به گزارش جهان، وی در جریان مصاحبه ای که با فارس داشته، غزلی را هم ارائه کرده که به گفته خودش با "تیر و ترکشهای حسابی" جریان فتنه مواجه شد. غزل وی «سنگهای سر راه» نام دارد، البته انصاری نژاد می گوید: به جای سنگ باید گفت صخرههایی که سر راه انقلاباند.سنگهای سر راهاحساس میکنم به فرنگ است راهتان در سجده بر معابد شیطان نگاهتان نهجالبلاغه میشنوم فتنه زادها تا صحیه میکشد شتر پا به ماهتان روزی میان بهت کبوتر ستیزها تشکیل میشود به خدا دادگاهتان دیگر به هیچ مزرعه قحط پرنده نیست برداشت باد مثل مترسک کلاهتان سوگند بر مزارع زیتون که بعد از این شمشیر میشوند به قلب سیاهتان امروزتان ز حبس ابد نیز بدتر است پشت دریچههای کبود از نگاهتان حیران چیستید سواران، پیادهها گم شد کجای صفحه شطرنج شاهتان دیریست جزء موزه تاریخ فتنهاید با چشمهای شبزده کینه خواهتان