اخیرا اظهاراتی از آیت الله موسوی اردبیلی در پایان درس خارج فقه منتشر شده است که انتظار می رفت هرچه زودتر از سوی دفتر ایشان تکذیب شود که متاسفانه این اتفاق نیافتاد.
به گزارش جهان روز دوشنبه 10 خرداد آیت الله موسوی اردبیلی در پایان درس خارج فقه خود درخصوص رحلت حضرت امام می گوید:متاسفانه در شرایط خوبی قرار نداریم. امام را بگونه ای مطرح می کنند که شایسته ایشان نیست. مردم که از نزدیک با امام و خُلقیات ایشان آشنا نبودند. من خاطره ای را بگویم، ما مسئولین قوا شبهای پنجشنبه می رفتیم خدمت امام. ایشان به ما گفته بود که حرفهای مهم تان را بعد از رفتن من جمع بندی کنید و احمد به من می گوید.
وی ادامه داد:یکی از همان شبها که خدمتشان رسیدیم امام فرمودند برخی از این آقایان که من می شناسمشان افراد متدین و خوبی هستند - منظورشان نهضت آزادی ایران و مرحوم مهندس مهدی بازرگان بود - باید رعایت حالشان بشود.
وی سپس به نقل از آیت الله خامنه ای می گویند:جناب آقای خامنه ای گفتند: آقا اینها روحانیت را قبول ندارند. امام فرمودند: اینطور نیست! روحانیت را قبول دارند، شماها را قبول ندارند.
آیت الله موسوی اردبیلی همچنین تصریح می کنند:آقای خامنه ای مجددا گفتند: آقا اینها شما را هم قبول ندارند! امام فرمودند: مرا قبول نداشته باشند، مگر من جزء اصول دین هستم!؟ عده ای مرا قبول دارند، و عده ای هم قبول ندارند. من که جزء اصول دین نیستم که لازم باشد همه مرا قبول داشته باشند
آيت الله موسوی اردبیلی افزود: من این مطالب امام را همان هفته در خطبه های نماز جمعه گفتم، البته با حذف نام افراد. بلی آقایان امام این بود. حال طوری امام را مطرح می کنند که جوانها ی ما که آن زمان نبودند و امام را درک نکردند طور دیگری برداشت می کنند. آقا خیلی اوضاع فرق کرده است. والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
انتظار می رفت این اظهارات غیر واقع هرچه زودتر از سوی ایشان تکذیب می شد که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.با این حال ضمن احترام صرفا جهت یادآوری به ایشان و اطلاع مخاطبین محترم بدون هرگونه توضیح اضافی نامه امام درمورد نهضت آزادی را که به وزیر کشور وقت نوشته اند را یکبار دیگر منتشر می کنیم.امیدواریم ایشان برای این انتساب غیرواقع به امام و رهبر انقلاب توضیح درخوری داشته باشند.
امام خمینی(ره) در این نامه می فرمایند:
در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی ، مسائل فراوانی است که بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است که پرونده این نهضت و همین طور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت میدهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدّی وابستگی کشور ایران به آمریکا است و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است ؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد ، آن است که شاید آمریکای جهانخوار را که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه او دارند از ستمکاری اوست ، بهتر از شوروی ملحد میدانند و این از اشتباهات آنها است
در هر صورت ، به حسب این پرونده های قطور و نیز ملاقاتهای مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند ملتهای مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا میزدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران میخورد که قرنها سر بلند نمیکرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند ؛ و ضرر آنها، به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است
“نهضت آزادی” و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. از این جهت، گفتارها و نوشتارهای آنها که منتشر کردهاند مستلزم آن است که دستورات حضرت مولی الموالی امیر المومنین را در نصب ولایت و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی بر خلاف احکام اولیه و ثانویه اسلام است، بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را نعوذ بالله- تخطئه ، بلکه مرتد بدانند! و یا آن که همه این امور را از وحی الهی بدانند که آن هم بر خلاف ضرورت اسلام است.
نتیجه آن که نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند
و السلام علی من اتبع الهدی
توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستارم
روحالله الموسوی الخمینی