستی ناپیدا ما را به سمت نابودی می‌کشاند.» در واقع نویسنده به دنبال ترسیم تصویری مخوف با دستی ناپیدا از مرگ است که مثل یک قاتل بی‌رحمانه و بی‌هیچ منطق و ضرورتی از راه می‌رسد و شاید این مهم برای نمایش زندگی در حکومت اسلامی و در چارچوب نظام دینی متصور می‌‌گردد.

تبلیغ عرفان و تصوف کاذب

در داستان «آخرین روزهای ناصح» با شخصیتی روبه‌رو هستیم که در حال سیر و سلوک است. وی در مسلکی خود‌ساخته به سمت مطلوب می‌رود و به رغم سرزنش و آزار خیرخواهانه‌ی برادرش، دست آخر واصل هم می‌شود! در این مسیر ابزار سیر ناصح، آواز، شرب خمر و نسخه‌نویسی است! منظور از این نسخه‌نویسی و کاغذ سیاه کردن هم در داستان مشخص نیست! (صفحات ۷۸ و ۷۹) وقتی هم برادرش به اتاقک ناصح می‌رود، از توصیف فضا متوجه واصل شدن ناصح می‌شویم و نویسنده در پایان داستانش عارفی متوهم و شراب‌‌خوار را وصف می‌کند! (صفحه‌ی ۸۰)

تبلیغ نگاه نژاد‌پرستانه

در داستان «رقص یک متری یک سیاه» با فضای خوابگاه دانشجویی مواجهیم. در این داستان زمینه‌ی حضور یک دانشجوی اهل سودان و سیاه‌پوست به نام فخرالدین در یکی از دانشگاه‌‌های ایران فراهم شده است. راوی داستان با فخرالدین هم‌اتاق می‌شود و در توصیفاتی اغراق‌آمیز شاهد نگاه نژادپرستانه‌ی همه‌ی دانشجویان از جمله راوی به فخرالدین هستیم. قطره‌های آب روی بدن فخرالدین، بوی اتاق و همه‌ی حرکات او و آنچه به او مربوط می‌شود مشمئز‌کننده دانسته می‌شوند و به رغم پایان تقریباً خوش ماجرا، راوی باز اذعان می‌کند مسئله‌ی بوی اتاق برایش حل‌نشده باقی مانده است! (صفحه‌ی ۸۱)

راوی روزهای اول آشنایی با فخرالدین ‌ـ‌که از او با عنوان «بوگندو» نام می‌‌برند!‌ـ و اولین برخوردهای جمع با او را به طور زننده‌‌ای روایت می‌کند. (صفحه‌ی ۸۲) این رویکرد دانشجویان خوابگاه به کسی است که نامش فخرالدین است! گویی نویسنده می‌‌خواهد فخر دین را مورد تمسخر و استهزاء قرار دهد. تأکید ویژه بر مسلمانی او نیز این رویکرد را تقویت می‌‌کند.

تقدس‌زدایی از اماکن متبرکه

یکی از تکنیک‌‌های نخ‌نمایی که در برخی فیلم‌های هالیوودی در راستای اسلام‌هراسی به کار می‌‌رفت این بود که مظاهر اسلامی همانند اذان را با اتفاق نابودگری مثل انفجار بمب همراه می‌کردند. آیت دولتشاه نیز در داستان «گم‌شده‌‌ی عمو» چنین رویکردی دارد! بستر یک تراژدی خانوادگی مکانی مقدس است؛ یعنی حادثه‌ای غم‌‌بار در حرم امام هشتم (علیه السلام) رخ می‌دهد که اثرش در خانواده بسیار عمیق است.

محتوای بیشتر داستان‌ها حول و حوش مسئله‌ی مرگ هستند. مرگ را می‎توان شاخصه‌ی اصلی داستان‎های دولتشاه دانست. در این مجموعه داستانی نیست که در آن به مرگ شخصیتی اشاره نشده باشد. در جهان داستانی «خویش‌خانه» مرگ اتفاقی هولناک، نابودگر و با چهره‌ای زننده و کریه نشان داده می‌شود.

خردمند، پسرعموی راوی، در سال‌های کودکی در حرم رضوی گم شده است و با گذشت سال‌ها هیچ رد و نشانی از او پیدا نشده است. (صفحات ۸۹ تا ۹۴) این حادثه‌ی غم‌‌انگیزِ از دست دادن فرزند حاصل زیارتی است که عمو اکبر (پدر فرامرز) با اعتقادات مذهبی خود داشته‌‌اند و البته تا وقت مرگ هم تأثیر عمیق خود را حفظ کرده است!

در بخش دیگری از کتاب، در داستان «حکم» صحبت از امامزاده‌ای می‌شود که اصلاً امامزاده نیست! این در حالی است که تمام امامزاده‌های کشور دارای شناسنامه‌اند. (صفحه‌ی ۴۸)

نمایش چهره‌ی مغشوش از دوران دفاع مقدس

در داستان «ناشنیده‌هایی در خواب» نویسنده به سراغ دوران دفاع مقدس رفته است. در اینجا با رزمنده‌هایی روبه‌رو هستیم که ترسو بودن ویژگی غالب آن‌هاست؛ آن قدر که اشک آن‌ها سرازیر می‌شود. (صفحات ۲۵ و ۲۶)

در جایی دیگر از داستان، رزمنده‌ای حتی پس از آنکه رگبار به دشمن می‌بندد و تمام گلوله‌هایش را شلیک می‌کند، باز جرئت نزدیک شدن به دشمن غافلگیر‌شده را ندارد. (صفحه‌ی ۲۹) از دیگر موارد این داستان می‌توان به فضایی اشاره کرد که از دید نویسنده در سنگرها و جبهه وجود داشته است. از سبک زندگی رزمندگان چیز زیادی دستگیرمان نمی‌شود، غیر از اینکه اهل فضولی و ناخنک زدن به انبار آذوقه بوده‌اند. (صفحه‌ی ۲۵)

شک و تردید یکی دیگر از وجوهی است که در وجود رزمنده‌ی دفاع مقدس به نمایش گذاشته می‌شود. راوی داستان همراه عده‌ای دیگر تحت فرمان «دانا» به مأموریتی رفته‌اند و پس از تعلل در اجرای فرمان دانا، نمی‌توانند او را به موقع نجات دهند و دانا شهید می‌شود. (صفحه‌ی ۳۰)

کلام آخر

از لحاظ حجم، محتوای بیشتر داستان‌ها حول و حوش مسئله‌ی مرگ هستند. مرگ را می‎توان شاخصه‌ی اصلی داستان‎های دولتشاه دانست. در این مجموعه داستانی نیست که در آن به مرگ شخصیتی اشاره نشده باشد. در جهان داستانی «خویش‌خانه» مرگ اتفاقی هولناک، نابودگر و با چهره‌ای زننده و کریه نشان داده می‌شود؛ حادثه‌ای مربوط به عللی قهار و شبه‌شیطانی! گاه مرموز است (مرگ حجت در داستان خویش‌خانه)، گاه انتخاب است (مرگ نبیه در داستان نقش جنازه‌ی نبیه)، گاه اعتراض است (مرگ سیاوش در داستان پایان کوتوله‎ها) و گاه یک انتقام است (مرگ ناصح امیرزاده در داستان آخرین روز‎های ناصح). البته صحنه‌های مشمئز‌کننده‌ی مرگ به وفور در داستان‌ها ترسیم می‌‌شود.

این رویکرد کتاب را به وهم‌نامه و مرگ‌نامه تبدیل کرده است؛ به طوری که تکرار درون‌مایه‌های مشابه در آن تن به تصنع می‌زند و داستان‌ها را غیرقابل باور می‌کند. لکن آنچه مهم است ترسیم تصویری مخوف با دستی ناپیدا از مرگ به مثابه‌ی یک قاتل بی‌رحم و بی‌هیچ منطقی در جامعه‌ی اسلامی است که می‌‌توان آن را مجازی از حکومت دینی تلقی نمود.

در واقع بدبین کردن مخاطب به انگاره‌‌های دینی می‌‌تواند مد نظر قرار گیرد؛ چنان که در داستانی دیگر، نمایش رفتاری زننده از فردی به اصطلاح مذهبی و البته شرب خمر او را به وصال عرفانی می‌‌رساند! و این‌چنین نویسنده‌ی این کتاب عرفان دروغین را ترویج می‌‌کند.

اوج این بدبینی به امور مذهبی و اعتقادات دینی در داستان «گم‌شده‌‌ی عمو» اتفاق می‌‌افتد؛ سرچشمه‌ی یک اتفاق غم‌‌انگیز که تأثیری عمیق در یک خانواده دارد در زیارت حرم رضوی شکل می‌‌گیرد.

نویسنده با تحقیر قشر فرهیخته‌ی جامعه صریحاً به تبلیغ نژاد‌پرستی می‌پردازد و کسی را مورد استهزاء و تمسخر قرار می‌‌دهد که نامش فخرالدین است! دوران دفاع مقدس هم اخیراً مورد توجه شبه‌‌روشن‌فکران نویسنده قرار گرفته است و در آثاری مانند این اثر بسیار مظلوم واقع می‌شود. این دوران نمود عجیبی در «خویش‌خانه» دارد! ترس غالب بر رزمندگان دفاع مقدس و رفتاری ناپسند از آنان رویکرد آیت دولتشاه به این حماسه‌ی مقدس دینی و ملی است. او در نهایت، ضمن سیاه‌نمایی اوضاع کشور، مخاطب را به مهاجرت از ایران تشویق می‌‌کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *